کلمه جو
صفحه اصلی

cyanide


(شیمی)، سیانید، سیانور (ترکیب سپید و بلورین و بسیار زهرین)، سیانور دادن

انگلیسی به فارسی

(شیمی) سیانید، سیانور (ترکیب سپید و بلورین و بسیار زهرین)


(شیمی) (به‌ویژه در پولاد سازی) سیانور زدن به، سیانور دادن


سیانید


انگلیسی به انگلیسی

• lethal poison (chemistry)
cyanide is a substance which is highly poisonous.

اسم ( noun )
• : تعریف: a chemical compound that contains one carbon and one nitrogen atom together with another element such as potassium or sodium, both of which form extremely poisonous substances.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cyanides, cyaniding, cyanided
• : تعریف: to subject to a cyanide.

- Chemists cyanide ore to extract gold.
[ترجمه ترگمان] شیمیدان ها cyanide طلا استخراج می کنند
[ترجمه گوگل] معدن سنگ آهن سیانید برای استخراج طلا

جملات نمونه

1. Cyanide is used to kill insects.
[ترجمه ترگمان]Cyanide برای کشتن حشرات استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سیانید برای کشتن حشرات استفاده می شود

2. These included methane, ammonia, probably hydrogen cyanide, hydrogen sulphide and carbon monoxide.
[ترجمه ترگمان]این شامل متان، آمونیاک، احتمالا هیدروژن هیدروژن، هیدروژن سولفید و مونوکسید کربن است
[ترجمه گوگل]این شامل متان، آمونیاک، احتمالا سیانید هیدروژن، سولفید هیدروژن و منوکسید کربن است

3. Many fish die but cyanide remains in live fish flesh only for a short period.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ماهی ها می میرند اما سیانید تنها برای مدت کوتاهی در گوشت ماهی زنده می ماند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ماهی ها می میرند اما سیانید تنها در مدت کوتاهی در گوشت ماهی زنده زندگی می کند

4. Death will come by lethal injection, rather than cyanide gas, since gassing has been challenged in California as unduly cruel.
[ترجمه ترگمان]مرگ ناشی از تزریق مهلک است، به جای گاز cyanide، چون gassing در کالیفرنیا به عنوان بی جهت ظالمانه به چالش کشیده شده است
[ترجمه گوگل]مرگ ناشی از تزریق کشنده، به جای گاز سیانید، از آنجا که گازسوز در کالیفرنیا به عنوان بی رحمانه به چالش کشیده شده است

5. Mr Spiro was found dead from cyanide poisoning in his truck three days after the November 6 massacre.
[ترجمه ترگمان]آقای spiro سه روز پس از کشتار روز ۶ نوامبر در کامیون خود کشته شد
[ترجمه گوگل]آقای اسپیر سه روز پس از قتل عام 6 نوامبر، در معرض مسمومیت سیانید در کامیون خود قرار گرفت

6. Before cyanide fishing came into vogue, Hong Kong fleets had often used dynamite to blow fish out of the water.
[ترجمه ترگمان]قبل از ماهیگیری، کشتی های هنگ کنگ اغلب از دینامیت استفاده می کردند تا ماهی را از آب بیرون بیاورند
[ترجمه گوگل]پیش از آنکه ماهیگیری سیانید به رواج رسید، ناوگان هنگ کنگ اغلب از دینامیت استفاده می کردند تا ماهی ها را از آب بیرون بکشند

7. But the explosion burned up the sodium cyanide. . . .
[ترجمه ترگمان]اما این انفجار the سیانید سدیم را سوزاند
[ترجمه گوگل]اما انفجار سیانید سدیم را سوزاند

8. Lake killed himself by swallowing cyanide as police interviewed him.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پلیس با او مصاحبه کرد، دریاچه خودش را کشت
[ترجمه گوگل]دریاچه خود را با بلعیدن سیانید به عنوان پلیس با او مصاحبه کرد

9. In the shorter term, cyanide fishing also depletes stocks faster than the traditional use of long lines, or even nets.
[ترجمه ترگمان]در کوتاه مدت، ماهی گیری سیانید همچنین سهام را سریع تر از استفاده سنتی از خطوط بلند و یا حتی دام کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]در کوتاهمدت، ماهیگیری سیانید همچنین سهام سریعتر از استفاده سنتی از خطوط طولانی و یا حتی شبکه ها را کاهش می دهد

10. Arsenic and cyanide are completely natural, and they will kill you.
[ترجمه ترگمان]آرسنیک و سیانور به طور کامل طبیعی هستند و آن ها شما را خواهند کشت
[ترجمه گوگل]آرسنیک و سیانید کاملا طبیعی هستند و شما را می کشند

11. There was arsenic, cyanide, prussic acid and - the list stopped there.
[ترجمه ترگمان]آرسنیک، سیانور، prussic اسید وجود داشت و این فهرست در آنجا متوقف شد
[ترجمه گوگل]آرسنیک، سیانید، اسید پروسیک وجود داشت و این فهرست متوقف شد

12. The used cyanide was dumped in the tailings area.
[ترجمه ترگمان]The که در آن استفاده می شود در منطقه tailings تخلیه شده است
[ترجمه گوگل]سیانید مورد استفاده در منطقه سیلاب ریخته شد

13. The cyanide forms a compound with the gold which can then be separated from the other wastes.
[ترجمه ترگمان]سیانید یک ترکیب با طلا ایجاد می کند که پس از آن می تواند از مواد دیگر جدا شود
[ترجمه گوگل]سیانید یک ترکیب با طلا را تشکیل می دهد که پس از آن می تواند از سایر زباله ها جدا شود

14. Cyanide fishermen learn exactly where and when grouper go to spawn; they then squirt their poison with practiced precision.
[ترجمه ترگمان]ماهیگیران به خوبی یاد می گیرند که چگونه و وقتی که گروپر به تخم خود می رسد، آن ها زهر خود را با دقت تمرین می کنند
[ترجمه گوگل]ماهیگیران سیانید دقیقا یاد می گیرند کجا و زمانی که گروه بندی می شود تا تخم ریزی شود سپس سم خود را با دقت تمرین می کنند

15. Many plating firms use cyanide and hydrochloric acid in separate metal baths.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت های آبکاری با استفاده از سیانور و هیدروکلریک اسید در حمام فلزی جداگانه استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت های پوشش دهنده از سیانید و اسید هیدروکلریک در حمام های جداگانه استفاده می کنند

پیشنهاد کاربران

سیانید ( CN )


سیانور


کلمات دیگر: