کلمه جو
صفحه اصلی

peregrination


مسافرت دور، جهان گردی، دربدری

انگلیسی به فارسی

مسافرت دور،جهانگردی،دربدری


پیاده روی


انگلیسی به انگلیسی

• travel, journey, voyage; migration, wandering
a peregrination is a long journey which involves wandering about from place to place; a formal word.

جملات نمونه

1. His peregrinations took him to India.
[ترجمه ترگمان]peregrinations او را به هند برد
[ترجمه گوگل]او به هند سفر کرد

2. His peregrinations of the islands at election time were always diverting public entertainments.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]پیروان او از جزایر در زمان انتخابات، همیشه سرگرمی های عمومی را هدایت می کردند

3. In truth, these peregrinations required the talents of a mountain goat.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]در حقیقت، این سفرها نیاز به استعدادهای بزرگی داشتند

4. She would interrupt her nocturnal peregrinations to stuff into herself anything she could find to eat.
[ترجمه ترگمان]دلش می خواست هر چیزی را که می توانست برای خوردن پیدا کند، در خود ایجاد کند
[ترجمه گوگل]او می تواند وقایع شبانه خود را قطع کند تا چیزهایی را که می تواند برای خوردن پیدا کند را به خودش جلب کند

5. The pages that follow chart my peregrinations through the engrossing world of pentecostalism.
[ترجمه ترگمان]صفحاتی که از نقشه من در دنیای مجازی of پیروی می کنند
[ترجمه گوگل]صفحاتی که به دنبال چگونگی پیگیری من از طریق دنیای پر جنب و جوش پتانسیستیسم هستند

6. If they break off their constant peregrinations, their voice seizes up and they lose their memory.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها peregrinations را از هم جدا کنند، صدایش می گیرد و حافظه خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]اگر آنها پیاده روی های ثابت خود را قطع کنند، صدای خود را می گیرند و حافظه خود را از دست می دهند

7. His peregrinations round the countryside continued, often accompanied by disturbance.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]سفرهای او در اطراف حومه ادامه داشت و اغلب با اختلال همراه بود

8. His peregrinations took him to India and China.
[ترجمه ترگمان]peregrinations او را به هند و چین برد
[ترجمه گوگل]سفرهای او او را به هند و چین برد

9. The first voice to peregrination over a wire was even a surprise for its inventor. Alexander Graham Bell.
[ترجمه ترگمان]اولین صدایی که به گوش رسید حتی یک سورپریز هم برای مخترع آن بود الکساندر گراه ام بل
[ترجمه گوگل]صدای اول برای پیاده روی بر روی یک سیم، حیرت انگیز است برای مخترعش الکساندر گراهام بل

10. He experienced different cultures during his peregrination.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]او در طول گذشتگی خود، فرهنگ های مختلفی را تجربه کرد

11. Among them, the second part is about the peregrination of Yang Shen in Yun nan.
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها، بخش دوم در مورد peregrination شدن یانگ شن در یون نان است
[ترجمه گوگل]در میان آنها، بخش دوم، در مورد پیروی از یانگ شن در Yun nan است

12. Uninterrupted conversation with Leto was required now, plain talk about the impending peregrination to the Festival City of Onn.
[ترجمه ترگمان]گفتگوی uninterrupted با Leto اکنون مورد نیاز بود و درباره the قریب الوقوع به شهر Festival صحبت می شد
[ترجمه گوگل]مکالمه بدون وقفه با لتو در حال حاضر، بحث ساده ای در مورد پیش رفتن قریب الوقوع به شهر جشنواره Onn بود

13. The evergreen dramatic does disciplines a. m. and night, even when he has to peregrination for filming, along to Sina. com.
[ترجمه ترگمان]همیشه سبز چنان مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد متر و شب، حتی زمانی که برای فیلم برداری، به همراه سینا برای فیلم برداری آماده است com
[ترجمه گوگل]نمایشنامهنویسی همیشه سبز نظریههای یک متر و شب، حتی زمانی که او برای فیلمبرداری، همراه با سینا، مجبور است کام

14. The second, the third and the fourth part expatiated the peregrination of Yang Shen in Yun nan commonly and the poem that he wrote down.
[ترجمه ترگمان]دوم، سومین و چهارمین بخش از peregrination شن شن در یون nan به طور معمول و شعری که او نوشت را به تفصیل شرح داد
[ترجمه گوگل]قسمت دوم، سوم و چهارم اغوا کردن یانگ شن در یون نان و شعر که او نوشت

پیشنهاد کاربران

طی مسیر

سفر طولانی معمولا به صورت پیاده به منظور سیاحت یا جهانگردی


کلمات دیگر: