(پزشکی) تورم رنگینه ی چشم، رنگینه تبسی، التهاب مشیمیه
uveitis
(پزشکی) تورم رنگینه ی چشم، رنگینه تبسی، التهاب مشیمیه
انگلیسی به فارسی
(پزشکی) تورم رنگینهی چشم، رنگینهتبسی، التهاب مشیمیه
uveitis
انگلیسی به انگلیسی
• inflammation of the uvea
جملات نمونه
1. Primary or recurrent SCN may masquerade as blepharoconjunctivitis, uveitis, or orbital disease.
[ترجمه ترگمان]SCN اولیه یا تکراری ممکن است به صورت blepharoconjunctivitis، uveitis و یا بیماری اوربیتال ظاهر شوند
[ترجمه گوگل]SCN اولیه یا مکرر ممکن است به عنوان blepharoconjunctivitis، uveitis، و یا بیماری های مداری پوشیده شود
[ترجمه گوگل]SCN اولیه یا مکرر ممکن است به عنوان blepharoconjunctivitis، uveitis، و یا بیماری های مداری پوشیده شود
2. We discuss the pathogenesis of herpetic uveitis.
[ترجمه ترگمان] درباره \"pathogenesis of\" صحبت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد پاتوژنز یوئیت Herpetic بحث می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد پاتوژنز یوئیت Herpetic بحث می کنیم
3. The classifications of ocular diseases: 80 endogenous uveitis, 30 central exudative chorioretinitis, 6 congenital choroidal defect and 4 exudative retinal detachment.
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی بیماری های چشمی: ۸۰ uveitis endogenous، ۳۰ مرکز exudative chorioretinitis، ۶ مادرزادی مادرزادی و جداسازی شبکیه ۴ exudative
[ترجمه گوگل]طبقه بندی بیماری های چشم شامل 80 یوویت داخلی، 30 کورئوریتینیت اگزوداتومی مرکزی، 6 نقص کوروئیدی مادرزادی و 4 جداسازی شبکیه اگزوداتیکی است
[ترجمه گوگل]طبقه بندی بیماری های چشم شامل 80 یوویت داخلی، 30 کورئوریتینیت اگزوداتومی مرکزی، 6 نقص کوروئیدی مادرزادی و 4 جداسازی شبکیه اگزوداتیکی است
4. Postoperative complications were early corneal edema, uveitis and increased intraocular pressure.
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی، تورم زودرس، ادم ربایی و افزایش فشار intraocular بود
[ترجمه گوگل]عوارض بعد از عمل ادم زودرس قرنیه، یوئیت و افزایش فشار داخل چشم بود
[ترجمه گوگل]عوارض بعد از عمل ادم زودرس قرنیه، یوئیت و افزایش فشار داخل چشم بود
5. The major complications of operation were uveitis and optic axis opaque.
[ترجمه ترگمان]عوارض اصلی عملیات uveitis و axis نوری کدر بودند
[ترجمه گوگل]عوارض عمده ای از عمل جراحی، uveitis و محور اپتیک مات بود
[ترجمه گوگل]عوارض عمده ای از عمل جراحی، uveitis و محور اپتیک مات بود
6. The main postoperative complications were anterior uveitis and posterior synechia of the iris.
[ترجمه ترگمان]عوارض جانبی اصلی، uveitis قدامی و synechia پشتی عنبیه بود
[ترجمه گوگل]عوارض اصلی بعد از عمل، یوئیت قدام و سینهایه خلفی عنبیه بود
[ترجمه گوگل]عوارض اصلی بعد از عمل، یوئیت قدام و سینهایه خلفی عنبیه بود
7. Less common clinic features including uveitis, cutaneous nodules or pustules, synovitis, meningoencephalitis, large vessel arteritis, phlebitis, intestinal ulceration.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های بالینی کم تر شامل uveitis، nodules پوست و یا pustules، synovitis، meningoencephalitis، vessel بزرگ، arteritis، روده بزرگ
[ترجمه گوگل]ویژگی های کلینیکی کمتر از جمله یوئیت، ندول های پوستی یا پوسچول ها، سینوویت، مننگوآنسفالیت، آرتریت روماتوئید بزرگ، فلبیت، زخم روده
[ترجمه گوگل]ویژگی های کلینیکی کمتر از جمله یوئیت، ندول های پوستی یا پوسچول ها، سینوویت، مننگوآنسفالیت، آرتریت روماتوئید بزرگ، فلبیت، زخم روده
8. Complications were ophthalmalgia in 14 cases, uveitis in 23 cases and hyphema in 2 cases.
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود در ۱۴ مورد، uveitis نفر در ۲۳ مورد و hyphema در ۲ مورد بود
[ترجمه گوگل]عوارض ناشی از چشم در 14 مورد، uveitis در 23 مورد و هیپم در 2 مورد بود
[ترجمه گوگل]عوارض ناشی از چشم در 14 مورد، uveitis در 23 مورد و هیپم در 2 مورد بود
9. For an unknown intraocular inflammation or uveitis, syphilis must be included in the differential diagnosis.
[ترجمه ترگمان]برای التهاب و التهاب intraocular ناشناخته، بیماری سیفیلیس باید در تشخیص افتراقی گنجانده شود
[ترجمه گوگل]برای یک التهاب داخل چشم یا ناشناخته یووییت، سیفلیس باید در تشخیص افتراقی قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای یک التهاب داخل چشم یا ناشناخته یووییت، سیفلیس باید در تشخیص افتراقی قرار گیرد
10. Acute anterior uveitis AAU is the most common form of uveitis in humans.
[ترجمه ترگمان]uveitis حاد جلویی (AAU AAU)شایع ترین شکل of در انسان ها است
[ترجمه گوگل]اوائیت حاد قدامی AAU شایع ترین شکل یووییت در انسان است
[ترجمه گوگل]اوائیت حاد قدامی AAU شایع ترین شکل یووییت در انسان است
11. Objective: To estimate the therapeutic effect of phacoemulsification and intraocular lens ( IOL ) implantation in cataract with uveitis.
[ترجمه ترگمان]هدف: برآورد اثر درمانی عدسی phacoemulsification و intraocular (IOL)در آب مروارید با uveitis
[ترجمه گوگل]هدف: برای برآورد اثر درمانی فاکو موثر سازی و لنز داخلی داخل چشم (IOL) در کاتاراکت با یووئیت
[ترجمه گوگل]هدف: برای برآورد اثر درمانی فاکو موثر سازی و لنز داخلی داخل چشم (IOL) در کاتاراکت با یووئیت
12. Among these, recurrent oral and genital ulcers and uveitis are the main symptoms.
[ترجمه ترگمان]در بین این موارد، زخم معده و آلات تناسلی تکرار شده و uveitis علائم اصلی هستند
[ترجمه گوگل]در میان این موارد، زخم های دهان و دندان مجدد و یووئیت علایم اصلی هستند
[ترجمه گوگل]در میان این موارد، زخم های دهان و دندان مجدد و یووئیت علایم اصلی هستند
13. Objective To observe the clinical features, the complications and treatment effects of intermediate uveitis.
[ترجمه ترگمان]هدف از مشاهده ویژگی های بالینی، عوارض و اثرات درمانی of میانی
[ترجمه گوگل]هدف: برای مشاهده ویژگی های بالینی، عوارض و اثرات درمان ووییت متوسط
[ترجمه گوگل]هدف: برای مشاهده ویژگی های بالینی، عوارض و اثرات درمان ووییت متوسط
14. Objective To investigate the surgical management and effects in complicated cataract patients following uveitis.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق در مورد مدیریت جراحی و اثرات آن در patients پیچیده به دنبال uveitis
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر مدیریت جراحی و اثرات آن در بیماران مبتلا به آب مروارید پیچیده ای که پس از یووئیت دیده می شود
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر مدیریت جراحی و اثرات آن در بیماران مبتلا به آب مروارید پیچیده ای که پس از یووئیت دیده می شود
کلمات دیگر: