کلمه جو
صفحه اصلی

close shave


ته تراشی (ریش)، از خطر جستن

انگلیسی به فارسی

ته تراشی (ریش)


قسر در رفتن، از خطر جستن


تراشیدن نزدیک


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) danger narrowly avoided.
مترادف: near miss
مشابه: escape, getaway

• miraculous escape, narrow escape from serious danger or trouble, near disaster, near miss

جملات نمونه

1. A new razor gives a close shave.
[ترجمه ترگمان]یه تیغ جدید تیغ رو اصلاح می کنه
[ترجمه گوگل]یک تیغ زدن جدید باعث تراشیدن نزدیک می شود

2. I had a close shave this morning, some idiot almost knocked me off my bike.
[ترجمه ترگمان]من امروز صبح خیلی از خودم رو اصلاح کردم یه احمقی بود که من رو از bike پرت کرد بیرون
[ترجمه گوگل]صبح روز بعد صبح بخیر شدم، بعضی از ادم ها تقریبا به دوچرخه سوار من شدند

3. You had a close shave, but you knew when you accepted this job that there would be risks.
[ترجمه ترگمان]تو یه اصلاح خوب داشتی، اما وقتی این شغل رو قبول کردی، می دونستی که ریسک وجود داره
[ترجمه گوگل]شما بیهوش نزدیک بودید، اما زمانی که شما این شغل را قبول کردید، می دانستید که خطر وجود دارد

4. A sharp razor gives a close shave.
[ترجمه ترگمان]یک تیغ تیز او را اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]تی شرت تیز می دهد بیدار نزدیک

5. United had a close shave when Liverpool almost scored.
[ترجمه ترگمان]زمانی که لیورپول گل زنی را به ثمر رساند، منچستر چهره خود را تراشید
[ترجمه گوگل]لیورپول تقریبا گل خورده بود

6. Phew, that was a close shave.
[ترجمه ترگمان] اه، اون یه اصلاح صورت بود
[ترجمه گوگل]خدانگهدار، این یک بیهوشی نزدیک بود

7. It had been a very close shave.
[ترجمه ترگمان]ریش تراشی خیلی نزدیکی بود
[ترجمه گوگل]این یک بوی بسیار نزدیک بود

8. And so we all had a close shave once a term.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین همه ما یه زمانی یه اصطلاح معروف رو شروع کردیم
[ترجمه گوگل]و بنابراین همه ما تا به حال اصلاح نزدیک یک بار مدت

9. Had a close shave by the looks of you.
[ترجمه ترگمان] با قیافه تو صورتم رو اصلاح کرد
[ترجمه گوگل]باید به نظر شما نگاه کنید

10. It also gives a clean,[sentence dictionary] close shave when needed.
[ترجمه ترگمان]همچنین در صورت نیاز به یک فرهنگ لغت تمیز (جمله حبس ابد)نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]همچنین در صورتی که لازم باشد، تراش نزدیک می شود

11. Yes. I'd feel very comfortable after having a close shave.
[ترجمه ترگمان]آ ره بعد از اینکه صورتم را اصلاح کردم، خیلی احساس راحتی می کردم
[ترجمه گوگل]بله من بعد از داشتن یک تراش نزدیک نزدیک احساس راحتی می کنم

12. Fortunately, Mr. A had a close shave but avoided an accident.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه آقای \"ای\" ریش داشت ولی از تصادف دوری کرد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، آقای A دارای یک تراش نزدیک بود اما از تصادف اجتناب کرد

13. That was a close shave . The car just missed that perambulator.
[ترجمه ترگمان]این یه اصلاح خیلی نزدیک بود ماشین فقط کالسکه اش رو از دست داد
[ترجمه گوگل]این بیهوشی نزدیک بود این ماشین فقط آن perambulator را از دست داد

14. I can't seem to get a close shave around my chin area.
[ترجمه ترگمان]به نظر نمی رسد که دور سرم را اصلاح کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم در مورد چروک پوستم بچرخانم

15. Would you like to have a close shave?
[ترجمه ترگمان]دوست داری یه اصلاح خوب داشته باشی؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید یک تراش نزدیک داشته باشید؟

پیشنهاد کاربران

بیخ خطر بودن
نزدیک خطر

have a close shave:
خطر از بیخ گوش گذشتن، در فارسی از اصطلاح ( ( به خیر گذشت ) ) استفاده میکنیم.
I had a close shave this morning.
امروز صبح خطر از بیخ گوشم گذشت، ( ( به خیر گذشت ) )

قسر در رفتن

خطر از بیخ گوشم گذشت.


کلمات دیگر: