1. the foil (wrapped) around a chocolate bar
زرورق دور یک قطعه شکلات
2. to foil somebody's effort
کوشش کسی را بی اثر کردن
3. leartes is a foil for hamlet
لیرتیز شخصیت هملت را آشکارتر می کند.
4. her brown swimsuit was a perfect foil for her bronzed skin
لباس شنای قهوه ای او،پوست برونزه ی او را بهتر جلوه می داد.
5. she wrapped the meat in aluminium foil
گوشت را در کاغذ آلومینیم پیچید.
6. Milk bottle tops are made of tin foil.
[ترجمه ترگمان]شیره ای بطری شیر از فویل حلبی ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]توری های بطری شیر از فویل قلع ساخته می شود
7. The birds learn to peck holes in the foil milk bottle tops.
[ترجمه ترگمان]پرندگان نوک بطری شیر را نوک می زنند
[ترجمه گوگل]پرندگان یاد می گیرند حفره هایی را در بطری های فویل شیر بپاشند
8. Cover the chicken with silver foil and bake.
[ترجمه ترگمان]مرغ را با فویل نقره ای بپوشانید و بپزد
[ترجمه گوگل]مرغ را با فویل نقره ای بپوشانید و پخت کنید
9. Her sparkling jewellery served as the perfect foil for her fine complexion.
[ترجمه ترگمان]جواهرات درخشان او به عنوان the عالی برای چهره زیبایش سرو کار می کرد
[ترجمه گوگل]جواهرات جرقه زنی او به عنوان فویل مناسب برای چهره خوب او خدمت کرده است
10. Pour cider around the meat and cover with foil.
[ترجمه ترگمان]شراب سیب را در اطراف گوشت بریزید و فویل را بپوشانید
[ترجمه گوگل]سیر را در اطراف گوشت قرار دهید و با فویل پوشانید
11. I wrapped the sandwiches in kitchen foil.
[ترجمه ترگمان] من ساندویچ ها رو توی فویل آشپزخانه پیچیده کردم
[ترجمه گوگل]ساندویچ ها را در فویل آشپزخانه پیچیده کردم
12. He put silver foil around the fire to increase heat reflection.
[ترجمه ترگمان]او فویل نقره ای را دور آتش گذاشت تا بازتاب گرما را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]او فویل نقره ای را در اطراف آتش گذاشت تا انعکاس گرما را افزایش دهد
13. The pale walls provide a perfect foil for the brightly coloured furniture.
[ترجمه ترگمان]دیواره ای رنگ پریده یک ورقه نازک برای مبلمان براق فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]دیوارهای رنگی فویل مناسب برای مبلمان روشن رنگی را فراهم می کنند
14. There's a new roll of silver foil in there.
[ترجمه ترگمان]یک چرخش جدید از یک ورقه نقره در آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک رول جدید از فویل نقره وجود دارد
15. Wrap the cake in a double thickness of foil.
[ترجمه ترگمان]کیک را در ضخامت دوبل فویل پیچ دهید
[ترجمه گوگل]کیک را در دو ضخامت فویل قرار دهید
16. Wrap the chicken in foil and cook it for two hours.
[ترجمه ترگمان]مرغ را ورق بزنید و برای دو ساعت بپزید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ را در فویل قرار دهید و آن را دو ساعت بپزید
17. He thought of her serenity as a foil for his intemperance.
[ترجمه ترگمان]به آرامش خاطر خود، به عنوان یک فویل، به خاطر افراط در intemperance، اندیشید
[ترجمه گوگل]او آرامش خود را به عنوان یک فویل برای بی معرفتش فکر کرد