کلمه جو
صفحه اصلی

unexcited

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of excited.
متضاد: excited

• not excited

جملات نمونه

1. Well, you should be absolutely unexcited because it doesn't mean anything; if they were giving you extra shares and just you alone, that would be great--that would be good.
[ترجمه ترگمان]خوب، تو باید به خاطر این که هیچ منظوری نداشته باشی، چون این هیچ معنی ندارد؛ اگر آن ها سهم بیشتری به تو داده باشند و فقط تو تنها باشی، عالی خواهد بود - این خیلی خوب بود
[ترجمه گوگل]خوب، شما باید کاملا بی اعتقاد باشید، زیرا این چیزی نیست؛ اگر آنها به شما سهام اضافی داده اند و فقط شما تنها باشید، این عالی خواهد بود - که خوب خواهد بود

2. This was the voice of a stranger, unexcited, pleasantly glad to see him - that was all.
[ترجمه ترگمان]این صدای مردی بیگانه بود که با خوش رویی و خوش رویی از دیدنش خوشحال بود - همه اش همین بود
[ترجمه گوگل]این صدای غریبه بود، بی اعتنایی، خوشحال بود که او را ببیند - این همه بود

3. There are several ways to separate excited from unexcited molecules, thus harvesting the desired isotope.
[ترجمه ترگمان]روش های مختلفی برای جدا شدن از مولکول های unexcited وجود دارد در نتیجه ایزوتوپ مورد نظر را برداشت می کند
[ترجمه گوگل]چندین راه برای جدا کردن هیجان از مولکول های غیر هیجانی وجود دارد، بنابراین ایزوتوپ مورد نظر را برداشت می کنید

4. He was still unexcited.
[ترجمه ترگمان] اون هنوز هم \"unexcited\" بود
[ترجمه گوگل]او هنوز بی فایده بود

5. However, in recent years it has become possible to extract sperm cells from the unexcited male sex organs by special medical procedures.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در سال های اخیر امکان استخراج سلول های اسپرم از اندام های جنسی نر unexcited توسط روش های خاص پزشکی امکان پذیر شده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در سال های اخیر، با استفاده از روش های پزشکی خاص، امکان استخراج سلول های اسپرم از ارگان های جنس نر غیر منتظره وجود دارد

6. After orgasm, the sex organs (and with them the whole body) need some time to return to their unexcited state.
[ترجمه ترگمان]پس از orgasm، اندام های جنسی (و با تمام بدن)به کمی زمان برای بازگشت به حالت unexcited نیاز دارند
[ترجمه گوگل]پس از ارگاسم، ارگان های جنسی (و با آنها تمام بدن) نیاز به زمان دارند تا به حالت غیر منتظره بازگردند

7. Does the experience of boredom make you unmotivated and unexcited?
[ترجمه ترگمان]آیا این تجربه ملال سبب می شود که شما unmotivated و unexcited را از خود دور کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا تجربه خستگی شما را ناامید و غیر منتظره می کند؟

8. This stimulated emission is the opposite of (stimulated) absorption, where unexcited matter is stimulated into an excited state by a light wave.
[ترجمه ترگمان]این انتشار تحریک شده، نقطه مقابل جذب (تحریک)جذب است، که در آن ماده unexcited در یک حالت هیجان زده با موج نوری تحریک می شود
[ترجمه گوگل]این تحریک تحریک شده، مخالف جذب (تحریک شده) است، جایی که ماده غیر مشتق شده با یک موج نور تحریک شده به یک حالت هیجان انگیز است

9. At extremely cold temperatures, it goes quantum: It exists in an oscillating waveform spanning an excited state, an unexcited state, or both simultaneously, all controlled by electrical currents.
[ترجمه ترگمان]در دماهای بسیار سرد، کوانتومی وجود دارد: در شکل موج نوسانی با یک حالت هیجان زده، یک حالت unexcited وجود دارد، یا هر دو به طور همزمان، همه تحت کنترل جریان های الکتریکی هستند
[ترجمه گوگل]در دماهای بسیار سرد، کوانتومی به وجود می آید که در یک شکل موج نوسانی قرار دارد که در حالت تحریک شده، حالت غیر منتظره یا هر دو به طور همزمان، همه با جریان الکتریکی کنترل می شود

پیشنهاد کاربران

بی حس و حال


کلمات دیگر: