1. Elephants wear the tusk down faster than they can grow it.
[ترجمه احمد بابادی] Elephants wear the tusk down faster than they can grow it
[ترجمه ترگمان]فیل ها با سرعتی بیش از آنکه می توانند آن را رشد دهند، عاج را پایین می آورند
[ترجمه گوگل]فیل ها سریعتر از آن که می توانند رشد کنند
2. Finely sculpted and painted a glossy orange, the tusks and trunks jutted out like bright brass horns from the wooden bars.
[ترجمه ترگمان]درست مثل این بود که یک نفر از آن ها جدا شده باشد
[ترجمه گوگل]به رنگ صورتی و رنگی پرتقال براق، نقاشی ها و تنه ها مانند شاخ های برنجی روشن از میله های چوبی شنیده می شود
3. Since tusks continue to grow throughout an elephant's life, the amount of ivory carried by the herds will also increase.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که tusks در طول عمر فیل به رشد خود ادامه می دهند، مقدار عاج که توسط گله ها حمل می شود نیز افزایش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]از آنجا که در طول حیات فیل ها همچنان رشد می کند، مقدار عاج انجام شده توسط گله نیز افزایش می یابد
4. Males also often have body scars and broken tusks, suggestive of combat.
[ترجمه ترگمان]مردان همچنین دارای زخم های بدن و دندان های شکسته هستند که نشان دهنده مبارزه هستند
[ترجمه گوگل]مردان نیز اغلب زخم های بدن و سینه های شکسته دارند که نشان دهنده مبارزه است
5. If it lives long enough, its tusks will eventually reach its cranium and grow into it.
[ترجمه ترگمان]اگر به اندازه کافی عمر کند، دندان های آن سرانجام به جمجمه خود می رسند و در آن رشد می کنند
[ترجمه گوگل]اگر آن را به اندازه کافی بلند نگه دارد، درختان آن در نهایت به قارچ می رسند و به آن رشد می کنند
6. Another theory was that the tusks protect the eyes when the babirusa is hunting for food among thorny undergrowth.
[ترجمه ترگمان]یک تئوری دیگر این بود که the زمانی که the برای غذا در میان درختان خاردار شکار می کند، از چشم ها محافظت می کند
[ترجمه گوگل]تئوری دیگر این بود که بوتاکس از چشم ها محافظت می کند وقتی که babirusa برای غذا در میان بوته های شکسته شکار می کند
7. Two large tusks and whiskers were clearly visible.
[ترجمه ترگمان]دو دندان های بزرگ و سبیل بزرگ آشکارا دیده می شدند
[ترجمه گوگل]دو کت و شلوار بزرگ به وضوح قابل مشاهده بود
8. As sure as I have tusks, this is ontology on the hoof.
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه که دندان های نیش دارم، این ontology روی سم است
[ترجمه گوگل]همانطور که من مطمئن هستم، این هستی شناسی بر روی صاعقه است
9. The average tusk weight has dropped from Poachers ambush elephants, machine-gun them and then hack their tusks out.
[ترجمه ترگمان]وزن عاج به طور متوسط از elephants Poachers، مسلسل و سپس کشتن دندان های آن ها کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]میانگین وزن بذر از فیل های خرابکار Poachers، تفنگ های آنها و سپس هضم آنها از بین رفته است
10. Walrus tusks were essentially substitutes for ivory in territories remote from supplies of elephant tusks.
[ترجمه ترگمان]دندان های Walrus اساسا جایگزین عاج در سرزمین هایی بودند که از supplies دندان های فیل دور بودند
[ترجمه گوگل]خرگوش های خرچنگی اساسا جایگزین عاج در سرزمین های دورافتاده از ذخایر فیل ها می باشند
11. The layers of an elephant's tusk are deposited from the pulp, yet that the innermost layer is the newest.
[ترجمه ترگمان]لایه های عاج فیل از خمیر رسوب می کنند، با این حال، درونی ترین لایه، جدیدترین لایه هستند
[ترجمه گوگل]لایه های تله فیل از رسوب گذاشته می شوند، با این حال لایه درونی ترین جدیدترین است
12. The narwhal's single, spiral tusk has always been a mystery.
[ترجمه ترگمان]بخش مارپیچ، قطب شمال همیشه یک راز بوده است
[ترجمه گوگل]تیله مارپیچی تک وارونه همیشه یک رمز و راز است
13. A huge tusk decorated the wall of his study.
[ترجمه ترگمان]عاج بزرگی دیوار اتاق مطالعه اش را تزئین کرده بود
[ترجمه گوگل]بشقاب بزرگ تزئین دیوار مطالعه خود را
14. Poland's economic success under the Tusk blunted the edge of public resentment over corruption and unfairness.
[ترجمه ترگمان]موفقیت اقتصادی لهستان تحت سلطه Tusk، خشم عمومی را نسبت به فساد و بی عدالتی تضعیف کرد
[ترجمه گوگل]موفقیت اقتصادی لهستان تحت تاسک لبه نارضایتی عمومی نسبت به فساد و ناعادلانه است
15. The important tusk of subject education is training the person with ability of literacy and humanism.
[ترجمه ترگمان]بخش مهم آموزش موضوعی، آموزش فرد با توانایی سواد و اومانیسم است
[ترجمه گوگل]تسلط مهم آموزش سواد آموزی فردی است که توانایی سواد آموزی و انسانی دارد