کلمه جو
صفحه اصلی

local authority

انگلیسی به انگلیسی

• official institution that runs a settlement, town or municipal council, local board or council

جملات نمونه

1. The government says that local authority spending is excessive.
[ترجمه ترگمان]دولت می گوید که هزینه های مقامات محلی بیش از حد است
[ترجمه گوگل]دولت می گوید هزینه های دولت محلی بیش از حد است

2. The local authority could find itself in the invidious position of having to refuse.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی می توانستند در موقعیت بد مسیحیان برای امتناع از امتناع، خود را پیدا کنند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی می توانند خود را در موقعیت وحشتناکی که باید رد کنند، پیدا کنند

3. The local authority may assist you to obtain alternative accommodation.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی ممکن است به شما در کسب اقامت جایگزین کمک کنند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی ممکن است به شما کمک کنند که محل سکونت خود را بدست آورید

4. The local authority is to carry out a feasibility study into expanding the old stadium.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی باید یک مطالعه امکان سنجی برای توسعه ورزشگاه قدیمی انجام دهند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی این است که یک مطالعه امکان سنجی برای گسترش استادیوم قدیمی انجام دهند

5. Local authority nursery provision covers only a tiny minority of working mothers.
[ترجمه ترگمان]تهیه مهد کودک محلی تنها یک اقلیت کوچک از مادران شاغل را تحت پوشش قرار می دهد
[ترجمه گوگل]تدارکات مهد کودک در مؤسسات محلی تنها یک اقلیت کوچکی از مادران کارگر را پوشش می دهد

6. Fifteen-year-old Danny is on the run from a local authority home.
[ترجمه ترگمان]\"دنی\" ۱۵ ساله در حال فرار از یک مقام محلی است
[ترجمه گوگل]دنی پانزده ساله در حال اجرا است از خانه های محلی

7. The local authority must try to recover arrears of rent.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی باید تلاش کنند که بدهی های معوقه خود را جبران کنند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی باید تلاش کنند تا بدهی اجاره را بهبود ببخشند

8. The local authority may then try to shuffle these responsibilities off onto another authority.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی ممکن است سعی کنند این مسئولیت ها را به قدرت دیگری منتقل کنند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی پس از آن می توانند این مسئولیت ها را به یکی دیگر از مقامات تقسیم کنند

9. The Local Authority runs an advice centre in the town.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی یک مرکز مشاوره در شهر را اداره می کنند
[ترجمه گوگل]اداره محلی یک مرکز مشاوره در شهر دارد

10. He's in the care of the local authority.
[ترجمه ترگمان]او در بخش مراقبت از مقامات محلی است
[ترجمه گوگل]او در مراقبت از مقامات محلی است

11. The local authority considered that the school did not meet requirements.
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی معتقدند که این مدرسه فاقد الزامات است
[ترجمه گوگل]مقامات محلی معتقد بودند که مدرسه الزامات را برآورده نمی کند

12. It outraged the public that the local authority decided to close the road.
[ترجمه ترگمان]این موضوع مردم را عصبانی کرد که مقامات محلی تصمیم گرفتند که جاده را ببندند
[ترجمه گوگل]این مردم را خشمگین کرد که مقامات محلی تصمیم به بستن جاده ها کردند

13. I have a suspicion that the local authority may be planning to close the school.
[ترجمه ترگمان]من شک دارم که ممکن است مقامات محلی در حال برنامه ریزی برای بستن مدرسه باشند
[ترجمه گوگل]من یک سوء ظن وجود دارد که مقامات محلی ممکن است برنامه ریزی برای بستن مدرسه داشته باشند

14. He accused the local authority of maladministration.
[ترجمه ترگمان]او مقامات محلی of را متهم کرد
[ترجمه گوگل]او مقامات محلی بدبختی را متهم کرد

15. The local authority can apply for a supervision order for the child.
[ترجمه ترگمان]مراجع محلی می توانند برای یک فرمان نظارت برای کودک درخواست دهند
[ترجمه گوگل]مقامات محلی می توانند برای نظارت نظارتی برای کودک درخواست دهند

پیشنهاد کاربران

ارگانهای محلی


مقامات محلی

مسئولین محلی

مقام محلی


کلمات دیگر: