از روی بی فکری
thoughtlessly
از روی بی فکری
انگلیسی به فارسی
با بی ملاحظگی، بی ملاحظانه، با بی احتیاتی
بی فکری
انگلیسی به انگلیسی
• inconsiderately, insensitively; rashly, carelessly
جملات نمونه
1. They thoughtlessly planned a picnic without him.
[ترجمه ترگمان]بدون او، بدون او، یک پیک نیک را برنامه ریزی کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها بدون توجه به یک پیک نیک بدون او برنامه ریزی کردند
[ترجمه گوگل]آنها بدون توجه به یک پیک نیک بدون او برنامه ریزی کردند
2. He had behaved thoughtlessly and selfishly.
[ترجمه ترگمان]او خیلی بی پروا و خودخواهانه رفتار کرده بود
[ترجمه گوگل]او بی فکر و خودخواهانه رفتار کرده بود
[ترجمه گوگل]او بی فکر و خودخواهانه رفتار کرده بود
3. He treated his parents thoughtlessly.
[ترجمه ترگمان]او با پدر و مادرش بی وقفه رفتار می کرد
[ترجمه گوگل]او پدر و مادر خود را بدون توجه به درمان
[ترجمه گوگل]او پدر و مادر خود را بدون توجه به درمان
4. Bathsheba now realized how thoughtlessly she had behaved towards him, and understood how deeply he loved her.
[ترجمه ترگمان]اکنون پی برده بود که چگونه با او رفتار کرده است، و درک می کرد که چقدر او را دوست دارد
[ترجمه گوگل]Bathsheba در حال حاضر متوجه شد که چگونه بی فایده او به او رفتار کرده بود، و متوجه شدم که او عمیقا او را دوست داشت
[ترجمه گوگل]Bathsheba در حال حاضر متوجه شد که چگونه بی فایده او به او رفتار کرده بود، و متوجه شدم که او عمیقا او را دوست داشت
5. Too much of it, however, is thoughtlessly neglected or replaced, often at great expense.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بیش از حد به خرج کردن و یا تعویض، اغلب با هزینه زیاد، بی توجهی می شود
[ترجمه گوگل]با این وجود، بیش از حد آن را بی فایده نادیده گرفته و یا جایگزین می شود، اغلب در هزینه های بزرگ
[ترجمه گوگل]با این وجود، بیش از حد آن را بی فایده نادیده گرفته و یا جایگزین می شود، اغلب در هزینه های بزرگ
6. We can no longer thoughtlessly use the many resources provided by nature.
[ترجمه ترگمان]ما دیگر نمی توانیم از منابع بسیاری که توسط طبیعت تامین می شوند، استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما دیگر نمی توانیم به راحتی از منابع زیادی که توسط طبیعت ارائه شده استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]ما دیگر نمی توانیم به راحتی از منابع زیادی که توسط طبیعت ارائه شده استفاده کنیم
7. Nobody is perfect, and everyone acts thoughtlessly on occasion.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس بی عیب و نقص نیست و هر کسی که در این مورد بی توجه باشد
[ترجمه گوگل]هیچ کس کامل نیست، و هر کس به طور مناسبی بی فایده است
[ترجمه گوگل]هیچ کس کامل نیست، و هر کس به طور مناسبی بی فایده است
8. The principle is repeatedly and thoughtlessly violated.
[ترجمه ترگمان]این اصل بارها و بارها زیرپا گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]این اصل بارها و بارها مورد غفلت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]این اصل بارها و بارها مورد غفلت قرار گرفته است
9. He stared thoughtlessly at the picture.
[ترجمه ترگمان]او به عکس خیره شد
[ترجمه گوگل]او بی نظیر در تصویر نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او بی نظیر در تصویر نگاه کرد
10. To utter ( something ) stupidly or thoughtlessly.
[ترجمه ترگمان]برای این که یک چیزی را به زبان بیاورم، احمقانه یا بی فکر
[ترجمه گوگل]به مطلق (چیزی) بی احترامی یا بی فکر
[ترجمه گوگل]به مطلق (چیزی) بی احترامی یا بی فکر
11. To chatter thoughtlessly or at length.
[ترجمه ترگمان]گپ زدن و حرف زدن و طول کشیدن
[ترجمه گوگل]برای بی نظمی و یا دراز کشیدن
[ترجمه گوگل]برای بی نظمی و یا دراز کشیدن
12. To waste time is to expend it thoughtlessly or carelessly.
[ترجمه ترگمان]تلف کردن وقت، بی هوده بودن یا سرسری گرفتن است
[ترجمه گوگل]برای هدر دادن زمان صرف صرفه جویی در مصرف آن یا بی احتیاطی است
[ترجمه گوگل]برای هدر دادن زمان صرف صرفه جویی در مصرف آن یا بی احتیاطی است
13. Thoughtlessly Thou hast put to death my virtue and my sin alike!
[ترجمه ترگمان]لعنت به تو، ترا به مرگ و گناه من put!
[ترجمه گوگل]فکر نابخشودنی، فضیلت من و گناه من را به طور کلی به مرگ محکوم کردی
[ترجمه گوگل]فکر نابخشودنی، فضیلت من و گناه من را به طور کلی به مرگ محکوم کردی
14. A principle is involved, a life - and - death principle which is repeatedly and thoughtlessly violated.
[ترجمه ترگمان]یک اصل در آن دخیل است، یک اصل زندگی و زندگی که بارها و بارها زیرپا گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]یک اصل درگیر است، یک اصل زندگی و مرگ است که بارها و بارها مورد غفلت قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]یک اصل درگیر است، یک اصل زندگی و مرگ است که بارها و بارها مورد غفلت قرار گرفته است
پیشنهاد کاربران
از روی بی پروایی
از روی بی ملاحظگی
از روی بی احتیاطی
از روی بی فکری
از روی بی مبالاتی
بی احتیاطانه
از روی بی ملاحظگی
از روی بی احتیاطی
از روی بی فکری
از روی بی مبالاتی
بی احتیاطانه
نسنجیده
کلمات دیگر: