کلمه جو
صفحه اصلی

tie down


محدود کردن، پابند کردن، گرفتار کردن

انگلیسی به فارسی

بستن


انگلیسی به انگلیسی

• restrict; tie with string

جملات نمونه

1. I don't want to be tied down.
[ترجمه ترگمان]نمی خواهم دست و پایم را ببندم
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم از بین برود

2. He's tied down by having to work every Saturday.
[ترجمه ترگمان]او هر روز شنبه مجبور است کار کند
[ترجمه گوگل]او با هر روز شنبه کار می کند

3. Are you ready to be tied down to a wife and children?
[ترجمه ترگمان]آماده ای که به زن و بچه گره بزنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما آماده هستید که به یک همسر و فرزندان وابسته شوید؟

4. The reason he didn't have a family was that he didn't want to be tied down.
[ترجمه ترگمان]دلیل اینکه خانواده نداشت این بود که نمی خواست به زمین گره بخورد
[ترجمه گوگل]دلیلی که او خانواده ای نداشت، این بود که او نمی خواست از دست رفته باشد

5. She didn't want to be tied down by a full-time job.
[ترجمه ترگمان]اون نمی خواست با یه شغل تمام وقت دست و پنجه نرم کنه
[ترجمه گوگل]او نمی خواست که با یک کار تمام وقت کار کند

6. He was tied down to his job.
[ترجمه ترگمان]اون به کارش گره زده بود
[ترجمه گوگل]او به کارش وابسته بود

7. As a result, anything that is not tied down inside the plane starts to float about.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه هر چیزی که در داخل هواپیما به آن متصل نشود شروع به شناور شدن در اطراف می کند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، هر چیزی که در داخل هواپیما گره خورده نیست، شروع به شناور می کند

8. The sheer mass of Snotlings can overwhelm or tie down an enemy unit even if the tiny creatures don't cause many casualties!
[ترجمه ترگمان]توده محض of می تواند یک واحد دشمن را درهم بشکند، حتی اگر این موجودات کوچک تلفات زیادی نداشته باشند
[ترجمه گوگل]توده ی عظیم Snotlings می تواند یک واحد دشمن را خنثی یا خم کند، حتی اگر موجودات کوچک باعث تلفات زیادی نمی شوند!

9. Ken doesn't want to be tied down to any one woman.
[ترجمه ترگمان] کن نمیخواد به هر زن دیگه ای بسته بشه
[ترجمه گوگل]کن نمیخواهد به یک زن متصل شود

10. She said she wanted to be free, to finish her training, she was afraid of being tied down.
[ترجمه ترگمان]او گفت که می خواهد آزاد باشد، تا آموزش او را تمام کند، از اینکه او را تعطیل کنند می ترسید
[ترجمه گوگل]او گفت که می خواهد آزاد شود، برای پایان دادن به آموزشش، از ترس از دست دادن است

11. Quite apart from the borders' incessant claims on the tsar's attention, they tied down his troops.
[ترجمه ترگمان]از مرزه ای جنوبی توجه تزار کام لا متمایز بود و قشون خود را به هم گره زده بود
[ترجمه گوگل]کاملا جدا از ادعاهای بی وقفه مرزها در مورد توجه تزار، آنها سربازان خود را به هم متصل کردند

12. They tied down 2 enemy divisions.
[ترجمه ترگمان]آن ها دو لشکر دشمن را به زمین بستند
[ترجمه گوگل]آنها دو تقسیم دشمن را به هم متصل کردند

13. She didn't want to be tied down by a full-time job, so she decided to become a free-lance translator.
[ترجمه ترگمان]او نمی خواست با یک شغل تمام وقت بسته شود، بنابراین تصمیم گرفت که یک مترجم آزاد باشد
[ترجمه گوگل]او نمی خواست با یک کار تمام وقت اشتباه بگیرد، بنابراین تصمیم گرفت که تبدیل به یک مترجم آزاد شود

14. So we won't be tied down to schools very much longer.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما خیلی بیشتر به مدارس محدود نخواهیم شد
[ترجمه گوگل]بنابراین ما به مدارس خیلی طولانی تر نخواهیم رسید

پیشنهاد کاربران

پیوند و پایبندی

محدود کردن
کنترل کردن

پیوند زدن به، بستن به

گرفتن ( شکم ) _ دل درد_ شکم درد

Carefully axamine a situation

Carefully examine a situation in order to make a judgment


کلمات دیگر: