کلمه جو
صفحه اصلی

colonial


معنی : مستعمراتی
معانی دیگر : (اغلب با c بزرگ) وابسته به سیزده مهاجرنشین انگلیسی در امریکا که پس از انقلاب ایالات متحده امریکا را تشکیل دادند، (معماری و مبل سازی و غیره) سبک دوران مستعمراتی امریکا، مهاجرنشین، ماندگر، نونشین، کوچگر، استعماری، وابسته به کوچ نشینی، پرگنه ای، (کشور) مستعمره دار

انگلیسی به فارسی

مستعمراتی


استعماری، مستعمراتی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to a colony or colonies.

(2) تعریف: of or pertaining to the thirteen British colonies that became the United States, or to the period before they achieved independence.

(3) تعریف: (cap.) of or pertaining to the architectural and decorative styles associated with the colonial period of the United States.

(4) تعریف: in ecology, composed of or forming a colony or colonies.

- a colonial social structure among bees
[ترجمه ترگمان] یک ساختار اجتماعی استعماری در میان زنبورها
[ترجمه گوگل] یک ساختار اجتماعی استعماری در زنبورها
اسم ( noun )
مشتقات: colonially (adv.)
• : تعریف: an inhabitant or member of a colony.

• member of a colony (group of people who have settled in a new country and who are still subject to the mother country)
characteristic of or pertaining to a colony (group of people who have settled in a new country and who are still subject to the mother country)
colonial means relating to countries that are colonies, or to colonialism.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] کلنی گروه زی؛انبوه زی؛ گروهی؛ به جانوری گویند که در ارتباط نزدیک با سایر جانوران از گونه/ جنس مشابه زندگی می کند و معمولاً به عنوان یک موجود جدا نمی تواند وجود داشته باشد. مثلاً کلنی مرجان یا کلنی که در آن افراد تک به عنوان یک واحد زندگی می کنند. مقایسه شود با: مرجان تک رست.

مترادف و متضاد

مستعمراتی (صفت)
colonial

pioneering, relating to a nonindependent or new territory


Synonyms: crude, dependent, dominion, early American, emigrant, frontier, immigrant, new, outland, pilgrim, pioneer, prerevolutionary, primitive, provincial, puritan, territorial, transplanted, uncultured, unsettled, unsophisticated, wild


Antonyms: modern, new


جملات نمونه

1. colonial literature
ادبیات وابسته به دوران مستعمراتی (امریکا)

2. with the rise of nationalism, colonial empires disintegrated
با پیدایش ملیت گرایی،امپراطوری های استعماری از هم پاشیده شدند.

3. Tunisia achieved independence from French colonial rule in 195
[ترجمه ترگمان]تونس در سال ۱۹۵ از حکومت استعماری فرانسه به استقلال رسید
[ترجمه گوگل]تونس در سال 1953 به استقلال حکومت استعماری فرانسه دست یافت

4. His guerrillas defeated the colonial army in 195
[ترجمه ترگمان]چریک های او ارتش استعماری را در سال ۱۹۵ شکست دادند
[ترجمه گوگل]چریک های او در سال 195 ارتش استعماری را شکست دادند

5. France was once a colonial power.
[ترجمه ترگمان]فرانسه زمانی قدرت استعماری بود
[ترجمه گوگل]فرانسه زمانی یک قدرت استعماری بود

6. Britain was the largest colonial power .
[ترجمه ترگمان]بریتانیا بزرگ ترین قدرت استعماری بود
[ترجمه گوگل]بریتانیا بزرگترین قدرت استعماری بود

7. Various parts of Africa have suffered under colonial rule.
[ترجمه ترگمان]بخش های مختلفی از آفریقا در دوران استعمار رنج برده اند
[ترجمه گوگل]بخش های مختلف آفریقا تحت حکومت استعماری رنج می برند

8. The people of Africa have successfully fought against colonial rule.
[ترجمه ترگمان]مردم آفریقا با موفقیت در برابر حکومت استعماری مبارزه کرده اند
[ترجمه گوگل]مردم آفریقا با موفقیت با حکومت استعمار مبارزه کرده اند

9. Ex - colonial countries began to challenge the cultural dominance of Europe.
[ترجمه ترگمان]کشورهای مستعمره سابق شروع به به چالش کشیدن سلطه فرهنگی اروپا کردند
[ترجمه گوگل]کشورهای سابق - استعماری شروع به تسلط بر تسلط فرهنگی اروپا کردند

10. Dutch colonial authorities imprisoned him for his part in the independence movement.
[ترجمه ترگمان]مقامات مستعمراتی هلند او را به خاطر نقش خود در نهضت استقلال زندانی کردند
[ترجمه گوگل]مقامات استعماری هلندی او را به خاطر بخشی از جنبش استقلال زندانی کردند

11. Turkey was once an important colonial power.
[ترجمه ترگمان]ترکیه روزی یک قدرت استعماری بود
[ترجمه گوگل]ترکیه یک بار قدرت استعماری مهمی بود

12. Kenya was under colonial rule for many years.
[ترجمه ترگمان]کنیا سال ها تحت سلطه استعماری بود
[ترجمه گوگل]کنیا در طول چند سال تحت حکومت استعماری قرار داشت

13. The town was first established in colonial times.
[ترجمه ترگمان]شهر اولین بار در زمان استعماری تاسیس شد
[ترجمه گوگل]این شهر برای اولین بار در دوران استعمار تاسیس شد

14. Their outdated attitudes are a remnant from colonial days.
[ترجمه ترگمان]نگرش های کهنه آن ها بازمانده از روزه ای استعمار است
[ترجمه گوگل]نگرش های ناخوشایند آنها بقایای روزهای استعماری است

15. Such attitudes are a legacy from colonial times.
[ترجمه ترگمان]چنین attitudes میراثی از زمان استعمار است
[ترجمه گوگل]چنین نگرشی ها میراثی از زمان استعمار است

colonial literature

ادبیات وابسته به دوران مستعمراتی (امریکا)


The colonials were against heavy taxes.

مهاجرنشینان با پرداخت مالیات‌های سنگین مخالف بودند.


پیشنهاد کاربران

کلنی وار، کلنی گونه

استعماری , مستعمراتی

# Britain was once an important colonial power
# Kenya was under colonial rule for many years
# Various parts of Africa have suffered under colonial rule


کلمات دیگر: