کلمه جو
صفحه اصلی

archenemy


معنی : دشمن بزرگ
معانی دیگر : دشمن اصلی، دشمن بزرگ، شیطان، ابلیس

انگلیسی به فارسی

دشمن بزرگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: archenemies
(1) تعریف: a chief or principal enemy.
مترادف: adversary, enemy, foe, opponent
مشابه: antagonist, b�te noire, nemesis

(2) تعریف: (often cap.) the devil.
مترادف: devil, Lucifer, Satan
مشابه: demon, fiend

• satan; chief enemy
greatest foe, leading adversary

مترادف و متضاد

دشمن بزرگ (اسم)
archenemy

جملات نمونه

1. the archenemy
شیطان،اهریمن

2. Conceit and complacency are the archenemy of unity.
[ترجمه ترگمان]Conceit و ازخودراضی، دشمن بزرگ اتحاد هستند
[ترجمه گوگل]فضیلت و آرامش بخشیدن به وحدت است

3. Must remember: Is loaf is the beautiful archenemy!
[ترجمه ترگمان]باید به یاد داشته باشم: قرص بزرگ دشمن است!
[ترجمه گوگل]باید به یاد داشته باشید: آیا قرص archenemy زیبا است؟

4. He actually made friends with his archenemy, Doune.
[ترجمه ترگمان]اون در واقع با دشمن بزرگش دوست شده، Doune
[ترجمه گوگل]او در واقع با دوستانش، Doune دوستش داشت

5. Iran considers Israel its archenemy, and Ahmadinejad has called for the destruction of the Jewish state.
[ترجمه ترگمان]ایران دشمن بزرگ اسرائیل را دشمن خود می داند و احمدی نژاد خواهان نابودی کشور یهودی است
[ترجمه گوگل]ایران، اسرائیل را مورد احترام قرار می دهد و احمدی نژاد خواستار نابودی دولت یهود شده است

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

7. Formalism was become catch the archenemy that fulfil, became influence reform, development, stable formidable enemy.
[ترجمه ترگمان]Formalism دشمن بزرگ را که به عمل آمد، گرفت، بر اصلاحات، توسعه، و دشمن سرسخت نفوذ کرد
[ترجمه گوگل]فرمالیسم تبدیل به دستگیره ای شد که تحقق یابد، به اصلاح، توسعه، دشمن و قدرتمند تبدیل شد

8. Off the rails also be the archenemy that different ground loves.
[ترجمه ترگمان]خاموش کردن ریل ها، دشمن بزرگ دیگری است که زمین متفاوتی را دوست دارد
[ترجمه گوگل]خاموش ریل ها نیز می توانند از زمین های مختلف استفاده کنند

9. Stays up late is the skin health care archenemy.
[ترجمه ترگمان]stays دیر، دشمن بزرگ مراقبت های بهداشتی پوست است
[ترجمه گوگل]مراقبت های بهداشتی در پوست به سلامتی پوست می انجامد

10. After the police finds, archenemy, catch him immediately, regard as the major suspect sends Paris.
[ترجمه ترگمان]پس از این که پلیس پیدا کرد، دشمن بزرگ، او را فورا دستگیر می کند، همان طور که مظنون اصلی پاریس را اعزام می کند
[ترجمه گوگل]پس از پیدا کردن پلیس، دستگیرش کنید، بلافاصله او را ببرید، به عنوان مظنون اصلی به پاریس می گوید

11. "So this is a period of turbulence in an organization which is our archenemy. This is a period, therefore, that all military doctrine suggests you need to go for the knockout punch," he said.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این دوره ای از آشفتگی در یک سازمان است که دشمن بزرگ ما است وی گفت: \" بنابر این، این دوره ای است که همه دکترین نظامی پیشنهاد می کند که شما باید برای ضربه به مرحله حذفی بروید \"
[ترجمه گوگل]'بنابراین این یک دوره آشفتگی در یک سازمان است که ما archenemy بنابراین، دوره ای است که تمام آموزه های نظامی نشان می دهد که شما باید از پانچ ناتو استفاده کنید '

Persia and Rome became archenemies.

ایران و روم دشمن اصلی یکدیگر شدند.


پیشنهاد کاربران

دشمن قسم خورده

دشمن خونی - دشمنی که مشکلش با شما واقعا جدیه طوریکه انگار برادر کشتگی داره باهاتون - بزرگترین دشمن


کلمات دیگر: