معنی : علاقمند بزندگی خوب، عشرت طلب
معانی دیگر : (فرانسه) خوشگذران (کسی که از خوراک و مشروب خوب و تجملات وافر لذت می برد)، تن پرور، pl علاقمند بزندگی خوب مخصوصا علاقمندبه غذای خوب، عشرت طلب
(فرانسه) خوشگذران (کسی که از خوراک و مشروب خوب و تجملات فراوان لذت میبرد)، تنپرور
پاداش نقدی، علاقمند بزندگی خوب، عشرت طلب
one who lives well
Synonyms: aficionado, connoisseur, connoisseur of food, connoisseur of wine, enthusiast, epicure, epicurean, gastronome, gastronomist, gourmand, gourmet, refined palate, social person