از نظر زیباشناسی، با رعایت اصول هنری
aesthetically
از نظر زیباشناسی، با رعایت اصول هنری
انگلیسی به فارسی
از نظر زیباشناسی، با رعایت اصول هنری
انگلیسی به انگلیسی
• with regard to aesthetics, with regard to the perception and appreciation of beauty; with a refined sense of taste
جملات نمونه
1. I like objects to be both functional and aesthetically pleasing.
[ترجمه محمد] من دوست دارم اشیا از هردو نظر عملکرد و زیبایی شناختی مطبوع باشند
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم که اشیا هم عملکردی و هم مطبوع باشند[ترجمه گوگل]من اشیا را دوست دارم که هر دو عملکردی و زیبایی داشته باشند
2. They also tend to be aesthetically unsuited to many older-style properties.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین تمایل دارند که از نظر زیبایی شناسی با بسیاری از ویژگی های سبک قدیمی تناسب داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین تمایل زیادی به زیبایی شناختن بسیاری از خواص قدیمی تر دارند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین تمایل زیادی به زیبایی شناختن بسیاری از خواص قدیمی تر دارند
3. Likewise, aesthetically lacquered trappings dramatically impede the movements of the drama's main characters.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، تجملات لاک دار به طور چشمگیری مانع حرکت شخصیت های اصلی درام می شود
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، نمادهای زیبایی شناسی به طور چشمگیری مانع حرکات شخصیت های اصلی درام می شود
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، نمادهای زیبایی شناسی به طور چشمگیری مانع حرکات شخصیت های اصلی درام می شود
4. Aesthetically it's a dead loss now that they've tried to modernize everything.
[ترجمه ترگمان]حالا که سعی کردن همه چیز را نوین کنند، این یک فقدان مرده است
[ترجمه گوگل]از لحاظ زیبایی اکنون از بین رفتن مرده است که تلاش کرده اند همه چیز را مدرن سازند
[ترجمه گوگل]از لحاظ زیبایی اکنون از بین رفتن مرده است که تلاش کرده اند همه چیز را مدرن سازند
5. Aesthetically positioned in small clusters, the lodges have been built with one aim in mind.
[ترجمه ترگمان]Aesthetically که در خوشه های کوچک قرار گرفته اند، با یک هدف در ذهن ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]محوطه زیبایی در خوشه های کوچکی قرار گرفته است، لانه ها با یک هدف در ذهن ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]محوطه زیبایی در خوشه های کوچکی قرار گرفته است، لانه ها با یک هدف در ذهن ساخته شده اند
6. I know that, aesthetically, the results of colouring my hair might be an improvement.
[ترجمه ترگمان]از آن گذشته، من این را می دانم، از نتایج و رنگ کردن موهای من شاید بهتر شده باشد
[ترجمه گوگل]من می دانم که، زیبایی، نتایج رنگ مو من ممکن است بهبود
[ترجمه گوگل]من می دانم که، زیبایی، نتایج رنگ مو من ممکن است بهبود
7. Tourism will increase in an aesthetically and ecologically beautiful city.
[ترجمه ترگمان]گردشگری در یک شهر زیبا و زیبا از نظر زیباشناسی و اکولوژیکی افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]گردشگری در یک شهر زیبای زیبایی و زیبایی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]گردشگری در یک شهر زیبای زیبایی و زیبایی افزایش می یابد
8. Milk in returnable bottles is aesthetically pleasing, safer and a good deal more environmentally friendly than in cartons.
[ترجمه ترگمان]شیر در بطری های پلاستیکی به لحاظ زیباشناسی خوشایند، امن تر و سازگار با محیط زیست است تا in
[ترجمه گوگل]شیر در بطری های قابل بازگشت زیبایی زیبایی، ایمن تر و مقرون به صرفه تر از محیط زیست است
[ترجمه گوگل]شیر در بطری های قابل بازگشت زیبایی زیبایی، ایمن تر و مقرون به صرفه تر از محیط زیست است
9. Segmental construction contributes toward aesthetically pleasing structures in many different sites.
[ترجمه ترگمان]ساخت segmental در بسیاری از مکان های مختلف به سمت سازه های زیبا و زیبا کمک می کند
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز یکپارچه به ساختار زیبایی شناختی در بسیاری از سایت های مختلف کمک می کند
[ترجمه گوگل]ساخت و ساز یکپارچه به ساختار زیبایی شناختی در بسیاری از سایت های مختلف کمک می کند
10. A remote should look modern and aesthetically pleasing.
[ترجمه ترگمان]یک ریموت باید مدرن و زیبا به نظر برسد
[ترجمه گوگل]یک راه دور باید مدرن و زیبایی خشنود باشد
[ترجمه گوگل]یک راه دور باید مدرن و زیبایی خشنود باشد
11. This sleek and aesthetically pleasing compact design covers all your beauty needs.
[ترجمه ترگمان]این طرح زیبا و زیبا، تمام نیازهای زیبایی شما را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]این طراحی جمع و جور با ظرافت و زیبا زیبایی تمام نیازهای زیبایی شما را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]این طراحی جمع و جور با ظرافت و زیبا زیبایی تمام نیازهای زیبایی شما را پوشش می دهد
12. This building is aesthetically very pleasing.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان زیبا و زیبا به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]این ساختمان زیبایی بسیار لذت بخش است
[ترجمه گوگل]این ساختمان زیبایی بسیار لذت بخش است
13. Aesthetically, a perfect exposure captures and expresses the scene as you saw and envisioned it.
[ترجمه ترگمان]Aesthetically، یک نوردهی کامل را ثبت می کند و صحنه را همان طور که شما دیدید و تصور کرده، بیان می کند
[ترجمه گوگل]از نظر زیبایی، قرار گرفتن در معرض کامل، صحنه را همانطور که دیدید و تصور می کنید، می بیند و ضبط می کند
[ترجمه گوگل]از نظر زیبایی، قرار گرفتن در معرض کامل، صحنه را همانطور که دیدید و تصور می کنید، می بیند و ضبط می کند
14. "Tonally and aesthetically, 'Worst Enemy' is how I'd like to express myself, " Ms. Bell said.
[ترجمه ترگمان]خانم بل گفت: \" زیبا و زیبا، بدترین دشمن این است که من دوست دارم خودم را بیان کنم \"
[ترجمه گوگل]خانم بل گفت: 'به تنهایی و زیبایی،' بدترین دشمن 'این است که چگونه می خواهم خودم را بیان کنم
[ترجمه گوگل]خانم بل گفت: 'به تنهایی و زیبایی،' بدترین دشمن 'این است که چگونه می خواهم خودم را بیان کنم
پیشنهاد کاربران
زیبایی
with regard to beauty.
از نظر زیبایی. . .
2.
in a way that gives pleasure through beauty.
به طرز زیبایی خوشایند و دلپذیر . . . لذت بخش
In an attractive way
به طرز زیبایی . . .
In a way that is pleasing in appearance
از نظر زیبایی. . .
2.
in a way that gives pleasure through beauty.
به طرز زیبایی خوشایند و دلپذیر . . . لذت بخش
In an attractive way
به طرز زیبایی . . .
In a way that is pleasing in appearance
وابسته به زیبایی
زیبایی شناختی، مربوط به امر زیبا
کلمات دیگر: