wrack nerve : خسته کننده اعصاب، دشوار
nerve racking
wrack nerve : خسته کننده اعصاب، دشوار
انگلیسی به فارسی
( wrack nerve =) خسته کننده اعصاب، دشوار
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: inflicting great strain or irritation on one's patience, courage, or the like.
• مشابه: tense
• مشابه: tense
- Standardized tests, with their strict time limits, can be nerve-wracking for test-takers.
[ترجمه ترگمان] آزمون های استاندارد، با محدودیت های زمانی سخت آن ها، می تواند اعصاب خرد شده برای تست کننده باشد
[ترجمه گوگل] تست های استاندارد شده با محدودیت زمان دقیق آنها می توانند برای آزمون گیرندگان عصبی باشند
[ترجمه گوگل] تست های استاندارد شده با محدودیت زمان دقیق آنها می توانند برای آزمون گیرندگان عصبی باشند
- Waiting to hear the result of the operation was nerve-wracking.
[ترجمه ترگمان] انتظار برای شنیدن نتیجه این عملیات اعصاب خرد کن بود
[ترجمه گوگل] منتظر شنیدن نتیجه عملیات عصبی بود
[ترجمه گوگل] منتظر شنیدن نتیجه عملیات عصبی بود
• something that is nerve-racking makes you tense and worried.
پیشنهاد کاربران
نگران کننده
I want to kill him because of his inability to manage his misfortune
من می خواهم او را به دلیل ناتوانی خود برای مدیریت بدبختی خودش بکشم
من می خواهم او را به دلیل ناتوانی خود برای مدیریت بدبختی خودش بکشم
Adjective:
مایه ی اعصاب داغونی
باعث دردسر
کلافه کننده
آزار دهنده
مایه ی اعصاب داغونی
باعث دردسر
کلافه کننده
آزار دهنده
اعصاب خردکن
بسیار عصبی و نگران کننده
stressful
اعصاب خورد کن
کلمات دیگر: