نام و نام خانوادگی، نام پدر
middle name
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• name that is in addition to the first name used by everyone, additional name given to a baby and appears in the birth certificate; nickname which describes the person in a precise manner
a person's middle name is a name that they have which comes between their first name and their surname.
a person's middle name is a name that they have which comes between their first name and their surname.
جملات نمونه
1. Geniality is my middle name. I rarely write a fierce word about any restaurant.
[ترجمه ترگمان]geniality اسم وسط منه به ندرت کلمه ای در مورد هر رستورانی می نویسم
[ترجمه گوگل]Geniality نام وسط من است من به ندرت یک کلمه شدید در مورد هر رستوران بنویس
[ترجمه گوگل]Geniality نام وسط من است من به ندرت یک کلمه شدید در مورد هر رستوران بنویس
2. I prefer to be called by my middle name.
[ترجمه Mable] من ترجیح میدهم تا با نام وسطم صدایم کنند
[ترجمه Saman97] ترجیح میدم با اسم وسطم صدام کنن
[ترجمه ترگمان]ترجیح میدم با اسم وسطش تماس بگیرم[ترجمه گوگل]من ترجیح می دهم با نام وسط من تماس بگیرم
3. Don't worry - discretion is my middle name.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، احتیاط اسم میانی من است
[ترجمه گوگل]نگران نباشید - اختیار نام من و من است
[ترجمه گوگل]نگران نباشید - اختیار نام من و من است
4. His middle name is Justin.
[ترجمه ترگمان]اسمش \"جاستین\" - ه
[ترجمه گوگل]نام وسط او جاستین است
[ترجمه گوگل]نام وسط او جاستین است
5. Have you got a middle name?
[ترجمه ترگمان]اسم وسط داری؟
[ترجمه گوگل]آیا یک نام وسط دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا یک نام وسط دارید؟
6. Optimism is my middle name because, unable to agree on a name, my parents stuck a pin in a dictionary.
[ترجمه ترگمان]خوش بینی اسم میانی من است چون که نمی توانم با یک اسم موافق باشم، پدر و مادرم یک سنجاق در یک فرهنگ لغت گیر کرده اند
[ترجمه گوگل]خوشبینی نام من واسطه من است، زیرا نمی توانم در مورد یک نام توافق کنم، والدینم یک پین در یک فرهنگ لغت گیر کرده اند
[ترجمه گوگل]خوشبینی نام من واسطه من است، زیرا نمی توانم در مورد یک نام توافق کنم، والدینم یک پین در یک فرهنگ لغت گیر کرده اند
7. For some reason he hated that middle name of his.
[ترجمه ترگمان]به دلایلی از این اسم میانی او متنفر بود
[ترجمه گوگل]به هر دلیلی او از آن نام وسط او نفرت داشت
[ترجمه گوگل]به هر دلیلی او از آن نام وسط او نفرت داشت
8. Where I come from, the middle name is fight.
[ترجمه ترگمان]جایی که از آن می آیم، نام میانی جنگ است
[ترجمه گوگل]از کجا آمده ام، نام وسط مبارزه است
[ترجمه گوگل]از کجا آمده ام، نام وسط مبارزه است
9. I think Serious is your middle name.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم جدی است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم جدی نام توست
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم جدی نام توست
10. 'Patience' is my middle name!
[ترجمه ترگمان]صبر داشتن اسم وسط من است!
[ترجمه گوگل]'صبر' نام من و من است!
[ترجمه گوگل]'صبر' نام من و من است!
11. They share the same middle name.
[ترجمه ترگمان]آن ها همان نام میانی را به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]آنها همان نام وسط را به اشتراک میگذارند
[ترجمه گوگل]آنها همان نام وسط را به اشتراک میگذارند
12. Let's just say this: Pretension is thy middle name.
[ترجمه ترگمان]بیا فقط این را بگوییم: Pretension اسم میانی تو است
[ترجمه گوگل]بیایید فقط این را بگوییم: پیشگویی نام شماست
[ترجمه گوگل]بیایید فقط این را بگوییم: پیشگویی نام شماست
13. Partisanship should be their middle name.
[ترجمه ترگمان]partisanship باید اسم میانی اونا باشه
[ترجمه گوگل]حزب بودن باید نام میانی آنها باشد
[ترجمه گوگل]حزب بودن باید نام میانی آنها باشد
14. Don't worry - consistency is my middle name.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش، ثبات نام میانی من است
[ترجمه گوگل]نگران نباشید - سازگاری نام من و من است
[ترجمه گوگل]نگران نباشید - سازگاری نام من و من است
15. Charm is her middle name.
[ترجمه ترگمان]افسون اسم میانی اونه
[ترجمه گوگل]جذابیت نام او است
[ترجمه گوگل]جذابیت نام او است
پیشنهاد کاربران
فامیلی
اسم مخفف
لقب
Middle name اسمیه که بعد از اسم اول شما و قبل از فامیلی قرار میگیره مثلا Marie skoldowska curie در این اسم ، middle name skoldowska می باشد
1. اسمی که بین اسم کوچک و فامیلی افراد وجود دارد و البته در ایران مرسوم نیست مثل:
Jack Don sanchez که Don همان middle است.
2. یک جور استعداد که در بعضی افراد برجسته است، مثلا:
Portrait is my middle name
نقاشی صورت کار منه ( توش قوی هستم )
Jack Don sanchez که Don همان middle است.
2. یک جور استعداد که در بعضی افراد برجسته است، مثلا:
Portrait is my middle name
نقاشی صورت کار منه ( توش قوی هستم )
اسم میانی
اسم دوم
اسم دوم
Middle name
ظاهرا میدل در محاوره میدل بکار نمیره فقط یجور اصل یا فرد شاخص در نژاد اون گروه فامیلی هست مثلا فرست نیم رو از اسم پدربزرگ یا حتی مادر یا فرد شاخص دیگری ب فامیلی بعنوان میدل اضافه میکنن ک بهش افتخار کنن
نام مستعار
1نامی که به عنوان خصوصیت بارز یک فرد به او داده می شود
patience is her middle name
optimism is my middle name
2برخی افراد یک اسم دیگر هم بعد اسم اصلی دارند
patience is her middle name
optimism is my middle name
2برخی افراد یک اسم دیگر هم بعد اسم اصلی دارند
اسم دوم یا همان نام مستعار
کلمات دیگر: