کلمه جو
صفحه اصلی

bon vivant


معنی : علاقمند بزندگی خوب، عشرت طلب
معانی دیگر : (فرانسه) خوشگذران (کسی که از خوراک و مشروب خوب و تجملات وافر لذت می برد)، تن پرور، pl علاقمند بزندگی خوب مخصوصا علاقمندبه غذای خوب، عشرت طلب

انگلیسی به فارسی

(فرانسه) خوشگذران (کسی که از خوراک و مشروب خوب و تجملات فراوان لذت می‌برد)، تن‌پرور


پاداش نقدی، علاقمند بزندگی خوب، عشرت طلب


انگلیسی به انگلیسی

• pleasure-seeker, hedonist, one who seeks fun

اسم ( noun )
حالات: bons vivants
• : تعریف: one who lives well and enjoys fine things, esp. food and drink.

مترادف و متضاد

علاقمند به زندگی خوب (اسم)
bon vivant

عشرت طلب (اسم)
bon vivant

one who lives well


Synonyms: aficionado, connoisseur, connoisseur of food, connoisseur of wine, enthusiast, epicure, epicurean, gastronome, gastronomist, gourmand, gourmet, refined palate, social person


پیشنهاد کاربران

آدم خوش گذران که از خوردن و نوشیدن لذت می برد.


کلمات دیگر: