کلمه جو
صفحه اصلی

prettify


معنی : اراستن، قشنگ کردن
معانی دیگر : خوشگل کردن، تاحدی، شکیل، خوش نما، خوب، بطور دلپذیر

انگلیسی به فارسی

تاحدی، قشنگ، شکیل، خوش نما، خوب، بطور دلپذیر،قشنگ کردن، آراستن


ضدافسردن، قشنگ کردن، اراستن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: prettifies, prettifying, prettified
مشتقات: prettification (n.), prettifier (n.)
(1) تعریف: to give a pretty, attractive, or pleasant appearance to (usu. something ugly or unpleasant).
مشابه: pretty

(2) تعریف: to minimize or hide the negative or unpleasant aspects of.

• beautify, improve the appearance of something

مترادف و متضاد

اراستن (فعل)
range, blazon, habit, trim, adorn, decorate, primp, illustrate, apparel, groom, titivate, attire, bedeck, prettify, smarten, bedight, ornament, grace, brave, arrange, fettle, line, equip, array, rank, tidy, perk, deck, inlay, prim, clothe, endue, embroider, prune, stud, indue

قشنگ کردن (فعل)
adorn, prettify, smarten

جملات نمونه

1. It presented an intolerably prettified view of the countryside.
[ترجمه ترگمان]منظره prettified intolerably حومه شهر را به نمایش می گذاشت
[ترجمه گوگل]این یک دیدگاه غیرقابل پیش بینی از حومه بود

2. The old farm workers' cottages are being prettified as holiday homes.
[ترجمه ترگمان]کلبه های کارگران مزرعه قدیمی به عنوان خانه های تعطیلاتی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]کلبه های کارگر مزرعه قدیمی به عنوان خانه های تعطیلات مورد استفاده قرار می گیرند

3. If I were a liar, I should prettify the past of your wife, but I am not.
[ترجمه ترگمان]اگر دروغ بگویم، باید گذشته را فراموش کنم، اما نیستم
[ترجمه گوگل]اگر من دروغگو بودم، باید گذشته از همسر شما را تحسین کنم، اما من نیستم

4. Instead, the effect is to prettify the whole thing, something for which designer William Dudley needs no second invitation.
[ترجمه ترگمان]در عوض، تاثیر آن بر همه چیز متمرکز است، چیزی که طراح آن ویلیام دادلی نیازی به دعوت دوم ندارد
[ترجمه گوگل]در عوض، اثر این است که همه چیز را اصلاح کنیم، چیزی که طراح ویلیام دادی نیازی به دعوت دوم ندارد

5. France ALLBEST Biotechnology Prettify Health Product(Hongkong) Company limited All Rights Reserved.
[ترجمه ترگمان]فرانسه ALLBEST بیوتکنولوژی شرکت خدمات بهداشتی (Hongkong)همه حقوق محفوظ را محدود کرده است
[ترجمه گوگل]فرانسه ALLBEST Biotechnology Prettify Health Product (هنگ کنگ) شرکت محدود تمام حقوق محفوظ است

6. To prettify the product to raise the added value.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن محصول به بالا بردن ارزش افزوده
[ترجمه گوگل]برای تقویت محصول برای افزایش ارزش افزوده

7. The nurses came on their daily round of washing, changing, combing and prettifying the patients before the matron's inspection.
[ترجمه ترگمان]پرستاران قبل از معاینه خانم مدیر به دور خود از رخت شستن، تعویض، شانه زدن و تمیز کردن بیماران آمدند
[ترجمه گوگل]پرستاران قبل از بازرسی مونتون، روزانه شستشو، تغییر، شستشو و ضدافسردگی بیماران را انجام دادند

8. The flower dresses up as the world with the beauty, we prettify the school campus with the action.
[ترجمه ترگمان]با توجه به زیبایی و زیبایی، ما محوطه مدرسه را با این کار عوض می کنیم
[ترجمه گوگل]این گل به عنوان زیبایی جهان به عنوان زیبایی شناخته می شود، ما با اقدامات دانشگاه پردیس روبه رو هستیم

9. There are a number of cosmetic procedures gaining interest in order to prettify ourselves, so is burning of the excess fat from the body .
[ترجمه ترگمان]تعدادی روش های زیبایی برای جذب کردن ما وجود دارد، بنابراین در حال سوختن چربی اضافی بدن است
[ترجمه گوگل]تعدادی از روش های زیبایی وجود دارد که برای به دست آوردن منافع خود به کار می روند، بنابراین سوزاندن چربی بیش از حد از بدن است

10. If you were square face, you'd better cut your hair asymmetrical or waves to prettify the streak of your face and shut the square jaw out. U-neck to suit square face.
[ترجمه ترگمان]اگر صورت مربع داشته باشی، بهتر است موها و asymmetrical را کوتاه کنی تا نوک صورتت را prettify و فک مربع را بروی بیرون ببندی صورت مربع به صورت مربع
[ترجمه گوگل]اگر صورت شما به صورت مربع بود، بهتر است موهای نامتقارن یا امواج خود را برطرف کنید تا ریشه چهره شما را خنثی کند و فک مربع را خاموش کنید U-neck به صورت مربع

11. We cannot believe that are inside us. For please others, we prettify ourself.
[ترجمه ترگمان]ما نمی توانیم باور کنیم که درون ما هستند برای خشنود کردن دیگران، خودمون از خودمون استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]ما نمی توانیم باور کنیم که درون ما هستیم برای لطفا دیگران، ما خودمان را ضدجنگ می کنیم

12. The circular color words in the invention are different from new square Chinese characters and widely applied, and can more prettify the social life.
[ترجمه ترگمان]واژه های رنگی مدور موجود در اختراع، متفاوت از شخصیت های اصلی چینی هستند و به طور گسترده به کار گرفته می شوند و می توانند از زندگی اجتماعی لذت بیشتری ببرند
[ترجمه گوگل]کلمات رنگ دایره ای در اختراع متفاوت از شخصیت های جدید مربع چینی و به طور گسترده ای استفاده می شود، و می تواند زندگی اجتماعی را تقویت کند

13. It can be operated in one of two modes: when you need to adjust and prettify a graph to "get it just right," you can operate it in interactive mode by issuing commands at the gnuplot prompt.
[ترجمه ترگمان]این کار را می توان در یکی از دو حالت انجام داد: زمانی که شما نیاز به تنظیم و تنظیم یک نمودار برای \"رسیدن به درست\" دارید، می توانید با صدور فرمان ها در حالت تعاملی، آن را در حالت تعاملی انجام دهید
[ترجمه گوگل]این می تواند در یکی از دو حالت عمل شود، هنگامی که شما نیاز دارید که یک نمودار را تنظیم کنید و آن را درست کنید، آن را در حالت تعاملی با صدور دستورات در فید gnuplot اجرا کنید

14. Your visual props can be there to embellish and prettify, but make sure that not all of them serve only as such.
[ترجمه ترگمان]می توانید لوازم صحنه بصری خود را برای تزئین و prettify نمایش دهید، اما مطمئن شوید که همه آن ها فقط به این شکل عمل نمی کنند
[ترجمه گوگل]غرفه های بصری شما می تواند وجود داشته باشد برای تزئین و تزئینات، اما اطمینان حاصل کنید که همه آنها تنها به عنوان خدمت نمی کنند

پیشنهاد کاربران

بز ک کردن


کلمات دیگر: