پدرجد، فرجد
great grandfather
پدرجد، فرجد
انگلیسی به فارسی
پدر پدربزرگ
انگلیسی به انگلیسی
• grandfather of one's own parents, father of one's grandmother or grandfather
اسم ( noun )
• : تعریف: the grandfather of a person's mother or father.
جملات نمونه
1. His grandfather and great grandfather had both been long serving District Masters and his father had been an Ulster Volunteer.
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگش و پدر بزرگش هر دو مدت های مدید استاد بودند و پدرش یک داوطلب آلستر بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و پدربزرگ و مادربزرگ هر دو پدر و مادر خود را به مدت طولانی خدمت کرده بودند و پدرش داوطلب اولستر بوده است
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و پدربزرگ و مادربزرگ هر دو پدر و مادر خود را به مدت طولانی خدمت کرده بودند و پدرش داوطلب اولستر بوده است
2. My great grandfather lost a fortune because he was fascinated by a subject for which he had absolutely no talent - finance.
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگم یک ثروت را از دست داد، زیرا شیفته یک موضوع شده بود که مطلقا هیچ استعداد هنری نداشت
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ من ثروت را از دست داد، زیرا او تحت تأثیر یک موضوعی قرار گرفت که برایش کاملا بدون استعداد بود - مالی
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ من ثروت را از دست داد، زیرا او تحت تأثیر یک موضوعی قرار گرفت که برایش کاملا بدون استعداد بود - مالی
3. It goes back and forth to when her great grandfather was killed in World War I and how that affected her family.
[ترجمه ترگمان]وقتی پدر بزرگش در جنگ جهانی اول کشته شد و چگونه این موضوع بر خانواده او تاثیر گذاشت، به عقب و جلو بر می گردد
[ترجمه گوگل]هنگامی که پدربزرگ بزرگش در جنگ جهانی اول کشته شد و به خانواده اش آسیب رساند، به عقب و جلو می رود
[ترجمه گوگل]هنگامی که پدربزرگ بزرگش در جنگ جهانی اول کشته شد و به خانواده اش آسیب رساند، به عقب و جلو می رود
4. It is interesting to note that Lawrence's great grandfather, O. T.
[ترجمه ترگمان]جالب است توجه کنیم که پدر بزرگ لارنس، ا تی
[ترجمه گوگل]جالب است که توجه داشته باشید که پدربزرگ بزرگ لوورنس، O T
[ترجمه گوگل]جالب است که توجه داشته باشید که پدربزرگ بزرگ لوورنس، O T
5. His grandfather and great grandfather served in the Glosters too.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ و پدربزرگش هم در the خدمت می کردند
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و پدربزرگش نیز در خفاش ها خدمت کرده اند
[ترجمه گوگل]پدربزرگ و پدربزرگش نیز در خفاش ها خدمت کرده اند
6. This antique belonged to his great grandfather.
[ترجمه ترگمان]این عتیقه متعلق به پدربزرگش بود
[ترجمه گوگل]این عتیقه متعلق به پدربزرگ بزرگ او بود
[ترجمه گوگل]این عتیقه متعلق به پدربزرگ بزرگ او بود
7. My great grandfather holds a hookah in his hand in the photo.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ بزرگم یک قلیان در دست دارد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ من قهوه ای را در دستش در عکس نگه می دارد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ من قهوه ای را در دستش در عکس نگه می دارد
8. A man may be a doddering great grandfather and still love only a strange girl he saw in the streets of Cheehaw one afternoon two decades past.
[ترجمه ترگمان]یک مرد ممکن است پدر بزرگ doddering باشد و هنوز هم عاشق دختری عجیب است که در دو دهه گذشته در خیابان های of دیده بود
[ترجمه گوگل]یک مرد ممکن است یک پدربزرگ بزرگ است و هنوز هم عاشق یک دختر عجیب و غریب که در خیابانهای چیاهو یک روز بعد از ظهر دو دهه گذشته دید
[ترجمه گوگل]یک مرد ممکن است یک پدربزرگ بزرگ است و هنوز هم عاشق یک دختر عجیب و غریب که در خیابانهای چیاهو یک روز بعد از ظهر دو دهه گذشته دید
9. Carrizo claimed to have an Italian great grandfather, which would have allowed him to be registered as a non-EU player.
[ترجمه ترگمان]Carrizo ادعا کرد که یک پدر بزرگ ایتالیایی دارد که به او اجازه می دهد به عنوان بازیکن غیر اتحادیه اروپا ثبت نام کند
[ترجمه گوگل]کارزیو ادعا کرد که یک پدربزرگ بزرگ ایتالیایی داشته باشد که اجازه می دهد وی به عنوان یک بازیکن غیر اتحادیه اروپا ثبت شود
[ترجمه گوگل]کارزیو ادعا کرد که یک پدربزرگ بزرگ ایتالیایی داشته باشد که اجازه می دهد وی به عنوان یک بازیکن غیر اتحادیه اروپا ثبت شود
10. His great grandfather is still knocking around.
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ او هنوز در حال ضربه زدن است
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ او هنوز در اطراف است
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ او هنوز در اطراف است
11. Benny's great grandfather a notorious bank robber.
[ترجمه ترگمان]پدر بزرگ بنی یک سارق بانک بدنام بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ بنی یک سرقت بانک دمی است
[ترجمه گوگل]پدربزرگ بزرگ بنی یک سرقت بانک دمی است
12. In the summer dawn he ran in the hollow ways where his great grandfather had humped the sacks of corn.
[ترجمه ترگمان]در سپیده دم تابستان، در میان گودال های خالی که پدربزرگ بزرگ خود در آن کاشته بود، می دوید
[ترجمه گوگل]در تابستان تابستان او در راه های توخالی اجرا شد که پدربزرگ بزرگش کیسه های ذرت را بریده بود
[ترجمه گوگل]در تابستان تابستان او در راه های توخالی اجرا شد که پدربزرگ بزرگش کیسه های ذرت را بریده بود
13. Suddenly, small Sun Er saw the toe head that great grandfather shows.
[ترجمه ترگمان]ناگهان آفتاب کوچک Er سر شست که پدربزرگ بزرگ نشان می دهد را دید
[ترجمه گوگل]ناگهان، کوچک خورشید Er دیدار سر پا که پدر بزرگ نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ناگهان، کوچک خورشید Er دیدار سر پا که پدر بزرگ نشان می دهد
14. In Chinese Kung Fu movies, a hero avenges for the wrongful death of his great grandfather 100 years ago. Chinese people do not forget and hold grudges for generations.
[ترجمه ترگمان]در فیلم کونگ فو چینی، یک قهرمان به خاطر مرگ غیرقانونی پدربزرگ جد او ۱۰۰ سال پیش ناپدید شد مردم چین چیزی را فراموش نمی کنند و برای نسل ها کینه در دست دارند
[ترجمه گوگل]در فیلم های کونگ فو چینی، یک قهرمان برای مرگ غیرمنتظره پدربزرگش 100 سال پیش انتقام می گیرد مردم چینی برای نسل ها فراموش نمی کنند
[ترجمه گوگل]در فیلم های کونگ فو چینی، یک قهرمان برای مرگ غیرمنتظره پدربزرگش 100 سال پیش انتقام می گیرد مردم چینی برای نسل ها فراموش نمی کنند
پیشنهاد کاربران
جد بزرگ
پدرجد
جد اعلا
پدرجد
جد اعلا
پدربزرگ
کلمات دیگر: