کلمه جو
صفحه اصلی

victuals


خوراک غذا، خواربار، اذوقه

انگلیسی به فارسی

غذاهای آماده، خواربار، ماکولات، اذوقه، غذا ذخیره کردن، خواربار تامین کردن، خواربار رساندن


انگلیسی به انگلیسی

• viands; provisions

جملات نمونه

1. The captain victualed his ship for the voyage.
[ترجمه ترگمان]ناخدا کشتی خود را برای سفر آماده کرده بود
[ترجمه گوگل]کاپیتان کشتی خود را برای سفر پیاده کرد

2. "I can't bear to see good victuals wasted, " said Martha.
[ترجمه ترگمان]\"مارتا گفت:\" من نمی توانم غذای خوب را تحمل کنم \"
[ترجمه گوگل]مارتا گفت: 'من نمی توانم تحمل کنم که غذاهای خوب بخورم '

3. Our ship victualed at Shanghai.
[ترجمه ترگمان] کشتی ما تو \"شانگهای\" - ه
[ترجمه گوگل]کشتی ما در شانگهای به سر می برد

4. By 1652 he had become a member of a syndicate engaged in victualling the navy.
[ترجمه ترگمان]از ای نرو او عضو سندیکای کارگری شده بود که در نیروی دریایی نامزد شده بود
[ترجمه گوگل]تا سال 1652 او به عضویت یک سندیکای درگیر در تامین نیروی دریایی تبدیل شد

5. Good victuals and ale to any man but a slave master.
[ترجمه ترگمان]غذای خوب و آشامیدنی برای هر مرد بلکه یک ارباب برده بود
[ترجمه گوگل]نوشیدنی های خوب و حبوبات برای هر انسان، اما یک استاد برده

6. In 120he helped to victual the fleet in preparation for John's campaign in Gascony.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۲۰، او کمک کرد تا ناوگان جنگی خود را برای عملیات جان در گاسکونی به پایان برساند
[ترجمه گوگل]در 120 سالگی، ناوگان خود را در آماده سازی برای کمپین جان در گاسکون کمک کرد

7. A plateful of coarse broken victuals was set before him.
[ترجمه ترگمان]یک بشقاب پر از غذای زبر و شکسته در مقابلش قرار داشت
[ترجمه گوگل]قبل از او یک پلاستیکی از نخود فرنگی شسته شده بود

8. A supplier of victuals ; a sutler.
[ترجمه ترگمان]تهیه آذوقه و آذوقه است
[ترجمه گوگل]یک تامین کننده غذا؛ یک خلبان

9. There are no more victuals for the pig.
[ترجمه ترگمان]دیگر غذا برای این خوک نداریم
[ترجمه گوگل]خوک بیشتری برای خوک وجود ندارد

10. I warned them to sell none of victuals.
[ترجمه ترگمان]من به آن ها هشدار دادم که هیچ یک از مواد غذایی را بفروشند
[ترجمه گوگل]من به آنها هشدار دادم که هیچ یک از محصولات غذایی نخرند

11. So the captain of the guard gave him victuals and a reward, and let him go.
[ترجمه ترگمان]این بود که فرمانده گارد به او غذا و جایزه داد و گذاشت که برود
[ترجمه گوگل]بنابراین کاپیتان نگهبان به او غذا و پاداش داد، و او را ترک کرد

12. They are a light victuals.
[ترجمه ترگمان]این ها یک غذای سبک هستند
[ترجمه گوگل]آنها غذاهای سبک هستند

13. He looks at its age-old mysteries and traditions as well as the modern rituals and victuals that we have come to enjoy today.
[ترجمه ترگمان]او به اسرار و سنت های قدیمی خود و همچنین آداب و رسوم امروزی و غذاهایی که امروز برای لذت بردن به آن آمده ایم، نگاه می کند
[ترجمه گوگل]او به اسرار و سنت های قدیمی خود و همچنین مراسم و غذاهای مدرن که امروز برای لذت بردن از آن استفاده می شود، نگاه می کند

14. "Sir, " replied Cogia Houssain, "I am thoroughly persuaded of your good-will; but the truth is, I can eat no victuals that have any salt in them; therefore judge how I should feel at your table. "
[ترجمه ترگمان]Cogia Houssain جواب داد: \" آقا، من کاملا از حسن نیت شما راضی هستم؛ اما حقیقت این است که من هیچ غذایی نمی خورم که در آن ها نمک داشته باشد؛ بنابراین قضاوت کنید که چه احساسی در سر سفره شما دارم \"
[ترجمه گوگل]سگا هوسین پاسخ داد: �من، از خواسته ی خویش کاملا متقاعد شده ام اما حقیقت این است که من نمی توانم غذا بخورم که در آنها نمک وجود داشته باشد؛ بنابراین قضاوت کنید که چگونه باید در میز خود احساس کنم '

پیشنهاد کاربران

مواد غذائی

توضیح: در آدرس اینترنتی https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/victuals به عنوان معادل واژه victuals نوشته شده
:food and drink
. "I can't bear to see good victuals wasted, " said Martha


کلمات دیگر: