کلمه جو
صفحه اصلی

fetch and carry


خر حمالی کردن (برای کسی)، کار (برای کسی) انجام دادن، کار خانه کردن (برای کسی)

انگلیسی به انگلیسی

• run errands

جملات نمونه

1. You are expected to fetch and carry for everyone in the office.
[ترجمه ترگمان]شما انتظار دارید که برای هر کسی در دفتر کار کنید و حمل کنید
[ترجمه گوگل]انتظار میرفت که همه را در دفتر بیاورید و حمل کنید

2. Am I supposed to fetch and carry for him all day?
[ترجمه ترگمان]آیا من باید تمام روز او را به اینجا بیاورم؟
[ترجمه گوگل]آیا قرار بود من تمام روز را برای او بیاورم؟

3. He expects his daughter to fetch and carry for him all day.
[ترجمه ترگمان]او از دخترش انتظار دارد که تمام روز او را باخود ببرد و ببرد
[ترجمه گوگل]او انتظار دارد که دخترش تمام روز را برای او جمع آوری و حمل کند

4. This dog can fetch and carry at his master's command.
[ترجمه ترگمان]این سگ می تواند دستور اربابش را بیاورد
[ترجمه گوگل]این سگ می تواند فرمانده استاد خود را بگیرد و حمل کند

5. She makes him fetch and carry, and dazzles him.
[ترجمه ترگمان]او را از خود جدا می کند و او را خیره می کند
[ترجمه گوگل]او باعث می شود او را جمع آوری و حمل کند و او را خیره می کند

6. We will be there to fetch and carry for you.
[ترجمه ترگمان]ما برای آوردن و بردن شما آنجا خواهیم بود
[ترجمه گوگل]ما برای گرفتن و حمل آن برای شما آماده هستیم

7. You can not expect me to fetch and carry for you all day.
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی انتظار داشته باشی که من تمام روز دنبال تو باشم
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید انتظار داشته باشید که تمام روز را برای شما حمل و نقل کنید

8. You should find something better to do than fetch and carry for him all day.
[ترجمه ترگمان]تو باید کاری بهتر از آوردن و حمل و نقل روز برایش پیدا کنی
[ترجمه گوگل]شما باید چیزی را بهتر از چیزی بپوشانید و تمام روز را برای او نگه دارید

9. Why should men fetch and carry for him?
[ترجمه ترگمان]چرا مردان باید دنبال او بروند؟
[ترجمه گوگل]چرا مردان باید بروند و برای او حمل کنند؟

10. He used his assistant to fetch and carry his personal items.
[ترجمه ترگمان]او از دستیار خود برای آوردن وسایل شخصی اش استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او از دستیار خود برای جمع آوری و حمل اقلام شخصی خود استفاده کرد

11. He eked out him salary by fetch and carry for the neighbourhood.
[ترجمه ترگمان]او حقوقش را با آوردن و حمل و نقل آن منطقه به فروش می رساند
[ترجمه گوگل]او با اخذ مجوز از او حقوق و دستمزد خود را از دست داد

12. The dog was taught to fetch and carry.
[ترجمه ترگمان]سگ به او تعلیم داده شد که بیاورد و حمل کند
[ترجمه گوگل]سگ آموزش داده شد تا وارد و حمل شود

13. I'm expected to fetch and carry for everyone in the office.
[ترجمه ترگمان]من انتظار دارم که هر کسی را که در دفتر کار می کند باخود بیاورم و حمل کنم
[ترجمه گوگل]انتظار میرفت که همه را در دفتر بیاورند و حمل کنند

14. Teach a dog to fetch and carry.
[ترجمه ترگمان]به سگ بیاموزید که بیاورد و حمل کند
[ترجمه گوگل]سگ را به خاطر بیاورید و حمل کنید

پیشنهاد کاربران

پادویی کردن


کلمات دیگر: