چیپس
chippy
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (british) one who runs a fish and chips stand; immoral woman (slang)
of or containing chips, resembling chips
of or containing chips, resembling chips
جملات نمونه
1. I go to the chippy at least once a week.
[ترجمه ترگمان]دست کم هفته ای یک بار به خانه chippy می روم
[ترجمه گوگل]من حداقل یک بار در هفته به chippy می روم
[ترجمه گوگل]من حداقل یک بار در هفته به chippy می روم
2. But his remarks about some of the traditional chippy staff have enraged workers in the region.
[ترجمه ترگمان]اما اظهارات او در مورد برخی از کارکنان chippy سنتی کارگران را در منطقه خشمگین ساخته است
[ترجمه گوگل]اما اظهارات وی در مورد برخی از کارکنان سنتی تراشه، کارگران منطقه را خشمگین کرده است
[ترجمه گوگل]اما اظهارات وی در مورد برخی از کارکنان سنتی تراشه، کارگران منطقه را خشمگین کرده است
3. The chippy comic brought real menace to the part of killer builder Larry Harmless.
[ترجمه ترگمان]The مضحک، تهدید واقعی به بخشی از قاتل، لری بی خطر بود
[ترجمه گوگل]کمیک خبری، تهدید واقعی را به بخشی از سازنده قاتل لری هارملیس آورد
[ترجمه گوگل]کمیک خبری، تهدید واقعی را به بخشی از سازنده قاتل لری هارملیس آورد
4. And when Chippy Hackee got home, he found he had caught a cold in his head; and he was more uncomfortable still.
[ترجمه ترگمان]و وقتی Hackee به خانه رسید متوجه شد که او سرما خورده است و باز هم احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه گوگل]و هنگامی که Chippy Hackee به خانه رسید، متوجه شد که سرش را در سرش گرفته بود؛ و او هنوز هم ناراحت کننده بود
[ترجمه گوگل]و هنگامی که Chippy Hackee به خانه رسید، متوجه شد که سرش را در سرش گرفته بود؛ و او هنوز هم ناراحت کننده بود
5. She has been known to chippy around, but not with just anyone and never for money.
[ترجمه ترگمان]او می دانست که این دور و بر است، اما نه با کسی و نه فقط برای پول
[ترجمه گوگل]او در اطراف چیپس شناخته شده است، اما نه فقط با هر کسی و هرگز برای پول
[ترجمه گوگل]او در اطراف چیپس شناخته شده است، اما نه فقط با هر کسی و هرگز برای پول
6. Customers now have two weeks to vote for their favorite "chippy" by filling out nomination forms in one of over 900 participating shops.
[ترجمه ترگمان]مشتریان در حال حاضر دو هفته است که با پر کردن فرم های ثبت نام در یکی از بیش از ۹۰۰ مغازه شرکت کننده، به \"chippy\" مورد علاقه خود رای دهند
[ترجمه گوگل]مشتریان اکنون دو هفته برای رای دادن به 'chippy' مورد علاقه خود را با پر کردن فرم های نامزدی در یکی از بیش از 900 مغازه شرکت می کنند
[ترجمه گوگل]مشتریان اکنون دو هفته برای رای دادن به 'chippy' مورد علاقه خود را با پر کردن فرم های نامزدی در یکی از بیش از 900 مغازه شرکت می کنند
7. Sometimes it's chippy resentment at their middle classness, their university education.
[ترجمه ترگمان]برخی اوقات خشم خود را نسبت به classness، تحصیلات دانشگاهی خود، برانگیخته است
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این خشم و ناراحتی در کلاس متوسط خود، آموزش دانشگاهی آنهاست
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این خشم و ناراحتی در کلاس متوسط خود، آموزش دانشگاهی آنهاست
8. Why don't you hire a chippy to make a chicken set????
[ترجمه ترگمان]چرا یه آدم احمق استخدام نمی کنی که یه جوجه درست کنه؟ ؟؟ ؟؟ ؟ چی؟
[ترجمه گوگل]چرا یک chippy را برای ساختن یک مرغ در نظر نگیرید ؟؟؟؟
[ترجمه گوگل]چرا یک chippy را برای ساختن یک مرغ در نظر نگیرید ؟؟؟؟
9. But Chippy Hackee continued to camp out for another week, although it was uncomfortable.
[ترجمه ترگمان]اما chippy Hackee برای یک هفته دیگر به اردو کشی ادامه داد، هرچند که ناراحت کننده بود
[ترجمه گوگل]اما Chippy Hackee برای هفته دیگر به اردوگاه ادامه داد، اگر چه ناراحت بود
[ترجمه گوگل]اما Chippy Hackee برای هفته دیگر به اردوگاه ادامه داد، اگر چه ناراحت بود
10. Chippy Hackee went home in a hurry!
[ترجمه ترگمان]chippy Hackee با عجله به خانه رفت!
[ترجمه گوگل]Chippy Hackee در عجله به خانه رفت!
[ترجمه گوگل]Chippy Hackee در عجله به خانه رفت!
11. Guys got chippy during the game and it was very physical.
[ترجمه ترگمان]بچه ها موقع بازی \"chippy\" رو گرفتن و خیلی فیزیکی بود
[ترجمه گوگل]بچه ها در طول بازی chippy بود و بسیار فیزیکی بود
[ترجمه گوگل]بچه ها در طول بازی chippy بود و بسیار فیزیکی بود
12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
13. Except the curry beef and rice from my local chippy.
[ترجمه ترگمان]به جز گوشت خوک و برنج از chippy محلی من
[ترجمه گوگل]به غیر از گوشت گاو و برنج چیپس محلی من
[ترجمه گوگل]به غیر از گوشت گاو و برنج چیپس محلی من
14. Cream cakes probably! Anything with cream really. And once in a while you've got to have proper chips from the chippy.
[ترجمه ترگمان]احتمالا کیک خامه ای هرچیزی که خامه باشه و یه زمانی تو یه زمانی باید یه چیپس درست و حسابی از the بگیری
[ترجمه گوگل]احتمالا کیک کیک! همه چیز با کرم واقعا و یک بار در حالی که شما مجبور به داشتن تراشه های مناسب از chippy
[ترجمه گوگل]احتمالا کیک کیک! همه چیز با کرم واقعا و یک بار در حالی که شما مجبور به داشتن تراشه های مناسب از chippy
15. And, the fragment of IP is an in common use method in inside in attack in network, therefore, the chippy reorganization in IP can also examine the chippy attack in IP in exploitation.
[ترجمه ترگمان]و، بخشی از IP یک روش استفاده مشترک در داخل حمله به شبکه است، بنابراین، سازماندهی مجدد chippy در IP نیز می تواند حمله chippy به IP را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه گوگل]و قطعه IP به عنوان یک روش معمول استفاده در داخل در حمله در شبکه است، بنابراین سازماندهی مجدد chippy در IP همچنین می تواند حمله chippy را در IP در بهره برداری بررسی کند
[ترجمه گوگل]و قطعه IP به عنوان یک روش معمول استفاده در داخل در حمله در شبکه است، بنابراین سازماندهی مجدد chippy در IP همچنین می تواند حمله chippy را در IP در بهره برداری بررسی کند
پیشنهاد کاربران
ماهی و چیپس
کلمات دیگر: