نگرانم
worriedly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• anxiously, concernedly, apprehensively
جملات نمونه
1. He looked back worriedly over his shoulder.
[ترجمه ترگمان]با نگرانی به پشت سرش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به نگرانی بیش از شانه اش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به نگرانی بیش از شانه اش نگاه کرد
2. " I wonder what to do,'she said worriedly; he paused worriedly before calling the bank.
[ترجمه ترگمان]جما با نگرانی گفت: نمی دانم چه کار کنم او قبل از تماس با بانک ایستاد
[ترجمه گوگل]'من تعجب می کنم که چه باید بکنم،' نگران گفت؛ او قبل از تماس با بانک نگرانانه متوقف شد
[ترجمه گوگل]'من تعجب می کنم که چه باید بکنم،' نگران گفت؛ او قبل از تماس با بانک نگرانانه متوقف شد
3. He glanced worriedly at his father.
[ترجمه ترگمان]با نگرانی به پدرش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او نگران پدرش بود
[ترجمه گوگل]او نگران پدرش بود
4. Cato worriedly dispatched the rest of the field hands off to their work.
[ترجمه ترگمان]کاتو با احتیاط بقیه میدان را به کار خود فرستاد
[ترجمه گوگل]کاتو نگران بود که بقیه قسمت های زمین را به کار خود منتقل کند
[ترجمه گوگل]کاتو نگران بود که بقیه قسمت های زمین را به کار خود منتقل کند
5. He paused worriedly before calling the bank.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بانک را صدا کند مکث کرد
[ترجمه گوگل]او قبل از تماس با بانک نگرانانه متوقف شد
[ترجمه گوگل]او قبل از تماس با بانک نگرانانه متوقف شد
6. The perfectionist endlessly rewrites draft after draft, worriedly seeking that perfect essay, missing the deadline.
[ترجمه ترگمان]The rewrites perfectionist، پس از پیش نویس، با نگرانی به دنبال این مقاله عالی شدند و مهلت آن را از دست دادند
[ترجمه گوگل]کمالگرایانه بی نهایت پیش نویس بعد از پیش نویس را مجددا بازنویسی می کند، نگران به دنبال مقاله ای کامل، گم شدن مهلت
[ترجمه گوگل]کمالگرایانه بی نهایت پیش نویس بعد از پیش نویس را مجددا بازنویسی می کند، نگران به دنبال مقاله ای کامل، گم شدن مهلت
7. " You look ill, " Helen remarked worriedly. " You are not chilled from the rainstorm? "
[ترجمه ترگمان]هلن نگران شد و گفت: \"تو بیمار به نظر می رسی، تو از رگبار باران سرما نمی خوری؟\"
[ترجمه گوگل]هلن با نگرانی گفت: 'شما بیمار هستی ' 'شما از باران سرد سرد نشده؟ '
[ترجمه گوگل]هلن با نگرانی گفت: 'شما بیمار هستی ' 'شما از باران سرد سرد نشده؟ '
8. He had a wound on his thumb, which he gnawed as he looked worriedly around the car.
[ترجمه ترگمان]زخم روی شستش زخم شده بود که همان طور که به اطراف نگاه می کرد، از ماشین بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او روی انگشت شست زخم زده بود، که او به عنوان ناخودآگاه در اطراف ماشین نگران بود
[ترجمه گوگل]او روی انگشت شست زخم زده بود، که او به عنوان ناخودآگاه در اطراف ماشین نگران بود
9. Fool's Gold tells how a team at J. P. Morgan popularized credit derivatives, then pulled back worriedly just before the rest of the banking world was nearly destroyed by them.
[ترجمه ترگمان]مدال طلا نشان می دهد که چگونه یک تیم در جی پی مورگان مشتقات اعتباری را رواج داد، سپس نگران شد قبل از اینکه بقیه دنیای بانکی آن ها را نابود کند
[ترجمه گوگل]Gold Fool's Gold می گوید که چگونه یک تیم در J P Morgan محبوبیت مشتقات اعتباری را تبلیغ کرد و پس از آن نگران شد که قبل از اینکه بقیه جهان در بانکداری تقریبا نابود شوند
[ترجمه گوگل]Gold Fool's Gold می گوید که چگونه یک تیم در J P Morgan محبوبیت مشتقات اعتباری را تبلیغ کرد و پس از آن نگران شد که قبل از اینکه بقیه جهان در بانکداری تقریبا نابود شوند
کلمات دیگر: