کلمه جو
صفحه اصلی

bend over backward


سعی بسیار کردن، از هر اقدامی فرو گذار نکردن، به عقب خم شدن، 1- سخت تلاش کردن (برای جلب رضایت و غیره)، 2- برای جبران (اشتباه) کوشیدن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to try very hard; make a great effort.
مشابه: go to any lengths, trouble oneself

- He bent over backward to please them.
[ترجمه ترگمان] خم شد تا آن ها را راضی کند
[ترجمه گوگل] او به عقب می خندد تا آنها را بپوشد

پیشنهاد کاربران

همه ی تلاش را کردن
نهایت تلاش را کردن
از جان و دل مایه گذاشتن

He bent over backwards to help his mother to found the ring

او تمام تلاشش را برای کمک به مادرش برای یافتن حلقه کرد

برای کسی خود رتا به آب و آتش زدن⁦ʘ‿ʘ⁩


کلمات دیگر: