کلمه جو
صفحه اصلی

oreo

انگلیسی به انگلیسی

• brand of chocolate sandwich cookie produced by nabisco

جملات نمونه

1. He sets the Oreo on the arm of the chair and we begin againat the beginning and page slowly through the birds, so much more alive than thereal thing in glass tubes down the hall.
[ترجمه ترگمان]کتاب هشتم جزیره گرگ ها نوشته درنشان \/ ترجمه رضا رستگار او the را روی دسته صندلی می گذارد و ما شروع می کنیم به مرور زمان و صفحه به آهستگی از میان پرندگان عبور کنیم
[ترجمه گوگل]او Oreo را بر روی صندلی قرار می دهد و ما از طریق پرنده ها به آرامی از ابتدا و صفحه شروع می کنیم، خیلی بیشتر از چیزی که در لوله های شیشه ای درون سالن وجود دارد، زنده تر است

2. Television commercials showed kids twisting apart Oreo cookies, licking the cream center and dipping the chocolate cookie halves into a glass of milk.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات تلویزیونی کودکان را نشان می داد که cookies Oreo را از هم جدا می کردند، مرکز کرم را لیس می زدند و کلوچه شکلاتی را در یک لیوان شیر فرو می کردند
[ترجمه گوگل]آگهی های تلویزیونی نشان می دهد که بچه ها از کوکی ها Oreo جدا می شوند، مرکز کرم را ریختن و نیمه کوکی شکلات را به یک لیوان شیر تبدیل می کنند

3. The Oreo cookie alone reached 3% market share by value over the same period, up 9% from one year ago.
[ترجمه ترگمان]کلوچه Oreo به تن هایی به ۳ درصد بازار رسید که از یک سال پیش ۹ درصد افزایش داشته است
[ترجمه گوگل]کوکی Oreo به تنهایی 3 درصد سهم بازار را با ارزش در همان دوره به دست آورد، تا 9 درصد از یک سال پیش

4. Somehow, I never liked the Oreo with the white cream in it.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من هیچ وقت از Oreo با خامه سفید خوشم نمی اومد
[ترجمه گوگل]به هر حال من هرگز Oreo با کرم سفید در آن را دوست نداشتم

5. Henryjumps off the chair and eats his Oreo.
[ترجمه ترگمان]از روی صندلی بلند شد و Oreo را خورد
[ترجمه گوگل]Henryjumps از صندلی و Oreo خود را می خورد

6. But, despite the popularity of the oreo and milk combination, milk and any type of cookie is great – maybe you should try it with the maple bacon cookies listed above.
[ترجمه ترگمان]اما علی رغم محبوبیت ترکیب شیر و شیر، شیر و هر نوع شیرینی بسیار عالی است - شاید شما باید آن را با the که در بالا لیست شده اند امتحان کنید
[ترجمه گوگل]اما، علیرغم محبوبیت ترکیب ویتو و شیر، شیر و هر نوع کوکی فوق العاده است - شاید شما باید آن را با کوکی های پروانه بیکن که در بالا ذکر شده است، امتحان کنید

7. Quaere:What is the max oreo?
[ترجمه ترگمان]مکس oreo چیه؟
[ترجمه گوگل]Quaere Max oreo چیست؟

8. "Chinese consumers found the U. S. Oreo too sweet, so we made it less sweet, " Khosla says.
[ترجمه ترگمان]\" مصرف کنندگان چینی این یو را پیدا کردند اس Khosla می گوید: \" خیلی شیرین است، پس ما آن را کم تر شیرین ساخته ایم \"
[ترجمه گوگل]خوسلا می گوید: 'مصرف کنندگان چینی U S Oreo را خیلی شیرین یافتند، بنابراین ما آن را شیرین تر ساختیم '

9. For years Oreo cookies were a hard sell in China. Consumers found the traditional U. S. version of the Kraft Foods cookie too sweet and, at the equivalent of 73 cents for 14 cookies, too expensive.
[ترجمه ترگمان]سال ها بود که شیرینی در چین به سختی فروش می شد مصرف کنندگان نسخه سنتی U را یافتند اس نسخه از شیرینی Foods کرافت خیلی شیرین و با قیمت ۷۳ سنت برای ۱۴ کوکی بسیار گران قیمت بود
[ترجمه گوگل]برای سالها Cookies Oreo فروش سختی در چین بود مصرفکنندگان نسخه کوکی کرافت غذاهای سنتی U S را بیش از حد شیرین یافتند و در مقایسه با 73 سنت برای 14 کوکی، بسیار گران قیمت بودند

10. Add Oreo crumb and wheat germ and blend well.
[ترجمه ترگمان]تکه نان و میکروب wheat را اضافه کنید و به خوبی مخلوط کنید
[ترجمه گوگل]کره Oreo و جوانه گندم را اضافه کنید و به خوبی مخلوط کنید

11. Replace Oreo cream-filling with toothpaste and offer one to someone.
[ترجمه ترگمان]cream را با خمیر دندان عوض کنید و یک نفر را به کسی تعارف کنید
[ترجمه گوگل]کرم پر کردن اورئو را با خمیر دندان جایگزین کنید و یک نفر را به کسی پیشنهاد دهید

12. D. W. also keeps an unopened package of Oreo cookies in his desk, bless him.
[ترجمه ترگمان]د م یک بسته بی بسته از شیرینی های Oreo را در میزش نگه می دارد، به او برکت بده
[ترجمه گوگل]D W همچنین یک بسته باز نشده از کوکی های Oreo را در میز خود نگه می دارد، او را برکت دهد

13. Oreo cookies will set you up for craving more sugar within 3 hours or less.
[ترجمه ترگمان]cookies Oreo شما را برای نیاز به قند بیشتر در عرض ۳ ساعت یا کم تر تنظیم می کنند
[ترجمه گوگل]کوکی ها Oreo شما را برای اشتیاق بیشتر شکر در مدت 3 ساعت یا کمتر

14. W. also keeps an unopened package of Oreo cookies in his desk, bless him.
[ترجمه ترگمان]و همچنین بسته unopened of Oreo را در میز خود نگه می دارد و به او تبریک می گوید
[ترجمه گوگل]W همچنین یک بسته باز نشده از کوکی های Oreo را در میز خود نگه می دارد، او را برکت دهد

15. If the user said Eiffel Tower it could end up Oreo cookie and how many of those instances are just something that your voice translation can't handle?
[ترجمه ترگمان]اگر کاربر بگوید برج ایفل می تواند به کلوچه Oreo پایان دهد و چند مورد از این نمونه ها دقیقا چیزی هستند که ترجمه صدای شما نمی تواند با آن برخورد کند؟
[ترجمه گوگل]اگر کاربر گفت که برج ایفل می تواند کوکی Oreo را به پایان برساند و چند نمونه از آنها فقط چیزی است که ترجمه صوتی شما نمی تواند انجام دهد؟

پیشنهاد کاربران

بیسکویت کِرِم دار ، بیسکویت لایه کرم دار

خیلی زشتی


نوعی خاص از بیسکوییت

سنگ معدن

نوعی بیسکوییت کرم دار


کلمات دیگر: