کلمه جو
صفحه اصلی

tear someone apart

پیشنهاد کاربران

کسی را عمیقا ناراحت کردن
"stop crying—it's tearing me apart"

چیزی را نابود کردن خصوصا روابط خوب بین انسان ها
a bloody civil war had torn the country apart


کلمات دیگر: