وابسته به یا مناسب عیال (یازن)، زوجه ای، عیالی، (زن) همسری، همسرانه، وابسته به عیال
uxorial
وابسته به یا مناسب عیال (یازن)، زوجه ای، عیالی، (زن) همسری، همسرانه، وابسته به عیال
انگلیسی به فارسی
زوجه ای، عیالی، وابسته به عیال
واکسیناسیون، زوجهای، عیالی، وابسته به عیال
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: uxorially (adv.)
مشتقات: uxorially (adv.)
• : تعریف: of, pertaining to, or befitting a wife.
- Her husband agreed that she should define her own uxorial duties.
[ترجمه ترگمان] شوهرش قبول کرد که باید وظایف uxorial را تعریف کند
[ترجمه گوگل] شوهرش موافقت کرد که او باید وظایف خود را مشخص کند
[ترجمه گوگل] شوهرش موافقت کرد که او باید وظایف خود را مشخص کند
- her uxorial rights
[ترجمه ترگمان] حقوق uxorial
[ترجمه گوگل] حقوق اوست
[ترجمه گوگل] حقوق اوست
• pertaining to or typical of a wife
پیشنهاد کاربران
عیال
کلمات دیگر: