کلمه جو
صفحه اصلی

rumpus


معنی : غوغا، هنگامه
معانی دیگر : (عامیانه) قال و قیل، آشوب

انگلیسی به فارسی

رمپوس، هنگامه، غوغا


غوغا، هنگامه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a noisy disturbance; ruckus.
مشابه: affray, commotion, fray, fuss

• uproar, disturbance, noisy commotion; fight, controversy, dispute
a rumpus is a lot of noise or an argument.

مترادف و متضاد

Synonyms: brouhaha, commotion, discord, disturbance, donnybrook, fracas, fuss, hassle, hubba-hubba, hubbub, hullabaloo, noise, outcry, pandemonium, racket, rhubarb, ruckus, tumult, turmoil, upheaval, uproar


غوغا (اسم)
pandemonium, fray, turmoil, affray, melee, uproar, clamor, mobile, riot, tumult, ruckus, hubbub, scuffle, mob, scrimmage, jangle, rave, peal, canaille, din, embroilment, hordes of locusts, hurly-burly, rumpus

هنگامه (اسم)
uproar, tumult, scrimmage, rumpus

clamor


جملات نمونه

1. raise cain (or the devil or hell or a rumpus or the roof, etc. )
بسیار خشمگین شدن،محشر به پا کردن،شور و شر ایجاد کردن

2. There's a real rumpus going on upstairs.
[ترجمه ترگمان]یک ورزش در طبقه بالا انجام می شود
[ترجمه گوگل]یک قدم واقعی در حال رفتن به طبقه بالا وجود دارد

3. Fans kicked up a rumpus when the concert was cancelled.
[ترجمه ترگمان]هواداران وقتی کنسرت لغو شد، بازی کردند
[ترجمه گوگل]هواداران وقتی که کنسرت لغو شد، یک رمپ را زد

4. The rumpus has made all the optimistic statements about unity and harmony ring a little hollow.
[ترجمه ترگمان]این بازی، تمام اظهارات خوش بینانه ای درباره اتحاد و هماهنگی را به یک گودال کوچک تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]رمپوس تمام اظهارات خوش بینانه ای را درباره وحدت و هماهنگی ساخته است

5. You should raise a rumpus about the lack of safety routines here.
[ترجمه ترگمان]شما باید در مورد عدم وجود امور مربوط به ایمنی در اینجا، بازی کنید
[ترجمه گوگل]شما باید در مورد فقدان رویه های ایمنی در اینجا بحث کنید

6. In the ensuing political rumpus John Major shamelessly distanced himself from his henchman.
[ترجمه ترگمان]در the که پس از آن، جان میجر، در rumpus، خود را از henchman دور کرد
[ترجمه گوگل]جان مینور در ردیف سیاسی بعدی، خود را بی رحم خود را از دست اندرکارانش جدا کرد

7. The kids were making quite a rumpus in the living room.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در اتاق پذیرایی بازی می کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها در اتاق نشیمن کاملا درهم ریختند

8. What's all this rumpus about?
[ترجمه ترگمان]این rumpus در چه موردی بود؟
[ترجمه گوگل]همه چیز درباره این موضوع چیست؟

9. The Christmas rumpus led to unfair and short-sighted predictions that it was the swansong in Frank McAvennie's eventful career.
[ترجمه ترگمان]این بازی منجر به پیش بینی های غیرمنصفانه و کوته بینانه ای شد که در دوران زندگی پر حادثه فرانک s مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]رمپ کریسمس منجر به پیش بینی های غیرمنصفانه و بینظیری شد که این شایستگی در زندگی حرفه ای فرانک مک آواننی بود

10. It caused a huge rumpus which has its effects even now.
[ترجمه ترگمان]این بیماری باعث ایجاد a که حتی اکنون اثرات آن را نیز دارد، ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]این باعث ایجاد یک رمپ بزرگ شد که تا به حال اثرات آن را نیز داشته است

11. After the street rumpus both Mr Davies and Daly needed medical treatment.
[ترجمه ترگمان]بعد از خیابان، هم آقای دیویس و هم دالی به درمان پزشکی نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]پس از خیابان، هر دو آقای دیویس و دالی نیاز به درمان پزشکی داشتند

12. There was an old typewriter in the rumpus room.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین تحریر قدیمی در اتاق rumpus بود
[ترجمه گوگل]یک ماشین چاپگر قدیمی در اتاق رمپ وجود داشت

13. They kick up a rumpus and throw things at each other.
[ترجمه ترگمان]They ها رو به هم میزنن و یه سری چیزا رو پرت میکنن به همدیگه
[ترجمه گوگل]آنها یک ضربه محکم و ناگهانی و چیزهای دیگر را پرتاب می کنند

14. Who's kicking up all that rumpus?
[ترجمه ترگمان]کیست که همه این rumpus و rumpus را در بر بگیرد؟
[ترجمه گوگل]چه کسی لگد زدن این همه رمپو؟

پیشنهاد کاربران

صدای قیل و قال، داد و فریاد،


کلمات دیگر: