محاسبه شده، نسبت دادن، دادن، متهم کردن، بستن، اسناد کردن
imputed
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• attributed, credited; charged, accused, blamed
پیشنهاد کاربران
انتسابی
متهم شده
کلمات دیگر:
محاسبه شده، نسبت دادن، دادن، متهم کردن، بستن، اسناد کردن