کلمه جو
صفحه اصلی

uncles

جملات نمونه

1. he was an orphan and grew up at the table of his uncles
او یتیم بود و سر سفره ی عموهایش بزرگ شد.

پیشنهاد کاربران

عموها
دایی ها

اقوامه مرد، فامیل های مرد مثل عمو، دایی


کلمات دیگر: