حرکت، گردش
ambulation
حرکت، گردش
انگلیسی به فارسی
حرکت، گردش
دور زدن
انگلیسی به انگلیسی
• process of walking from place to place
جملات نمونه
1. ObjectiveTo investigate the effect of early balance training ambulation after stroke.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo به بررسی اثر of اولیه balance بعد از سکته پرداختند
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر تعلیق تعادلی اولیه پس از سکته مغزی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر تعلیق تعادلی اولیه پس از سکته مغزی
2. Early ambulation of the patients could be permitted at two hours after operation.
[ترجمه پزشک] دو ساعت بعدداز عمل می توان به بیمار اجازه حرکت زودهنگام را داد
[ترجمه ترگمان]ambulation اولیه بیماران در دو ساعت پس از عملیات مجاز بودند[ترجمه گوگل]دوازده ساعت بعد از عمل مجددا می توان از بیماران مجاز به استفاده از آن استفاده کرد
3. The ambulation of the direction key control person.
[ترجمه ترگمان]The یک فرد کنترل کلید در جهت است
[ترجمه گوگل]چنگ زدن به کلید کنترل شخص کلید
[ترجمه گوگل]چنگ زدن به کلید کنترل شخص کلید
4. Time to achieve hemostasis and crura ambulation, vascular complications were compared.
[ترجمه ترگمان]زمان دستیابی به hemostasis و crura ambulation، مشکلات آوندی مورد مقایسه قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]زمان رسیدن به هموستاز و کمر درد، عوارض عروقی مقایسه شد
[ترجمه گوگل]زمان رسیدن به هموستاز و کمر درد، عوارض عروقی مقایسه شد
5. Time to achieve hemostasis and ambulation, complications, patients'discomfort, and nursing time after hemostasis were compared.
[ترجمه ترگمان]زمان برای دستیابی به hemostasis و ambulation، عوارض، ناراحتی بیماران و زمان پرستاری پس از hemostasis مقایسه شد
[ترجمه گوگل]زمان رسیدن به هموستاز و کم کاری، عوارض، ناراحتی بیمار و زمان پرستاری پس از هموستاز مقایسه شد
[ترجمه گوگل]زمان رسیدن به هموستاز و کم کاری، عوارض، ناراحتی بیمار و زمان پرستاری پس از هموستاز مقایسه شد
6. The game orders the car ambulation with the left key of mouse, can move or so.
[ترجمه ترگمان]بازی دستور می دهد که ماشین با کلید چپ ماوس حرکت کند، می تواند حرکت کند
[ترجمه گوگل]این بازی با استفاده از کلید سمت چپ ماوس، می تواند حرکت را انجام دهد یا خیر
[ترجمه گوگل]این بازی با استفاده از کلید سمت چپ ماوس، می تواند حرکت را انجام دهد یا خیر
7. In addition, postponing early ambulation may help to reduce symptoms.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، به تعویق انداختن ambulation اولیه ممکن است به کاهش علایم کمک کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تعویق زودگذر زودرس ممکن است به کاهش علائم کمک کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تعویق زودگذر زودرس ممکن است به کاهش علائم کمک کند
8. The game uses or so key ambulation, using the blank space key stroke.
[ترجمه ترگمان]بازی با استفاده از ضربه کلید فضای خالی از کلید واژه های کلیدی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این بازی با استفاده از کلید خالی فاصله فضای خالی، کلید زامبی یا کلید آن را استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این بازی با استفاده از کلید خالی فاصله فضای خالی، کلید زامبی یا کلید آن را استفاده می کند
9. The game uses or so key ambulation, throwing bomb with the space key.
[ترجمه ترگمان]این بازی با استفاده از کلید فضا و پرتاب بمب با کلید فضا، از آن استفاده می کند
[ترجمه گوگل]بازی با استفاده از کلاهبرداری کلیدی، پرتاب بمب با کلید فضایی
[ترجمه گوگل]بازی با استفاده از کلاهبرداری کلیدی، پرتاب بمب با کلید فضایی
10. The mouse controls or so ambulation.
[ترجمه ترگمان]کنترل های ماوس و یا به این ترتیب ambulation
[ترجمه گوگل]ماوس را کنترل می کند و یا به طوری ambulation
[ترجمه گوگل]ماوس را کنترل می کند و یا به طوری ambulation
11. The hospital encouraged early ambulation.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان ambulation اولیه را تشویق کرد
[ترجمه گوگل]بیمارستان پیشگام زود هنگام را تشویق کرد
[ترجمه گوگل]بیمارستان پیشگام زود هنگام را تشویق کرد
12. Many stable thoracolumbar burst fractures are treated nonsurgically with external immobilization and early ambulation.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شکستگی های ثابت thoracolumbar با بی حرکت کردن خارجی و ambulation اولیه درمان می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شکستگی های پشتی پشتی پشت بافتی به صورت غیر جراحی با بی حرکتی خارجی و زود انزالی پیش می روند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شکستگی های پشتی پشتی پشت بافتی به صورت غیر جراحی با بی حرکتی خارجی و زود انزالی پیش می روند
13. Hwang AW 、 Liao HF: Task - Oriented Approach in Ambulation Training for Children with Cerebral Palsy - Case Report. FJPT 2004; 29:254 - 26
[ترجمه ترگمان]هوانگ AW، Liao HF: رویکرد گرا گرا در آموزش Ambulation برای کودکان مبتلا به گزارش کیس Palsy FJPT ۲۰۰۴؛ ۲۹: ۲۵۴ - ۲۶
[ترجمه گوگل]Hwang AW، Liao HF: رویکرد کارآمدی در آموزش آمبولانس برای کودکان مبتلا به فلج مغزی - گزارش مورد FJPT 2004؛ 29: 254 - 26
[ترجمه گوگل]Hwang AW، Liao HF: رویکرد کارآمدی در آموزش آمبولانس برای کودکان مبتلا به فلج مغزی - گزارش مورد FJPT 2004؛ 29: 254 - 26
14. The clinical presentation included weakness of lower limbs in 17 cases, ambulation dysfunction in 23 cases, paraparesis in pyramidal sign in 13 and urinary incontinence in 5 cases.
[ترجمه ترگمان]نتایج بالینی شامل ضعف عملکرد اعضای پایین تر در ۱۷ مورد، اختلال عملکرد ambulation در ۲۳ مورد، paraparesis در علایم هرمی در ۱۳ و بی اختیاری ادراری در ۵ مورد است
[ترجمه گوگل]ارائه بالینی شامل ضعف اندام تحتانی در 17 مورد، اختلال کم کاری در 23 مورد، پاراپاریس در نشانه های هرمی در 13 و بی اختیاری ادراری در 5 مورد بود
[ترجمه گوگل]ارائه بالینی شامل ضعف اندام تحتانی در 17 مورد، اختلال کم کاری در 23 مورد، پاراپاریس در نشانه های هرمی در 13 و بی اختیاری ادراری در 5 مورد بود
15. The sun apparently again a day in pause, then return to overdo friendly intercourse north ambulation.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا خورشید دوباره روز به روز باز می ماند و سپس به مراوده دوستانه با ambulation شمالی ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]ظاهرا آفتاب یک روز در حالت تعلیق قرار می گیرد، سپس به سر و صدا زدگی تقریبآور دوستانه به سر می برد
[ترجمه گوگل]ظاهرا آفتاب یک روز در حالت تعلیق قرار می گیرد، سپس به سر و صدا زدگی تقریبآور دوستانه به سر می برد
پیشنهاد کاربران
بلند شدن از تخت پس از دوره بیماری، به راه افتادن
کلمات دیگر: