روپوش (ویژه ی تکاوران و مکانیک ها و چتربازان و غیره که شلوار و بالاتنه ی آن یک تکه است)
jumpsuit
روپوش (ویژه ی تکاوران و مکانیک ها و چتربازان و غیره که شلوار و بالاتنه ی آن یک تکه است)
انگلیسی به فارسی
روپوش (ویژهی تکاوران و مکانیکها و چتر بازان و غیره که شلوار و بالاتنهی آن یکتکه است)
لباس خانه و استراحت (یکتکه و بهطور معمول زیپدار از جلو یا عقب)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a one-piece garment worn by parachutists.
• (2) تعریف: a casual garment for men or women that is similar to this.
• full bodysuit worn by parachuters (worn during the time of parachuting); women's overalls
a jump suit is a piece of clothing in the form of a top and trousers in one continuous piece.
a jump suit is a piece of clothing in the form of a top and trousers in one continuous piece.
جملات نمونه
1. The baby, dressed in a flowery jumpsuit, waved her rattle.
[ترجمه ترگمان]بچه که لباس گل دار پوشیده بود، سر تکان داد و سرش را تکان داد
[ترجمه گوگل]کودک، لباس پوشیدنی در جوراب شلواری، جیغ کشید
[ترجمه گوگل]کودک، لباس پوشیدنی در جوراب شلواری، جیغ کشید
2. Just wearing the Falcons' jumpsuit gives you confidence.
[ترجمه ترگمان]فقط پوشیدن لباس شاهین به شما اعتماد به نفس می دهد
[ترجمه گوگل]فقط کت و شلوار Falcons به شما اعتماد به نفس می دهد
[ترجمه گوگل]فقط کت و شلوار Falcons به شما اعتماد به نفس می دهد
3. A short, energetic woman in a suede jumpsuit entered carrying an awkward canvas bag.
[ترجمه ترگمان]زن کوتاه قد و پر جنب و جوشی که با لباس جیر پوشیده شده بود وارد یک کیسه کرباسی کثیف شد
[ترجمه گوگل]یک زن کوتاه و پر انرژی در یک جوزپه جیرجیر وارد کیف چاقوی بی دست و پا شد
[ترجمه گوگل]یک زن کوتاه و پر انرژی در یک جوزپه جیرجیر وارد کیف چاقوی بی دست و پا شد
4. He sewed a jumpsuit and mittens for this super - cat who obviously loved this game.
[ترجمه ترگمان]او برای این سوپر گربه که مشخصا عاشق این بازی بود، یک لباس و دستکش می دوخت
[ترجمه گوگل]او این لباس فوق العاده ای را که به وضوح از این بازی عاشقش بود لذت می برد
[ترجمه گوگل]او این لباس فوق العاده ای را که به وضوح از این بازی عاشقش بود لذت می برد
5. I was wearing a purple jumpsuit, high heeled shoes, and lots of makeup.
[ترجمه ترگمان]من یک لباس بنفش، کفش های پاشنه بلند و لوازم آرایشی زیادی به تن داشتم
[ترجمه گوگل]من لباس جوراب بنفش، کفش پاشنه بلند و بسیاری از آرایش ها را پوشیدم
[ترجمه گوگل]من لباس جوراب بنفش، کفش پاشنه بلند و بسیاری از آرایش ها را پوشیدم
6. He is wearing an orange prison jumpsuit and lying on a prison bunk.
[ترجمه ترگمان]اون یه لباس نارنجی پوشیده و روی تخت زندان افتاده
[ترجمه گوگل]او لباس جادویی پرتقال را پوشانده و در یک مجتمع زندان دروغ می گوید
[ترجمه گوگل]او لباس جادویی پرتقال را پوشانده و در یک مجتمع زندان دروغ می گوید
7. SHOWTIME Jumpsuit Jazz Tap Ice Skate Dance Costume New!
[ترجمه ترگمان]جاز: رقص جاز، رقص لباس رقص!
[ترجمه گوگل]SHOWTIME Jumpsuit Jazz Tap Ice Skate رقص جدید جدید!
[ترجمه گوگل]SHOWTIME Jumpsuit Jazz Tap Ice Skate رقص جدید جدید!
8. A jumpsuit is a one-piece garment that generally features long sleeves and full leg covering.
[ترجمه ترگمان]یک لباس یک لباس یک تکه است که به طور کلی آستین های بلند و پوشش کامل پای دارد
[ترجمه گوگل]جت لباس یک لباس یکنواخت است که عموما دارای آستین بلند و پوشش کامل پا است
[ترجمه گوگل]جت لباس یک لباس یکنواخت است که عموما دارای آستین بلند و پوشش کامل پا است
9. But the poor paunchy guy had been stuffed into a jumpsuit from which he seemed to gasp for air.
[ترجمه ترگمان]اما مرد قوی هیکلی با لباس زیر و پوشیده شده بود که انگار نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]اما مرد ضعیف ضعیف شده بود به جک لباس پوشید که از نظر او به نظر می رسید برای هوا نفوذ کند
[ترجمه گوگل]اما مرد ضعیف ضعیف شده بود به جک لباس پوشید که از نظر او به نظر می رسید برای هوا نفوذ کند
10. But Adams also acknowledged that he ordered agents to escort McVeigh out of the courthouse in a bright orange jumpsuit.
[ترجمه ترگمان]اما آدامز همچنین تایید کرد که به ماموران دستور داد تا مک وی را از دادگاه در یک لباس نارنجی روشن همراهی کنند
[ترجمه گوگل]اما آدامز همچنین اذعان کرد که او به مأموران دستور داد تا McVeigh را از دادگاه در یک لباس پر زرق و برق روشن روشن کنند
[ترجمه گوگل]اما آدامز همچنین اذعان کرد که او به مأموران دستور داد تا McVeigh را از دادگاه در یک لباس پر زرق و برق روشن روشن کنند
11. Westmoreland turns away and hunches over, blood soaking through his jumpsuit.
[ترجمه ترگمان]پوستش می چرخد و قوز می کند، و خون روی لباسش را خیس می کند
[ترجمه گوگل]Westmoreland تبدیل می شود و hunches بیش از خون خیس خوردن از طریق jumpsuit خود را
[ترجمه گوگل]Westmoreland تبدیل می شود و hunches بیش از خون خیس خوردن از طریق jumpsuit خود را
12. At first glance, it may look like a mere souped-up jumpsuit.
[ترجمه ترگمان]در نگاه اول، ممکنه شبیه لباس souped باشه
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، این ممکن است به نظر می رسد یک jumpsuit ساده سوپاپ
[ترجمه گوگل]در نگاه اول، این ممکن است به نظر می رسد یک jumpsuit ساده سوپاپ
13. It did seem absurd to imagine Ethan wearing an orange jumpsuit and sitting in a jail cell for inflicting a harm that was mostly in her head anyway.
[ترجمه ترگمان]این کار احمقانه به نظر می رسید که ایتن لباس نارنجی به تن کرده و در سلول زندان که بیشتر از همه به سرش ضربه زده بود، دست و پا می زد
[ترجمه گوگل]به نظر نمیرسد تصور کنید اتان با لباس پرتقالی پرتقال و نشسته در یک سلول زندان برای آسیب زدن که عمدتا در سر او بود به هر حال
[ترجمه گوگل]به نظر نمیرسد تصور کنید اتان با لباس پرتقالی پرتقال و نشسته در یک سلول زندان برای آسیب زدن که عمدتا در سر او بود به هر حال
14. Only men who have worn a ski suit understand how complicated it is for a woman to go to the bathroom when she's wearing a jumpsuit.
[ترجمه ترگمان]تنها مردانی که کت و شلوار اسکی می پوشند درک می کنند چقدر برای یک زن پیچیده است که به حمام برود، در حالی که یک لباس بر تن دارد
[ترجمه گوگل]تنها مردانی که کت و شلوار اسکی پوشانده اند، متوجه شده اند که چقدر پیچیده است که یک زن برای رفتن به حمام در حالی که لباسش را می پوشاند، است
[ترجمه گوگل]تنها مردانی که کت و شلوار اسکی پوشانده اند، متوجه شده اند که چقدر پیچیده است که یک زن برای رفتن به حمام در حالی که لباسش را می پوشاند، است
پیشنهاد کاربران
لباس یکسره که در جلو یا پشت زیپ دارد
لباس خواب
لباس سرهمی
overall
overall
کلمات دیگر: