کلمه جو
صفحه اصلی

pumped

انگلیسی به فارسی

پمپ شده، با تلمبه خالی کردن، با تلمبه باد کردن، تلمبه زدن، سر و گوش آب دادن


پیشنهاد کاربران

هیجان زده ( در خصوص رخدادی که واقع خواهد شد ) .
مثال: . People were so pumped before the game

pumped up هم به همین معناست.
مثال: . She is pumped up for her first ( marathon ) race this weekend

خیلی هیجان زده و علاقه مند
I'm really pumped about this opportunity.


کلمات دیگر: