• except, besides
to the exclusion of
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Your essays tend to concentrate on one theme to the exclusion of everything else.
[ترجمه سامیار] مقالات شما فقط روی یک موضوع خاص با حذف موضوعات دیگر تمرکز میکند
[ترجمه ترگمان]مقالات شما تمایل دارند روی یک موضوع به استثنای موارد دیگر تمرکز کنند[ترجمه گوگل]مقالات شما تمایل به تمرکز بر روی یک موضوع به حذف همه چیز دیگری است
2. He plays golf to the exclusion of all other sports.
[ترجمه ترگمان]او با حذف تمام ورزش های دیگر گلف بازی می کند
[ترجمه گوگل]او گلف را به رد تمام ورزش های دیگر بازی می کند
[ترجمه گوگل]او گلف را به رد تمام ورزش های دیگر بازی می کند
3. He would mono-polize her totally, to the exclusion of her brothers and sisters.
[ترجمه ترگمان]او را کاملا به خود جذب کرده بود تا از brothers و خواهرهای فانی صرف نظر کند
[ترجمه گوگل]او به طور کامل او را به رهایی از برادران و خواهرانش واگذار می کند
[ترجمه گوگل]او به طور کامل او را به رهایی از برادران و خواهرانش واگذار می کند
4. Memories of the past filled her mind to the exclusion of all else.
[ترجمه ترگمان]خاطرات گذشته ذهنش را به کار دیگری مشغول کرده بود
[ترجمه گوگل]خاطرات گذشته، ذهن خود را به انحراف از همه چیز افزوده است
[ترجمه گوگل]خاطرات گذشته، ذهن خود را به انحراف از همه چیز افزوده است
5. He spent his spare time gardening, to the exclusion of all other interests.
[ترجمه ترگمان]وقتش را صرف باغبانی و محرومیت از منافع دیگران می کرد
[ترجمه گوگل]او اوقات فراغت خود را در زمینه باغبانی گذراند، تا همه منافع دیگر را نادیده بگیرد
[ترجمه گوگل]او اوقات فراغت خود را در زمینه باغبانی گذراند، تا همه منافع دیگر را نادیده بگیرد
6. Don't revise a few topics to the exclusion of all others.
[ترجمه ترگمان]برخی از موضوعات را به استثنای موارد دیگر مورد بازبینی قرار ندهید
[ترجمه گوگل]چند موضوع را اصلاح نکنید تا همه افراد دیگر را رد کنند
[ترجمه گوگل]چند موضوع را اصلاح نکنید تا همه افراد دیگر را رد کنند
7. Two other Republican senators also objected to the exclusion of minor provisions in Colorado and Virginia.
[ترجمه ترگمان]دو سناتور جمهوری خواه دیگر نیز به حذف مواد جزئی در کلرادو و ویرجینیا اعتراض کردند
[ترجمه گوگل]دو سناتور دیگر جمهوری خواه نیز به حذف مفاد جزئی در کلرادو و ویرجینیا اعتراض کردند
[ترجمه گوگل]دو سناتور دیگر جمهوری خواه نیز به حذف مفاد جزئی در کلرادو و ویرجینیا اعتراض کردند
8. This would not be to the exclusion of other World Religions which would be included in their appropriate curricular area.
[ترجمه ترگمان]این موضوع ممنوع کردن سایر ادیان جهان نخواهد بود که در منطقه curricular مناسب آن ها گنجانده می شوند
[ترجمه گوگل]این امر به تعویق انداختن سایر مذاهب جهانی نیست که در محوطه برنامه درسی مناسب آنها قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این امر به تعویق انداختن سایر مذاهب جهانی نیست که در محوطه برنامه درسی مناسب آنها قرار می گیرد
9. It is not due to the exclusion of certain categories of people from attendance.
[ترجمه ترگمان]این به دلیل حذف دسته های خاصی از افراد از شرکت نیست
[ترجمه گوگل]این به دلیل حذف برخی از دسته های خاصی از حضور مردم نیست
[ترجمه گوگل]این به دلیل حذف برخی از دسته های خاصی از حضور مردم نیست
10. Completely and exclusively passionate to the exclusion of all else, even conversation.
[ترجمه ترگمان]او که به طور کامل و به طور انحصاری به حذف همه چیزهای دیگر علاقه داشت، حتی گفت و گو
[ترجمه گوگل]کاملا و منحصرا پرشور به رد کردن همه چیز، حتی گفتگو
[ترجمه گوگل]کاملا و منحصرا پرشور به رد کردن همه چیز، حتی گفتگو
11. Also the proportion of rods to spinelets varies to the exclusion of spinelets to being quite open.
[ترجمه ترگمان]همچنین نسبت میله به spinelets به استثنای of تغییر می کند تا کاملا باز باشد
[ترجمه گوگل]همچنین نسبت میله ها به ستون فقرات متفاوت است، به این معنا که جدا شدن ستون فقرات به حالت کاملا باز است
[ترجمه گوگل]همچنین نسبت میله ها به ستون فقرات متفاوت است، به این معنا که جدا شدن ستون فقرات به حالت کاملا باز است
12. Unfortunately, psychologists have become obsessed about individual differences to the exclusion of the universal.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، روانشناسان در مورد تفاوت های فردی به استثنای موارد جهانی وسواس یافته اند
[ترجمه گوگل]متأسفانه، روانشناسان در مورد تفاوت های فردی با انحصار جهانی بودن وسواس می شوند
[ترجمه گوگل]متأسفانه، روانشناسان در مورد تفاوت های فردی با انحصار جهانی بودن وسواس می شوند
13. This worship of muscle and melanin to the exclusion of other qualities has become part of black sensibilities, too.
[ترجمه ترگمان]این پرستش ماهیچه و melanin به طرد سایر کیفیات بخشی از حساسیت های سیاه نیز شده است
[ترجمه گوگل]این عبادت عضله و ملانین به تعویق افتادن دیگر ویژگی ها، تبدیل به بخشی از حساسیت های سیاه نیز شده است
[ترجمه گوگل]این عبادت عضله و ملانین به تعویق افتادن دیگر ویژگی ها، تبدیل به بخشی از حساسیت های سیاه نیز شده است
14. Should you use one to the exclusion of the others?
[ترجمه ترگمان]آیا باید از یکی به غیر از بقیه استفاده کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما باید از یکی برای کنار گذاشتن دیگران استفاده کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما باید از یکی برای کنار گذاشتن دیگران استفاده کنید؟
پیشنهاد کاربران
به منظور نادیده گرفتنِ
به استثنای
حتی به قیمت از دست دادنِ
حتی به قیمت از دست دادنِ
کلمات دیگر: