کلمه جو
صفحه اصلی

moxie


(امریکا - خودمانی) دل و جرات، دل، جربزه

انگلیسی به فارسی

(آمریکا - عامیانه) دل و جرات، دل، جربزه


moxie


انگلیسی به انگلیسی

• courage, nerve (slang)

مترادف و متضاد

courage


Synonyms: adventuresomeness, adventurousness, audacity, backbone, boldness, braveness, bravery, daring, dash, dauntlessness, determination, fearlessness, fortitude, gameness, grit, guts, hardihood, mettle, nerve, pluck, prowess, spirit, spunk, stamina, tenacity, toughness, valor


جملات نمونه

1. It was Moxie, who was leaning against the wall beside her, seemingly spreadeagled by some centrifugal force.
[ترجمه ترگمان]این ماکسی بود که در کنار او به دیوار تکیه داده بود و ظاهرا به وسیله نیروی گریز از مرکز به او حمله کرده بود
[ترجمه گوگل]این مکسی بود که بر ضد دیوار کنار او ایستاده بود، ظاهرا توسط برخی از نیروهای گریز از مرکز

2. Moxie had early detected Ned smuggling in a bottle of whisky, and had delivered a chastening lecture.
[ترجمه ترگمان]ماکسی از اولین باری که در بطری ویسکی قاچاق می کرد، آن ها را پیدا کرده بود و سخنرانی chastening را تحویل داده بود
[ترجمه گوگل]Moxie قبلا در یک بطری ویسکی قاچاق نات را کشف کرده بود و یک سخنرانی قصاص را تحویل داده بود

3. She could hear Moxie catching her breath.
[ترجمه ترگمان]صدای ماکسی را می شنید که نفسش را در سینه حبس می کرد
[ترجمه گوگل]او می تواند Moxie نفس بکشد

4. So yes, it takes some "moxie" to refer to one proposal on happiness as happiness itself.
[ترجمه ترگمان]بنابراین بله، برای اشاره به یک پیشنهاد در مورد خوشحالی به عنوان خود شادی، \"moxie\" لازم است
[ترجمه گوگل]بنابراین بله، برخی از 'moxie' برای اشاره به یک پیشنهاد در مورد شادی به عنوان شادی به خود می گیرد

5. Darren Fletcher was satisfied with the pluck and moxie on show in United's battling draw at Stoke City.
[ترجمه ترگمان](درن فلچر)با توجه به مبارزات انتخاباتی در شهر استوک سیتی، از دل و جرات خود راضی بود
[ترجمه گوگل]دارن فلچر با تساوی و تساوی در نمایش دروگبا در استوک سیتی راضی بود

6. In the museum, we saw the famous Moxie double - edged sword.
[ترجمه ترگمان]در موزه، ما شمشیر Moxie را دیدیم
[ترجمه گوگل]در موزه، شمشیر دو طرفه Moxie مشهور را دیدیم

7. Come on. Show some moxie!
[ترجمه ترگمان] زود باش! یه کم جسارت نشون بده
[ترجمه گوگل]بیا دیگه نمایش برخی از moxie!

8. He's a small kid, but he has plenty of moxie.
[ترجمه ترگمان]بچه کوچکی است، اما دل و جریت زیادی دارد
[ترجمه گوگل]او یک بچه کوچک است، اما او مقدار زیادی از moxie دارد

9. She is utterly fearless and sure of herself, small in stature but large in moxie.
[ترجمه ترگمان]او کاملا نترس و از خودش مطمئن است، اما قد بلندی دارد، اما به اندازه کافی بزرگ است
[ترجمه گوگل]او کاملا بی تردید و مطمئن از خود، کوچک در قد، اما بزرگ در moxie

10. Campanis makes up for her small size with plenty of moxie.
[ترجمه ترگمان]Campanis به اندازه سایز کوچیکش با moxie زیادی بزرگ میشه
[ترجمه گوگل]Campanis برای اندازه کوچک خود را با مقدار زیادی moxie تشکیل می دهد

11. Inside, all was just as it had always been, except there was more Coca Cola and not so much Moxie and root beer and birch beer and sarsaparilla.
[ترجمه ترگمان]در داخل، همه چیز درست مثل همیشه بود، به جز کوکا کولا و آبجو و آبجو و آبجو و آبجو
[ترجمه گوگل]در داخل، همه چیز همانطور بود که همیشه بوده است، مگر اینکه کوکا کولا و نه خیلی مکسیه و آبجو ریشه ای و توس و ساراپاریلا وجود داشته باشد

12. Chances are whoever you're interviewing with got where he is by showing some moxie, and you should too.
[ترجمه ترگمان]احتمال داره هر کسی که باه اش مصاحبه می کنی، با پیدا کردن یه سری moxie، و تو هم باید باه اش مصاحبه کنی
[ترجمه گوگل]شانس هر کسی که مصاحبه می کنید با جایی که او نشان دادن برخی از moxie است، و شما نیز باید

13. He added that Sun has played professionally and that " he's got a lot of moxie. "
[ترجمه ترگمان]وی افزود که سان به طور حرفه ای بازی کرده است و \" او خیلی از moxie برخوردار است \"
[ترجمه گوگل]وی اضافه کرد که خورشید حرفه ای بوده است و 'او خیلی زرنگ است '

14. But at the time, I certainly had plenty of moxie.
[ترجمه ترگمان]اما در آن زمان، من واقعا جسارت زیادی داشتم
[ترجمه گوگل]اما در آن زمان، من قطعا مقدار زیادی از moxie داشتم

پیشنهاد کاربران

مصمم ، با انگیزه ، جسور
courage and determination

Ex:
He 's a small kid, but he has plenty of moxie


کلمات دیگر: