نقض کننده
violative
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: entailing violation.
• transgressive; desecrating; injurious, molesting
جملات نمونه
1. We can research criminal developing from criminal violative objects, criminal form, criminal duty etc. several perspectives.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم در حال تحقیق جنایی در زمینه توسعه جنایی از موضوعات جنایی، شکل جنایی، وظایف جنایی و غیره باشیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم تحقیقات کیفری را از اشیاء نقض جنایی، شکل جنایی، وظیفه کیفری و غیره و غیره، چندین چشم انداز بررسی کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم تحقیقات کیفری را از اشیاء نقض جنایی، شکل جنایی، وظیفه کیفری و غیره و غیره، چندین چشم انداز بررسی کنیم
2. All violative laboratory results from monitoring samples of imported meat are followed by intensified inspection.
[ترجمه ترگمان]همه نتایج آزمایشگاهی از نظارت بر نمونه های گوشت وارداتی توسط بازرسی شدیدتر دنبال می شود
[ترجمه گوگل]تمام آزمایشات تخریب شده از نمونه های نظارت شده گوشت وارداتی پس از بازرسی شدید دنبال می شوند
[ترجمه گوگل]تمام آزمایشات تخریب شده از نمونه های نظارت شده گوشت وارداتی پس از بازرسی شدید دنبال می شوند
3. But, as this Court has recognized, discrimination may be so unjustifiable as to be violative of due process.
[ترجمه ترگمان]اما همانطور که این دادگاه به رسمیت شناخته شده است، تبعیض ممکن است آن قدر غیرقابل توجیه باشد که بتوان آن را به تعویق انداخت
[ترجمه گوگل]اما، همانطور که این دادگاه به رسمیت شناخته است، تبعیض ممکن است به عنوان غیر قابل اثبات به عنوان نقض از روند مناسب است
[ترجمه گوگل]اما، همانطور که این دادگاه به رسمیت شناخته است، تبعیض ممکن است به عنوان غیر قابل اثبات به عنوان نقض از روند مناسب است
4. The Equal Access Act was challenged in several cases, raising questions about its constitutionality as violative of the establishment clause.
[ترجمه ترگمان]قانون دسترسی برابر در چندین مورد به چالش کشیده شد و سوالاتی در مورد قانونی بودن آن به عنوان بخشی از بند تاسیس مطرح کرد
[ترجمه گوگل]قانون دسترسی برابر در چندین مورد به چالش کشیده شد و پرسش هایی دربارۀ قانون اساسی اش به عنوان نقض ماده استثنایی مطرح شد
[ترجمه گوگل]قانون دسترسی برابر در چندین مورد به چالش کشیده شد و پرسش هایی دربارۀ قانون اساسی اش به عنوان نقض ماده استثنایی مطرح شد
5. The reason that the ban of holding woman for joys partly has sanction connects with robber psychology pattern. Meanwhile it is determined by their violative aim.
[ترجمه ترگمان]دلیل این که ممنوعیت نگه داشتن زن برای شادی ها تا حدی با الگوی روانشناسی robber ارتباط دارد در عین حال، این تصمیم با هدف violative مشخص می شود
[ترجمه گوگل]دلیل اینکه ممنوعیت داشتن زن برای شادی، تا حدی دارای مجوز است، با الگوی روانشناسی دزد ارتباط دارد در ضمن با هدف نقض آن تعیین شده است
[ترجمه گوگل]دلیل اینکه ممنوعیت داشتن زن برای شادی، تا حدی دارای مجوز است، با الگوی روانشناسی دزد ارتباط دارد در ضمن با هدف نقض آن تعیین شده است
6. In the modern civil society, the power of administrative compulsory is the most violative and the most dangerous to the human rights and the right of legal person among all the administrative power.
[ترجمه ترگمان]در جامعه مدنی مدرن، قدرت اعمال اجباری، the و خطرناک ترین حوزه برای حقوق بشر و حقوق فرد حقوقی در میان همه قدرت اجرایی است
[ترجمه گوگل]در جامعه مدنی مدرن، قدرت اجباری اداری بیشترین آسیب پذیری و خطرناک ترین حقوق بشر و حق اشخاص حقوقی در بین تمام قدرت های اداری است
[ترجمه گوگل]در جامعه مدنی مدرن، قدرت اجباری اداری بیشترین آسیب پذیری و خطرناک ترین حقوق بشر و حق اشخاص حقوقی در بین تمام قدرت های اداری است
7. When a liver or kidney or both are found violative (in excess of the MRL) but the skeletal muscle is negative or non-violative, then only the organs shall be condemned.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک کبد یا کلیه یا هر دو violative (در حد افراط of)یافت می شوند اما ماهیچه اسکلتی فرد منفی یا غیر - است، پس فقط اعضا را محکوم خواهند کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کبد یا کلیه یا هر دو آنها نقض می شود (بیش از MRL) اما عضله اسکلتی منفی یا غیر نقص است، و سپس تنها ارگان باید محکوم شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کبد یا کلیه یا هر دو آنها نقض می شود (بیش از MRL) اما عضله اسکلتی منفی یا غیر نقص است، و سپس تنها ارگان باید محکوم شود
8. The dressed carcass and all organs derived from the carcass shall be condemned if the skeletal muscle from that carcass gives a violative result.
[ترجمه ترگمان]لاشه لباس و تمام اندام های حاصل از لاشه را باید محکوم کرد اگر ماهیچه اسکلتی از این لاشه حاصل violative باشد
[ترجمه گوگل]لاشه لباس و تمام ارگان های حاصل از لاشه باید محکوم شود، اگر عضله اسکلت از آن لاشه نتیجه ناخوشایند را محکوم کند
[ترجمه گوگل]لاشه لباس و تمام ارگان های حاصل از لاشه باید محکوم شود، اگر عضله اسکلت از آن لاشه نتیجه ناخوشایند را محکوم کند
9. And to think these guys were mumbling about the anti-terrorist legislation as being violative of the constitution.
[ترجمه ترگمان]و من فکر می کنم که این افراد زیر لبی درباره قوانین مبارزه با تروریسم به عنوان بخشی از قانون اساسی صحبت می کردند
[ترجمه گوگل]و فکر می کنم این بچه ها در مورد قانون ضد تروریست ها به عنوان نقض قانون اساسی گریه می کردند
[ترجمه گوگل]و فکر می کنم این بچه ها در مورد قانون ضد تروریست ها به عنوان نقض قانون اساسی گریه می کردند
پیشنهاد کاربران
ناقض
کلمات دیگر: