کلمه جو
صفحه اصلی

world war


جنگ جهانی

انگلیسی به فارسی

جنگ جهانی


انگلیسی به انگلیسی

• war involving most of the major powers of the world (i.e. wwi, wwii)
a world war is a war involving countries from all over the world.

مترادف و متضاد

great war


Synonyms: global war, major war, War of the Nations, World War I, World War II


جملات نمونه

1. The second world war kindled his enthusiasm for politics.
[ترجمه ترگمان]جنگ جهانی دوم شور و شوق او را به سیاست جلب کرد
[ترجمه گوگل]جنگ جهانی دوم باعث شور و شوق خود برای سیاست شد

2. After the First World War Germany conceded a lot of land to her neighbours.
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ جهانی اول، آلمان زمین بسیاری را به همسایگانش واگذار کرد
[ترجمه گوگل]پس از جنگ جهانی اول، آلمان زمین های زیادی را به همسایگان خود تحویل داد

3. After the Second World War the franchise was extended to all adults over eighteen.
[ترجمه ترگمان]بعد از جنگ جهانی دوم، این حق امتیاز برای همه افراد بالغ بر هیجده سال تمدید شد
[ترجمه گوگل]پس از جنگ جهانی دوم حق رای دادن به تمام بزرگسالان بالای هجده سال افزایش یافت

4. He published his memoirs on the Second World War.
[ترجمه ترگمان]وی خاطرات خود را در جنگ جهانی دوم منتشر کرد
[ترجمه گوگل]او خاطرات خود را درباره جنگ جهانی دوم منتشر کرد

5. The Second World War ended, of course, in 194
[ترجمه ترگمان]جنگ جهانی دوم در ۱۹۴ به پایان رسید
[ترجمه گوگل]البته جنگ جهانی دوم در 194 به پایان رسید

6. People of my generation who lived through World War II have vivid memories of confusion and incompetence.
[ترجمه ترگمان]مردم نسلی که در جنگ جهانی دوم زندگی می کردند، خاطرات روشنی از سردرگمی و بی کفایتی داشتند
[ترجمه گوگل]اشخاص نسل من که از جنگ جهانی دوم زندگی می کردند خاطرات زنده ای از سردرگمی و بی کفایتی دارند

7. The nation's manhood died on the battlefields of World War I.
[ترجمه ترگمان]مردی که در جنگ جهانی اول کشته شد
[ترجمه گوگل]مردانگی مردمی در میدان جنگ جنگ جهانی اول مردد بود

8. The causes of the First World War.
[ترجمه ترگمان]علل جنگ جهانی اول
[ترجمه گوگل]علل جنگ جهانی اول

9. During the Second World War the area was used for gunnery practice.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ جهانی دوم این منطقه برای تمرین تیراندازی استفاده شد
[ترجمه گوگل]در طول جنگ جهانی دوم، این منطقه برای تمرین توپچیها مورد استفاده قرار گرفت

10. During the Second World War, he was drafted into the US Army.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ جهانی دوم، او به ارتش آمریکا فراخوانده شد
[ترجمه گوگل]در طول جنگ جهانی دوم، او به ارتش ایالات متحده تسلیم شد

11. The World War Ⅱ provided the backdrop for the film.
[ترجمه ترگمان]جنگ جهانی دوم صحنه ای را برای این فیلم فراهم کرد
[ترجمه گوگل]جنگ جهانی دوم Ⅱ زمینه فیلم را فراهم کرد

12. My grandfather lost his life in the Second World War.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ من در جنگ جهانی دوم جانش را از دست داد
[ترجمه گوگل]پدربزرگ من زندگی خود را در جنگ جهانی دوم از دست داد

13. During the Second World War, the British dropped a huge number of bombs on Dresden.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ جهانی دوم، انگلیسی ها تعداد بسیار زیادی از بمب ها را در درسدن به زمین انداختند
[ترجمه گوگل]در طی جنگ جهانی دوم، بریتانیا شمار زیادی از بمب ها را در شهر درسدن کاهش داد

14. His experiences in the First World War drove him mad.
[ترجمه ترگمان]تجربیات او در جنگ جهانی اول او را دیوانه کرد
[ترجمه گوگل]تجربیات او در جنگ جهانی اول باعث شد دیوانه شویم

15. The 1939-45 world war involved the mass of the population.
[ترجمه ترگمان]جنگ جهانی ۴۵ - ۱۹۳۹ شامل جمعیت مردم بود
[ترجمه گوگل]جنگ جهانی 1939-45 توده مردم را در بر گرفت


کلمات دیگر: