کلمه جو
صفحه اصلی

thusly


(عامیانه) رجوع شود به: thus

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) رجوع شود به: thus


به این ترتیب


انگلیسی به انگلیسی

• so, thus, in such a way; to such a degree; for instance; as indicated

جملات نمونه

1. I would not impose thusly on a stepson if I were you.
[ترجمه ترگمان]اگه جای تو بودم، خیلی بهم می گفتی
[ترجمه گوگل]اگر شما بودید، چنین چیزی را بر پستاندار نمی گذاشتم

2. Farmers buy tools and thusly indebt themselves to the tradesmen who supply these, and the debt is paid with a portion of the crop yield each harvest.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان ابزارها و thusly را برای کسبه تهیه می کنند که این کالاها را تامین می کنند و بدهی با بخشی از محصول در هر برداشت پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]کشاورزان ابزارها را خریدند و به همین دلیل خود را به معامله گرانی که این را عرضه می کنند، مسترد می کنند و بدهی با هر بخش از عملکرد محصول هر بار برداشت می شود

3. Thusly, the research for space-mega-frame structures under consideration of subgrade deformation has very important theoretical and practical meaning.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تغییر شکل subgrade، تحقیق در مورد ساختارهای frame فضا - با توجه به تغییر شکل subgrade دارای معانی تئوری و عملی بسیار مهمی است
[ترجمه گوگل]بنابراین، تحقیق در مورد ساختارهای فضا-مگا-فریمی با توجه به تغییر شکل پوسته پوسته، معنای نظری و عملی بسیار مهمی دارد

4. This quorum server is thusly named because it runs a quorum daemon.
[ترجمه ترگمان]این کارگزار حد نصاب \"thusly\" نامیده می شود چون یک شیطان نصاب را اجرا می کند
[ترجمه گوگل]این سرور سرور به این دلیل نامیده می شود زیرا آن را اجرا می کند daemon کوورون

5. In brief, the matter stand thusly.
[ترجمه ترگمان]خلاصه، این موضوع خیلی مقتدرانه بود
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، موضوع به این شکل است

6. Ask her for her digits and commence contacting thusly.
[ترجمه ترگمان]ازش بپرس تا شماره ش رو بگیره و با مقتدرانه تماس بگیره
[ترجمه گوگل]از او بخواهید که رقمی اش را بپردازد و شروع به تماس با آن می کند

7. Every time you waste time thusly, Google profits.
[ترجمه ترگمان]هر بار که زمان را هدر می دهید، گوگل سود می برد
[ترجمه گوگل]هر بار که به این ترتیب هدر می دهید، سود Google می شود

8. thusly shunted from project to project, or team to team.
[ترجمه ترگمان]thusly از پروژه به پروژه یا تیم به تیم دیگر تعلق می گیرد
[ترجمه گوگل]بنابراین از پروژه به پروژه یا تیم به تیم ختم می شود

9. The development of TCM can thusly be historically divided along a dynastic chronology, wars in between, invasions for without, etc.
[ترجمه ترگمان]توسعه of می تواند به طور تاریخی به صورت تاریخی تقسیم شود: ترتیب ترتیب ترتیب زمانی، جنگ در بین تهاجم، تهاجم به بدون، و غیره
[ترجمه گوگل]بنابراین توسعه TCM میتواند به لحاظ تاریخی در طول زمانی سلسله مراتبی، جنگهای بین، تجاوزات بدون و غیره تقسیم شود

10. The chance is missed. For a life lived thusly is a life lived from fear.
[ترجمه ترگمان]فرصت از دست رفته زندگی a زندگی است که از ترس زندگی می کند
[ترجمه گوگل]شانس از دست رفته است برای یک زندگی زندگی می کنند بنابراین زندگی زندگی از ترس است

11. China is thus moving towards civility one step at a time, and society is thusly becoming nicer bit by bit.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه چین در یک زمان به سمت تمدن حرکت می کند و جامعه کمی بهتر می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین چین در یک زمان یک گام به سمت یک جنبش حرکت می کند و جامعه به این ترتیب کمی بهتر می شود

12. From all these music activities, I have made many good friends and thusly enriched my college life.
[ترجمه ترگمان]از تمام این فعالیت های موسیقی، من دوستان خوب زیادی کرده ام و thusly زندگی دانشگاهی ام را غنا بخشیده است
[ترجمه گوگل]از همه این فعالیت های موسیقی، من بسیاری از دوستان خوب را ساخته ام و بنابراین زندگی ام را در دانشگاه تقویت می کنم

13. When in Gone Ember, you know. I believe Marty would act thusly too.
[ترجمه ترگمان]کی از امبر هم خبر داره؟ به نظر من \"مارتی\" خیلی مقتدرانه بازی میکنه
[ترجمه گوگل]هنگامی که در Gone Ember هستید، می دانید من اعتقاد دارم که مارتی هم چنین عمل می کند

14. Warren Buffett's latest shareholder letter can be summed up thusly: This isn't your father's Berkshire Hathaway.
[ترجمه ترگمان]آخرین نامه سهامدار وارن بافت می تواند به طور خلاصه جمع بندی شود: این نامه پدر شما برکشایر Hathaway نیست
[ترجمه گوگل]آخرین نامه سهامدار وارن بافت را می توان به این ترتیب خلاصه کرد این برکشایر هاتاوی پدر شما نیست

پیشنهاد کاربران

این چنینی


کلمات دیگر: