کلمه جو
صفحه اصلی

mole rat

انگلیسی به انگلیسی

• bandicoot rat; furry tailless rodent with short limbs that resembles a mole in its appearance and behavior native of eastern europe and middle east

جملات نمونه

1. The blind mole rat rubs its tears into its fur, which appears to make other mole rats less aggressive, said Sobel.
[ترجمه ترگمان]موش کور کور در حالی که اشک هایش را در خز خود فرو می برد، گفت: به نظر می رسد موش های کور دیگری کم تر از این aggressive
[ترجمه گوگل]سوبل گفت: 'موش نابینا نابینا اشک خود را به پوستش می کشد، که به نظر می رسد دیگر موش های خنثی کمتر تهاجمی باشد '

2. The naked mole rat goes by many names, including the potentially misleading "sand puppy" which might imply that these voracious diggers are cute and friendly fellows.
[ترجمه ترگمان]موش کور موش کور چندین نام دارد، از جمله \"توله سگ misleading\" که ممکن است به این معنی باشد که این افراد حریص، بامزه و دوست داشتنی هستند
[ترجمه گوگل]موش های خالدار ملخ توسط نام های بسیاری، از جمله 'توله سگ شن و ماسه' به طور بالقوه گمراه کننده می آیند، که ممکن است به این نکته اشاره کند که این گیاهان شاداب، دوستانه و دوستانه هستند

3. The naked mole rat is also of interest because it is extraordinarily long-lived for a rodent of its size (up to 28 years) and holds the record for the longest living rodent.
[ترجمه ترگمان]موش کور موش کور نیز مورد علاقه است زیرا به گونه ای فوق العاده طولانی است - برای یک موش از اندازه خود (تا ۲۸ سال)عمر می کند و رکورد طولانی ترین موش زنده را نگه می دارد
[ترجمه گوگل]موش صحرایی برهنه نیز مورد توجه است، زیرا برای یک جوندگان اندازه آن (تا 28 سال) فوق العاده طولانی است و رکورد طولانی ترین جوندگان زنده را دارد

4. He walks along a narrow path to a ridge where wild boar, hyenas and the golden mole rat occasionally roam.
[ترجمه ترگمان]او در مسیری باریکی به سمت صخره ای می رود که گراز وحشی، کفتارها و موش کور موش، گهگاه پرسه می زنند
[ترجمه گوگل]او در امتداد یک مسیر باریک به یک حوضچه حرکت می کند که در آن گرگ وحشی، گای ها و موش های غول طلایی گاهی اوقات سرگردان می شوند

5. A new study suggests the laid-back lifestyle of some in a colony actually helps the queen mole rat spread her genes.
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه جدید نشان می دهد که سبک زندگی پشتی برخی از کلونی ها در واقع به موش کور ملکه کمک می کند که ژن های خود را گسترش دهد
[ترجمه گوگل]یک مطالعه جدید نشان می دهد که شیوه زندگی پوشیده از بعضی از افراد در یک کلنی واقعا باعث می شود موش ملکه ملایم ژن هایش را گسترش دهد

6. Let's invest more money into at least developing the science of the naked mole rat, the marmoset, the python — whatever.
[ترجمه ترگمان]بیایید پول بیشتری را به حداقل توسعه علم موش کور موش کور، the، the - هر چه که باشد، سرمایه گذاری کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید پول بیشتری را به حداقل توسعه علم موش خالص خالص، marmoset، پایتون - هر چه که باشد، سرمایه گذاری کنیم

7. Several TCM practitioners told me that by substituting the bones of one type of mole rat, the same efficacy has been achieved.
[ترجمه ترگمان]چندین متخصص TCM و TCM به من گفتند که با جایگزین کردن استخوان های یک نوع موش کور مول، همان مقدار به دست آمده است
[ترجمه گوگل]چندین تمرینکننده TCM به من گفتند که با جایگزینی استخوانهای یک نوع موش صحرایی، همان کارآیی به دست آمده است

پیشنهاد کاربران

موش صحرایی


کلمات دیگر: