مالیدنی، غلتاندنی (به ویژه بوبر یا ضدبوی بدن)
roll on
مالیدنی، غلتاندنی (به ویژه بوبر یا ضدبوی بدن)
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: dispensed from a roller or rotating ball mounted at the top of the container.
- roll-on deodorant
[ترجمه ترگمان] دئودورانت برای فروش دئودورانت می گردند
[ترجمه گوگل] رول دئودورانت
[ترجمه گوگل] رول دئودورانت
• move forward by turning over and over, somersault forwards
پیشنهاد کاربران
خدا کنه!
این عبارت عمدتا بعدش یه کلمه یا اصطلاح زمانی میاد که در اینصورت معانی زیر رو میتونه بدهد.
I'm tired of studying. Roll on the end of the term. از درس خوندن خسته شدم. پس تعطیلات آخر ترم کی میرسه؟
Roll on Friday, I'm going on holiday.
کی میشه این جمعه بباد من برم تعطیلات.
I'm tired of studying. Roll on the end of the term. از درس خوندن خسته شدم. پس تعطیلات آخر ترم کی میرسه؟
Roll on Friday, I'm going on holiday.
کی میشه این جمعه بباد من برم تعطیلات.
وقتی با رود یا رودخانه بیایید، در معنای جاری شدن است.
چرخیدن ( خصوصا زمان، غلتیدن
کلمات دیگر: