کلمه جو
صفحه اصلی

circumventing

انگلیسی به فارسی

دور زدن، باحیله پیش دستی کردن، گیر انداختن


انگلیسی به انگلیسی

• by-passing, going around, detouring

پیشنهاد کاربران

دور زدن

محدودکردن


کلمات دیگر: