برخورد می کند، برخورد، مواجهه، رویارویی، ملاقات، تصادف، روبرو شدن، مواجه شدن با، رویاروی شدن، ملاقات کردن، تصادف کردن، مصادف شدن با، دست بگریبان شدن با
encounters
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
مواجه شدن
برخورد کردن، روبرو شدن
ماجراها، جریانات
روبه روشدن و مواجه شدن
face ( رو به رو شدن )
ملاقاتها، دیدارها، تماسها، روابط، تعاملات
روابط و تماس مثلا بین زن و مرد
کلمات دیگر: