ترسناک
tearfully
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• cryingly, weepingly, blubberingly
جملات نمونه
1. She asks him tearfully how he can expect her to remain on at Thornfield under the circumstances.
[ترجمه ترگمان]با چشمانی پر از اشک از او می پرسد که چه طور می تواند انتظار داشته باشد که او در این شرایط در ثورنفیلد بماند
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی به او می گوید چگونه می تواند انتظار داشته باشد که او در شرایط اضطراری در Thornfield باقی بماند
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی به او می گوید چگونه می تواند انتظار داشته باشد که او در شرایط اضطراری در Thornfield باقی بماند
2. , we overheard a woman tearfully tell her husband that she was sorry that her work had been so consuming.
[ترجمه ترگمان]شنیدیم که زنی با چشمانی اشک بار به شوهرش می گوید که متاسف است که کار او این قدر از پا درآمده است
[ترجمه گوگل]، ما یک زن را می شنیدیم به طرز شگفت آوری به شوهرش می گویم که متاسفم که کارش خیلی زیاد بود
[ترجمه گوگل]، ما یک زن را می شنیدیم به طرز شگفت آوری به شوهرش می گویم که متاسفم که کارش خیلی زیاد بود
3. He was in the studio tearfully erasing all the tapes he'd slaved over.
[ترجمه ترگمان]او در استودیو بود و با چشمانی اشک بار تمام نوارها را از بین برده بود
[ترجمه گوگل]او در استودیو بود، به طرز شلختگی تمام نوارهایی که او می خواند را پاک کرد
[ترجمه گوگل]او در استودیو بود، به طرز شلختگی تمام نوارهایی که او می خواند را پاک کرد
4. 'Why are you doing this?' she asked tearfully.
[ترجمه ترگمان]چرا این کار رو می کنی؟ با چشمانی اشک بار پرسید:
[ترجمه گوگل]'چرا اینجوری میکنی؟' او پرسه زده بود
[ترجمه گوگل]'چرا اینجوری میکنی؟' او پرسه زده بود
5. After the game, she tearfully spoke of possible ligament damage.
[ترجمه ترگمان]پس از بازی، او با چشمانی اشکبار از آسیب رباط احتمالی سخن گفت
[ترجمه گوگل]پس از بازی، او به طرز زشتی از صدمه احتمالی رباط ها سخن گفت
[ترجمه گوگل]پس از بازی، او به طرز زشتی از صدمه احتمالی رباط ها سخن گفت
6. She tearfully departed with one dress, leaving the children behind with her mother.
[ترجمه ترگمان]با چشمانی اشک بار از اتاق بیرون رفت و بچه ها را با مادرش تنها گذاشت
[ترجمه گوگل]او به صورت پریشان با یک لباس رفت و بچه ها را با مادرش ترک کرد
[ترجمه گوگل]او به صورت پریشان با یک لباس رفت و بچه ها را با مادرش ترک کرد
7. She looked at me tearfully.
[ترجمه ترگمان]او با چشمانی اشک بار به من نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به تلخی نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او به تلخی نگاه کرد
8. The rulers have resorted to exhortations, pleading tearfully for restored confidence.
[ترجمه ترگمان]حاکمان به نصیحت و exhortations متوسل شدند و از او درخواست کردند که اعتماد به نفس را دوباره برقرار سازند
[ترجمه گوگل]حاکمان به اعتقادات احتیاج دارند و از اعتماد به نفس باز می گیرند
[ترجمه گوگل]حاکمان به اعتقادات احتیاج دارند و از اعتماد به نفس باز می گیرند
9. Her tearfully, because life pressure is too great, oneself just risk danger in desperation offended law.
[ترجمه ترگمان]او با چشمانی اشک بار به این دلیل که فشار زندگی بیش از حد بزرگ است، خود را به خطر می اندازد و خطر را به خطر می اندازد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی، چون فشار زندگی خیلی بزرگ است، خود را فقط در معرض خطر در معرض خطر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]او به طرز شگفت انگیزی، چون فشار زندگی خیلی بزرگ است، خود را فقط در معرض خطر در معرض خطر قرار می دهد
10. She nodded quietly, looking tearfully at him.
[ترجمه ترگمان]او سرش را به آرامی تکان داد و با چشمانی اشک بار به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او بی سر و صدا خندید و به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]او بی سر و صدا خندید و به او نگاه کرد
11. " My goldfish died, " replied Amy tearfully, without looking up, " and I've just buried him. "
[ترجمه ترگمان]امی با چشمانی اشک بار پاسخ داد: \"ماهی های قرمز من مردند\" و من فقط او را دفن کردم \"
[ترجمه گوگل]'ماهی قرمز من درگذشت،' اوی به طرز وحشیانه پاسخ داد، بدون نگاه کردن، و من فقط او را به خاک سپرده بودم '
[ترجمه گوگل]'ماهی قرمز من درگذشت،' اوی به طرز وحشیانه پاسخ داد، بدون نگاه کردن، و من فقط او را به خاک سپرده بودم '
12. The man confessed tearfully to having beaten his wife.
[ترجمه ترگمان]مرد با چشمانی اشک بار اعتراف کرد که زنش را کتک زده است
[ترجمه گوگل]مرد اعتراف کرد که همسرش را ضرب و شتم کرده است
[ترجمه گوگل]مرد اعتراف کرد که همسرش را ضرب و شتم کرده است
13. I smiled tearfully, swallowed by the darkness.
[ترجمه ترگمان]با چشمانی اشک بار لبخند زدم و در تاریکی فرو رفتم
[ترجمه گوگل]من لبخند زد و به تاریکی فرو برد
[ترجمه گوگل]من لبخند زد و به تاریکی فرو برد
14. Mary broke bown tearfully when she was told the death of her husband.
[ترجمه ترگمان]مری با چشمانی اشک بار، در حالی که به مرگ شوهرش گفته بود، اشک در چشمانش حلقه زد
[ترجمه گوگل]ماری وقتی که به مرگ شوهرش گفته شد، تندخو شد
[ترجمه گوگل]ماری وقتی که به مرگ شوهرش گفته شد، تندخو شد
15. IT asks him tearfully how he can expect IT to remain at Thornfield under the circumstances.
[ترجمه ترگمان]با چشمانی پر از اشک از او می پرسد که چگونه انتظار دارد در این شرایط در ثورنفیلد بمانم
[ترجمه گوگل]فناوری اطلاعات او به طرز شگفت انگیزی می گوید که چگونه می تواند انتظارات فناوری اطلاعات در Thornfield را در شرایطی باقی بگذارد
[ترجمه گوگل]فناوری اطلاعات او به طرز شگفت انگیزی می گوید که چگونه می تواند انتظارات فناوری اطلاعات در Thornfield را در شرایطی باقی بگذارد
پیشنهاد کاربران
گریان
گریه کنان اشک ریزان
کلمات دیگر: