کلمه جو
صفحه اصلی

desiccated


(verb transitive) خشک کردن، در جای خشک نگه داشتن

انگلیسی به انگلیسی

• dried out; dehydrated or powdered; lifeless
desiccated food has been dried in order to preserve it.
something that is desiccated has lost all the moisture that was in it; a literary use.

جملات نمونه

1. We passed the desiccated corpse of a brigand hanging on a gibbet.
[ترجمه ترگمان]از کنار جسد خشک یک راهزن که به چوبه دار آویزان بود گذشتیم
[ترجمه گوگل]ما جسد خشک شده یک برده را که بر روی گیببوت حلق آویز شده است گذراندیم

2. The bricks were desiccated by the sun.
[ترجمه ترگمان]آجرها را در زیر آفتاب خشک کرده بودند
[ترجمه گوگل]آجرها توسط خورشید خشک شدند

3. The old sailor's skin has desiccated from years of being out in the sun and the wind.
[ترجمه ترگمان]پوست ملوان پیر از سال ها پیش در آفتاب و باد خشک شده است
[ترجمه گوگل]پوست ملوان قدیمی سالها از خورشید و باد خشک شده است

4. The ham was desiccated, the scrambled eggs congealed, and the fruit juice fermented.
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک خشک شده بود، نیمرو منجمد شد و عصاره میوه تخمیر شد
[ترجمه گوگل]ژامبون خشک شده بود، تخم مرغ های پخته شده خرد شده و آب میوه تخمیر شد

5. Herman's taxidermy was inexpert, but Ma Katz was desiccated rather than rotten.
[ترجمه ترگمان]بدن taxidermy فاقد تجربه بود، اما مادر Katz خشک و خشک بود تا فاسد شدن
[ترجمه گوگل]Taxersermy هرمان بی تجربه بود، اما Ma Katz به جای فاسد خشک شده بود

6. Desiccated liver is approximately 80% protein and is easily broken down and absorbed by the stomach.
[ترجمه ترگمان]کبد desiccated تقریبا ۸۰ درصد پروتئین دارد و به راحتی شکسته می شود و توسط معده جذب می شود
[ترجمه گوگل]کبد خشک شده تقریبا 80٪ پروتئین است و به آسانی شکسته و جذب شده توسط معده می شود

7. Gone are the wild, kaleidoscopic murals, desiccated couches and furry dancing masses that rendered the old space a rhythmic poltergeist.
[ترجمه ترگمان]کاناپه های پوشیده از وحشی، kaleidoscopic خشک شده و توده های مواج و رقصان که فضای کهنه و rhythmic را تشکیل می دادند، از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]نقاشی های وحشی، کالیودوسکوپی، نیمکت های خشک شده و توده های رقص خزدار به نمایش گذاشته شده است که فضای قدیمی را به عنوان یک المپیک ریتمیک ارائه می دهد

8. Scratched into this desiccated earth is an environmental warning.
[ترجمه ترگمان]تبدیل شدن به این زمین خشک و خشک یک هشدار زیست محیطی است
[ترجمه گوگل]هشدار زیست محیطی به این زمین خشک شده خراشیده شده است

9. A few days later we passed the desiccated corpse of another brigand hanging on a gibbet beside the track.
[ترجمه ترگمان]چند روز پس از آن جسد خشک دیگری را که در کنار جاده دار آویخته بود عبور کردیم
[ترجمه گوگل]چند روز پس از آن ما جسد خشک شده از یک برده دیگری را که در کنار گیببوت قرار دارد قرار دادیم

10. Marriage, that desiccated, pedantic, self-satisfied prude.
[ترجمه ترگمان]ازدواج، خشک و فاضل، prude و self
[ترجمه گوگل]ازدواج، که خشک شده، pedandtic، خود راضی غرور

11. The old sailor's skin desiccated from years of being out in the sun and the wind.
[ترجمه ترگمان]پوست ملوان پیر از سال ها پیش در آفتاب و باد خشک شده بود
[ترجمه گوگل]پوست ملوان قدیمی از سال هایی که در خورشید و باد خشک شده است، خشک شده است

12. We produce quality Desiccated Coconut, Coconut Cream, Crude Coconut Oil, Nata De Coco, Coconut Shell Charcoal and Coconut Fiber, Crude Palm Oil and Palm Kernel Oil in Indonesia for the global market.
[ترجمه ترگمان]ما کیفیت روغن نارگیل، کرم نارگیل، روغن نارگیل خام، Nata د کوکو، نارگیل شل و روغن نارگیل، نفت خام نخل و پالم کرنل نفت نخل را در اندونزی برای بازار جهانی تولید می کنیم
[ترجمه گوگل]ما تولید نارگیل خشک نارگیل، کرم نارگیل، روغن نارگیل خام، ناتا د Coco، ذغال سنگ نارگیل پوسته و فیبر نارگیل، نفت خام نخل و روغن هسته ای پالم در اندونزی برای بازار جهانی

13. But it makes the sort of sense that in the 1950s inspired Nye Bevan, a firebrand on the left of Britain’s Labour Party, to describe the centrist Hugh Gaitskell as a “desiccated calculating machine”.
[ترجمه ترگمان]اما این حس را بوجود می آورد که در دهه ۱۹۵۰ الهام گرفته از نای Bevan، یک جرقه در سمت چپ حزب کارگر بریتانیا، برای توصیف the centrist به عنوان یک ماشین محاسبه خشک \"
[ترجمه گوگل]اما به نظر می رسد که در دهه 1950 نای بوان، یک علامت تجاری در سمت چپ حزب کارگر بریتانیا، الهام بخش بود تا هوگو گیتسکل (Centre Hugh Gaitskell) را به عنوان یک ماشین محاسبه خنثی توصیف کند

14. The British might occasionally elect a desiccated calculating machine.
[ترجمه ترگمان]انگلیسی ها گاهی اوقات یک ماشین محاسباتی خشک را انتخاب می کنند
[ترجمه گوگل]ممکن است بریتانیا گهگاه دستگاه محاسبه خشک شده را انتخاب کند

پیشنهاد کاربران

خشک شده

Desiccated coconut
پودر نارگیل

Uninteresting
Lacking Vitality


کلمات دیگر: