کلمه جو
صفحه اصلی

thromboplastin


(ماده ای که با تبدیل پروترومبین به ترومبین موجب لخته شدن خون در اطراف زخم و غیره می شود) لخته ساز، لختگی آور، لختاک، ترومبوپلاستین

انگلیسی به فارسی

(مادهای که با تبدیل پروترومبین به ترومبین موجب لخته شدن خون در اطراف زخم و غیره می‌شود) لخته ساز، لختگی آور، لختاک، ترومبوپلاستین


ترومبوپلاستین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a substance found in animal tissue, esp. blood platelets, that assists in blood clotting by converting prothrombin to thrombin.

• substance found in blood platelets and used to stop bleeding

جملات نمونه

1. When the tissue damage, the release of thromboplastin to prothrombin into thrombin.
[ترجمه ترگمان]وقتی که بافت آسیب وارد می کند، انتشار of به پروترومبین به thrombin تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]هنگامی که آسیب بافت، انتشار ترومبوپلاستین به پروترومبین به ترومبین

2. Plasma fibrinogen levels were assayed by tissue thromboplastin.
[ترجمه ترگمان]سطوح fibrinogen پلاسما توسط thromboplastin بافت آزمایش شدند
[ترجمه گوگل]سطوح فیبرینوژن پلاسما با ترومبوپلاستین بافت بررسی شد

3. Objective To approach the problem of activated partial thromboplastin time standardization.
[ترجمه ترگمان]هدف نزدیک شدن به مساله استاندارد سازی زمان thromboplastin جزیی فعال
[ترجمه گوگل]هدف: برای مقابله با مشکل استاندارد ترومبوپلاستین جزئی فعال

4. Activated partial thromboplastin time (APIT), prothrombin time (PT) and thrombin time (TT) were evaluated by test tube method using rabbit named New Zealand White.
[ترجمه ترگمان]زمان مستقیم فعال شده (APIT)، زمان مستقیم (مالیات آلودگی)و زمان thrombin (TT)با استفاده از روش تیوب test با استفاده از خرگوش به نام نیوزیلند، ارزیابی شدند
[ترجمه گوگل]زمان ترومبوپلاستین جزئی (APIT)، زمان پروترومبین (PT) و زمان ترومبین (TT) با استفاده از روش خرگوش به نام New Zealand White مورد بررسی قرار گرفت

5. Objective To approach the problem of activated partial thromboplastin time (APTT) standardization.
[ترجمه ترگمان]هدف نزدیک شدن به مساله استاندارد سازی زمان thromboplastin فعال (APTT)
[ترجمه گوگل]هدف: برای مقابله با مشکل استاندارد تریرومبوپلاستین جزئی فعال (APTT)

6. The prothrombin time(PT) and the active partial thromboplastin time(APTT) were measured by the ACL- 200 antomatic blood agglutination instrument.
[ترجمه ترگمان]زمان پروترومبین (مالیات آلودگی)و زمان فعال جزیی (APTT)با استفاده از ابزار agglutination blood ACL - ۲۰۰ اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]زمان پروترومبین (PT) و زمان ترومبوپلاستین جزئی (APTT) با استفاده از دستگاه آگلوتینایین خون متناوب ACL-200 اندازه گیری شد

7. The prothrombin time PT and the activated partial thromboplastin time APTT were determined with coagulation method.
[ترجمه ترگمان]زمان پروترومبین به مالیات آلودگی و زمان thromboplastin جزیی فعال شده با روش انعقاد خون تعیین گردید
[ترجمه گوگل]زمان پروترومبین PT و زمان ترومبوپلاستین جزئی فعال APTT با روش انعقادی تعیین شد

8. Methods The activated partial thromboplastin time(APTT), prothrombin time(PT)and FX activity(FX:C)test were adopted for phenotype diagnosis.
[ترجمه ترگمان]روش ها زمان نسبی فعال شده (APTT)، زمان پروترومبین (PT)و فعالیت FX (C: C)برای تشخیص فنوتیپ به کار گرفته شدند
[ترجمه گوگل]روش ها: زمان ترومبوپلاستین جزء فعال (APTT)، زمان پروترومبین (PT) و فعالیت FX (FX C) برای تشخیص فنوتیپ مورد استفاده قرار گرفت

9. In response to bleeding, a complex series of clotting-factor interactions leads to its conversion by thromboplastin to thrombin, which transforms fibrinogen in plasma into fibrin.
[ترجمه ترگمان]در واکنش به خونریزی، یک سری پیچیده از برهم کنش فاکتور - فاکتور منجر به تبدیل آن به thrombin می شود که fibrinogen را در پلاسما به fibrin تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]در پاسخ به خونریزی، مجموعه ای پیچیده از تعاملات فاکتورهای لخته شدن منجر به تبدیل آن توسط ترومبوپلاستین به ترومبین می شود که فیبرینوژن را در پلاسما به فیبرین تبدیل می کند

10. Methods:Amidase activities of PCA from AAV were measured in diverse experimental conditions by respective method of chromogenic substrate and active partial thromboplastin time(APTT).
[ترجمه ترگمان]روش ها: فعالیت های Amidase of حاصل از AAV در شرایط آزمایشگاهی مختلف با استفاده از روش مربوطه بس تر chromogenic و زمان فعال جزیی (APTT اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]روش ها: فعالیت های آمیداز PCA از AAV در شرایط آزمایش های مختلف با استفاده از روش متداول سوبسترا کروژنوژن و زمان ترومبوپلاستین جزئی (APTT) اندازه گیری شد

11. The PT, PTR and INR of 60 patients treated with oral anticoagulants and 40 patients with liver disorders were determined with the two kinds of thromboplastin reagents.
[ترجمه ترگمان]مالیات آلودگی، PTR و INR ۶۰ بیمار با anticoagulants شفاهی و ۴۰ بیمار مبتلا به اختلالات کبد با دو نوع of thromboplastin تعیین شدند
[ترجمه گوگل]PT، PTR و INR از 60 بیمار تحت درمان با ضد انعقاد خوراکی و 40 بیمار مبتلا به اختلالات کبدی با دو نوع معرفهای ترومبوپلاستین تعیین شد

12. We found ABP prolonged coagulation time (CT) in mice, increased plasma prothrombin time (PT) and kaolin partial thromboplastin time (KPTT) in rats.
[ترجمه ترگمان]ما به انعقاد یک زمان انعقاد خون (CT)در موش های آزمایشگاهی و زمان مستقیم پلاسما (مالیات آلودگی)و زمان thromboplastin جزیی (KPTT)در موش های صحرایی رسیدیم
[ترجمه گوگل]ما مدت زمان انعقاد ABP در موش سوری را افزایش دادیم، زمان پروترومبین پلاسما (PT) و زمان ترومبوپلاستین جزئی کائولین (KPTT) در موش صحرایی یافت شد

13. The changes of pro and posthemodialysis in platelet counting, thrombin time and activated partial thromboplastin time were investigated.
[ترجمه ترگمان]تغییرات of و posthemodialysis در شمارش پلاکت، زمان thrombin و زمان فعال فعال شده مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تغییر پروستات و پسا دیالیز در شمارش پلاکتها، زمان ترومبین و زمان ترومبوپلاستین جزئی فعال شده مورد بررسی قرار گرفت

14. Objective:To explore clinical significance of detecting prothrombin time(PT), the activated partial thromboplastin time(APTT), thrombin time(TT), plasma fibrinogen(FIB) for parturient women.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اهمیت بالینی تشخیص زمان پروترومبین (PT)، مدت زمان محدود فعال شده (APTT)، زمان thrombin (TT)، fibrinogen پلاسما (fib)برای parturient زن
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اهمیت بالینی تشخیص زمان پروترومبین (PT)، زمان ترومبوپلاستین جزئی فعال (APTT)، زمان ترومبین (TT)، فیبرینوژن پلاسمای (FIB) برای زنان باردار است


کلمات دیگر: