کلمه جو
صفحه اصلی

manichean


پیرو مانی نقاش وپیغمبر ایرانی

انگلیسی به فارسی

پیرو مانی نقاش وپیغمبر ایرانی


منیژه


جملات نمونه

1. This Manichean view of things is comforting in a time of multipolar chaos, but doesn't describe the world any more.
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه Manichean از چیزها در زمان هرج و مرج multipolar آرامش بخش است، اما دنیا را دیگر توصیف نمی کند
[ترجمه گوگل]این دیدگاه Manichean از همه چیز در زمان هرج و مرج چند قطبی راحت است، اما جهان دیگر را توصیف نمی کند

2. This can be extended to any kind of Manichean language.
[ترجمه ترگمان]این می تواند به هر نوع زبان Manichean تعمیم یابد
[ترجمه گوگل]این را می توان به هر نوع زبان مانیخ گسترش داد

3. As Manicheanism spread through south-eastern China, it was gradually changed by Buddhism and Taosim from the Song to the Yuan dynasties, and eventually Manichean images were not pictures but statues.
[ترجمه ترگمان]همانطور که Manicheanism در جنوب شرقی چین گسترش یافت، به تدریج توسط Buddhism و Taosim از the به the یوآن تغییر یافت و در نهایت تصاویر Manichean تصاویر و مجسمه نبودند
[ترجمه گوگل]همانطور که مانیهیونیسم در جنوب شرقی چین گسترش یافت، به تدریج بودیسم و ​​تاوسیم از آهنگ به آوازهای یوان تغییر یافت، و در نهایت تصاویر منیخنی تصویری نبودند، اما مجسمه ها

4. But because we, and our leaders, retreated into a Manichean fantasy, we understood the new complexities of the real world even less.
[ترجمه ترگمان]اما به این دلیل که ما و رهبران مان به یک عالم رویا تبدیل شدیم، ما پیچیدگی های جدید دنیای واقعی را حتی کم تر درک کردیم
[ترجمه گوگل]اما چون ما و رهبران ما به فانتزی مانیچین عقب رفتیم، پیچیدگی های جدید دنیای واقعی را حتی کمتر درک کردیم

5. The descriptions of genders, sexuality and generation, etc. in Manichean documents are very peculiar.
[ترجمه ترگمان]توصیف جنسیت، جنسیت و نسل، و غیره در اسناد Manichean بسیار عجیب و غریب هستند
[ترجمه گوگل]توصیف جنس، جنسیت و نسل و غیره در اسناد مانیه بسیار عجیب است

6. They needed an enemy and I was the demon on the other side of the Manichean divide.
[ترجمه ترگمان]ان ها به یک دشمن نیاز داشتند و من شیطانی در طرف دیگر of بودم
[ترجمه گوگل]آنها نیاز به یک دشمن داشتند و من دیو در طرف دیگر تقسیم Manichaean بودم

7. In three speeches in Prague, Cairo and Accra, he set out a new foreign policy that rejects the Manichean view of his predecessor.
[ترجمه ترگمان]در سه سخنرانی در پراگ، قاهره و آکرا، او یک سیاست خارجی جدید ایجاد کرد که دیدگاه Manichean نسبت به سلف خود را رد کرد
[ترجمه گوگل]در سه سخنرانی در پراگ، قاهره و آکرا، او یک سیاست خارجی جدید را تنظیم کرد که دیدگاه منیخنی سلف خود را رد می کرد

پیشنهاد کاربران

مترادف با Dualism
به معنای دوتایی، دوگانه انگاری.


کلمات دیگر: