با تجمل، با وفور، در نعمت، با خوش گذرانی، عیاشانه
luxuriously
با تجمل، با وفور، در نعمت، با خوش گذرانی، عیاشانه
انگلیسی به فارسی
لوکس
انگلیسی به انگلیسی
• plentifully, abundantly, sumptuously; gloriously, magnificently, richly, ornately
جملات نمونه
1. The dining-room is luxuriously furnished and carpeted.
[ترجمه ترگمان]اتاق ناهار خوری با luxuriously مبله شده و مفروش است
[ترجمه گوگل]اتاق ناهارخوری لوکس مجهز و بالش است
[ترجمه گوگل]اتاق ناهارخوری لوکس مجهز و بالش است
2. She stretched luxuriously on the bed.
[ترجمه ترگمان]او به آرامی روی تخت دراز کشید
[ترجمه گوگل]او بر روی تخت لوکس کشیده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی تخت لوکس کشیده بود
3. I felt luxuriously comfortable with them, a child safe in a parent's lap.
[ترجمه ترگمان]با آن ها احساس راحتی و راحتی کردم بچه ای که در آغوش مادر بود
[ترجمه گوگل]من احساس راحتی با آنها کردم، یک کودک امن در لبه والدین
[ترجمه گوگل]من احساس راحتی با آنها کردم، یک کودک امن در لبه والدین
4. The Banda archipelago is volcanic and luxuriously tropical, perfect for snorkelling and diving.
[ترجمه ترگمان]مجمع الجزایر باندا، آتشفشانی و luxuriously است که برای شنا کردن و غواصی کردن کامل است
[ترجمه گوگل]مجمع الجزایر باند آتشفشانی و لوکس گرمسیری است، مناسب برای غواصی و غواصی
[ترجمه گوگل]مجمع الجزایر باند آتشفشانی و لوکس گرمسیری است، مناسب برای غواصی و غواصی
5. Liz laughed, stretching luxuriously.
[ترجمه ترگمان]لیز خندید و با luxuriously کش و قوسی به خود داد
[ترجمه گوگل]لیز خندید، لوکس کشید
[ترجمه گوگل]لیز خندید، لوکس کشید
6. Stretching luxuriously, she enjoyed the warm comfort of the bed.
[ترجمه ترگمان]او با حالت تحمل ناپذیری کش و قوسی به خود داد و از آرامش گرم تخت لذت برد
[ترجمه گوگل]او به راحتی کشید، لذت بردم از راحتی گرم تخت
[ترجمه گوگل]او به راحتی کشید، لذت بردم از راحتی گرم تخت
7. The cabin was luxuriously furnished.
[ترجمه ترگمان]کلبه با luxuriously مبله شده بود
[ترجمه گوگل]کابین لوکس مجهز بود
[ترجمه گوگل]کابین لوکس مجهز بود
8. We stayed in the Flower Wing, our room luxuriously furnished with soft floral prints.
[ترجمه ترگمان]ما در اتاق گل بودیم، اتاق ما با نگاهی سرشار از انواع گل ها و گل ها تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]ما در بال Flower ماندیم، اتاق ما لوکس با چاپ های نرم فلزی مجهز شده است
[ترجمه گوگل]ما در بال Flower ماندیم، اتاق ما لوکس با چاپ های نرم فلزی مجهز شده است
9. The room is luxuriously artistically furnished.
[ترجمه ترگمان]این اتاق خیلی مجلل و مجلل است
[ترجمه گوگل]اتاق از لحاظ لوکس هنری مبله است
[ترجمه گوگل]اتاق از لحاظ لوکس هنری مبله است
10. The room is luxuriously and artistically furnished.
[ترجمه ترگمان]اتاق با وقار و artistically مبلمان شده بود
[ترجمه گوگل]اتاق لوکس و هنری مجهز است
[ترجمه گوگل]اتاق لوکس و هنری مجهز است
11. On the coldest nights Babbitt luxuriously gave up the duty of being manly.
[ترجمه ترگمان]به بیت در سردترین شب ها وظیفه مردانه بودن را رها می کرد
[ترجمه گوگل]در کمترین شبها، بابیت لوکسانه وظیفه انسان بودن را رد کرد
[ترجمه گوگل]در کمترین شبها، بابیت لوکسانه وظیفه انسان بودن را رد کرد
12. I stretched luxuriously - a good and tingly sensation.
[ترجمه ترگمان]با حالت luxuriously و احساس سوزش کردم
[ترجمه گوگل]من لوکسی کشیدم - احساس خوبی بود
[ترجمه گوگل]من لوکسی کشیدم - احساس خوبی بود
13. A luxuriously rich moisturizer which quickly absorbs into skin.
[ترجمه ترگمان]یک مرطوب کننده غنی که به سرعت به پوست جذب می شود
[ترجمه گوگل]یک مرطوب کننده لوکس غنی که به سرعت به پوست جذب می شود
[ترجمه گوگل]یک مرطوب کننده لوکس غنی که به سرعت به پوست جذب می شود
14. He got off and stretched himself luxuriously, for he had ridden some twenty - five good miles.
[ترجمه ترگمان]او پیاده شد و با luxuriously کش و قوسی به خود داد، زیرا او حدود بیست و پنج مایل را پیموده بود
[ترجمه گوگل]او برخاست و خودش را به صورت لوکسی کشید، زیرا حدود 25 کیلومتر مایل را داشت
[ترجمه گوگل]او برخاست و خودش را به صورت لوکسی کشید، زیرا حدود 25 کیلومتر مایل را داشت
پیشنهاد کاربران
تجملاتی، با شکوه، به طرزی عالی، در کمال نعمت، در وفور نعمت
کلمات دیگر: