پوشش
enveloping
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• covering, surrounding
جملات نمونه
1. We sat suddenly swamped by silence, intense and enveloping.
[ترجمه ترگمان]ناگهان غرق در سکوت و محاصره شدیم
[ترجمه گوگل]ما نشستیم ناگهان با سکوت، شدید و غوطه ور شدیم
[ترجمه گوگل]ما نشستیم ناگهان با سکوت، شدید و غوطه ور شدیم
2. Sound emanating from a pair of speakers seem enveloping, as though it were coming from other locations.
[ترجمه ترگمان]صوتی که از یک جفت سخنران نشات می گیرد، به نظر می رسد که در حالی است که گویی از مکان های دیگر می آید
[ترجمه گوگل]صدای خروجی از یک جفت بلندگو به نظر می رسد پیچیده است، همانطور که آن را از دیگر مکان ها آمده است
[ترجمه گوگل]صدای خروجی از یک جفت بلندگو به نظر می رسد پیچیده است، همانطور که آن را از دیگر مکان ها آمده است
3. There was a sadness, formless as a skein, enveloping us.
[ترجمه ترگمان]اندوهی بی شکل و بی شکل به مانند یک کلاف نخ، ما را فرا گرفت
[ترجمه گوگل]غم و اندوه بود، به عنوان یک غرور، که ما را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]غم و اندوه بود، به عنوان یک غرور، که ما را پوشش می دهد
4. He could sense an immense power enveloping the planet, and knew his death was only hours away.
[ترجمه ترگمان]او می توانست قدرت عظیمی را که روی زمین احاطه شده بود حس کند و می دانست که مرگ او فقط چند ساعت از آن دور است
[ترجمه گوگل]او قدرت عظیمی را که در آن سیاره قرار دارد را احساس می کرد و می دانست که مرگ او تنها چند ساعت است
[ترجمه گوگل]او قدرت عظیمی را که در آن سیاره قرار دارد را احساس می کرد و می دانست که مرگ او تنها چند ساعت است
5. It was functional but soft, enveloping a visitor in instant comfort and security.
[ترجمه ترگمان]این کار در یک لحظه آرامش و آرامش همراه بود و یک مهمان را در آرامش و آرامش احاطه کرده بود
[ترجمه گوگل]این کارکردی اما نرم بود، یک بازدید کننده را در آسایش و امنیت فوری قرار داد
[ترجمه گوگل]این کارکردی اما نرم بود، یک بازدید کننده را در آسایش و امنیت فوری قرار داد
6. It depicts an angel with enveloping wings sitting in a boat; shining above them is a moonstone.
[ترجمه ترگمان]یک فرشته با بال های enveloping که روی یک قایق نشسته باشد، یک فرشته است که از بالای آن ها سنگ ماه است
[ترجمه گوگل]این یک فرشته با بال های پوشش دهنده نشسته در یک قایق را نشان می دهد؛ درخشان بالای آنها سنگ ماه است
[ترجمه گوگل]این یک فرشته با بال های پوشش دهنده نشسته در یک قایق را نشان می دهد؛ درخشان بالای آنها سنگ ماه است
7. The only barrier was a mosquito net, enveloping the entire bed.
[ترجمه ترگمان]تنها مانع یک تور پشه بود که کل تخت خواب را احاطه کرده بود
[ترجمه گوگل]تنها مانع یک شبکه پشه بود که کل تخت را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]تنها مانع یک شبکه پشه بود که کل تخت را پوشانده بود
8. Always the eyes watching you and the voice enveloping you.
[ترجمه ترگمان]همیشه چشم ها به تو نگاه می کنند و صدا تو را احاطه می کند
[ترجمه گوگل]همیشه چشمان شما را تماشا می کنند و صدایی که شما را می پوشاند
[ترجمه گوگل]همیشه چشمان شما را تماشا می کنند و صدایی که شما را می پوشاند
9. Theorem 3 Any enveloping Lie superalgebra of a solvable Lie triple supersystem is solvable, and if a Lie triple supersystem has some solvable enveloping Lie superalgebra, it is solvable.
[ترجمه ترگمان]قضیه ۳ هر گونه دروغ گویی در هاله ای از یک دروغ سه گانه قابل حل در یک سه جمله ای قابل حل است، و اگر یک Lie سه تایی در حالی که یک دروغ Lie را در بر می گیرد، قابل حل است
[ترجمه گوگل]قضیه 3 هر جرم فوق العاده پوشیده از یک سیستم فوقالعاده سهبعدی قابل حل قابل حل است و اگر یک Supersystem سه گانه دروغی وجود داشته باشد، ممکن است قابل حل باشد
[ترجمه گوگل]قضیه 3 هر جرم فوق العاده پوشیده از یک سیستم فوقالعاده سهبعدی قابل حل قابل حل است و اگر یک Supersystem سه گانه دروغی وجود داشته باشد، ممکن است قابل حل باشد
10. Say, for instance, that you settle into an enveloping sense of space or consciousness.
[ترجمه ترگمان]مثلا بگویید که شما در یک حس مبهمی از فضا و یا آگاهی ساکن هستید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بگوئید که شما به فضا و یا آگاهی بسته می شوید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بگوئید که شما به فضا و یا آگاهی بسته می شوید
11. The playpen includes an enveloping part and a foldable bedstead. The enveloping part covers around the foldable bedstead.
[ترجمه ترگمان]محل بازی شامل یک بخش پوشش دار و یک تخت خواب foldable است قسمت محصور enveloping تخت خواب تخت خواب را پوشانده است
[ترجمه گوگل]Playpen شامل یک قسمت غوطه ور و یک تخت دو طرفه است بخشی از پوشش اطراف تختخواب تاشو را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]Playpen شامل یک قسمت غوطه ور و یک تخت دو طرفه است بخشی از پوشش اطراف تختخواب تاشو را پوشش می دهد
12. Despite the huge rolls of fat enveloping her body, Miss Eman, from Arizona, US, insists that she feels healthy and more attractive in her rotund state.
[ترجمه ترگمان]با وجود فهرست های زیاد چربی که بدن او را فرا گرفته است، دوشیزه Eman، از آریزونا، آمریکا، اصرار دارد که او در حالت rotund خود احساس سلامت و جذاب تر می کند
[ترجمه گوگل]خانم امان، از آریزونا، ایالات متحده، با وجود رول های عظیم چربی بدن او را محکم می کند، اصرار می ورزد که در حالت عادی او احساس سالم و جذاب تر می کند
[ترجمه گوگل]خانم امان، از آریزونا، ایالات متحده، با وجود رول های عظیم چربی بدن او را محکم می کند، اصرار می ورزد که در حالت عادی او احساس سالم و جذاب تر می کند
13. Planar double - enveloping reducer is used for paper cutting drive, fast cutting speed, low noise . G.
[ترجمه ترگمان]Planar reducer double مسطح برای حرکت برش کاغذ، سرعت برش سریع و نویز پایین استفاده می شود جی
[ترجمه گوگل]دوار گیرنده دوار برای دوار برای برش کاغذ، سرعت برش سریع، نویز کم استفاده می شود G
[ترجمه گوگل]دوار گیرنده دوار برای دوار برای برش کاغذ، سرعت برش سریع، نویز کم استفاده می شود G
14. A inbuilt - enveloping glue was developed successfully by using the materials such as PPT, TDI.
[ترجمه ترگمان]یک چسب در پوشش داخلی با استفاده از موادی مانند PPT، TDI، با موفقیت توسعه داده شد
[ترجمه گوگل]یک چسب انباشته شده با استفاده از مواد مانند PPT، TDI با موفقیت توسعه یافت
[ترجمه گوگل]یک چسب انباشته شده با استفاده از مواد مانند PPT، TDI با موفقیت توسعه یافت
15. He believed she was to blame for the tide of scandal enveloping the Royal Family.
[ترجمه ترگمان]او معتقد بود که به خاطر موج رسوایی که خانواده سلطنتی را در بر می گیرد، مقصر است
[ترجمه گوگل]او معتقد بود او را به خاطر موجی از رسوایی که خانواده سلطنتی را پوشش می دهد سرزنش می کند
[ترجمه گوگل]او معتقد بود او را به خاطر موجی از رسوایی که خانواده سلطنتی را پوشش می دهد سرزنش می کند
پیشنهاد کاربران
پوشاننده، پوششی
enveloping ( مهندسی بسپار - تایر )
واژه مصوب: پوش دهی
تعریف: قابلیت تایر برای بلع ( absorb ) آن دسته از ناهمواری های مسیر که کوچک تر از جاپای تایر هستند
واژه مصوب: پوش دهی
تعریف: قابلیت تایر برای بلع ( absorb ) آن دسته از ناهمواری های مسیر که کوچک تر از جاپای تایر هستند
کلمات دیگر: