1. The old woman doddered from the bed to the table.
[ترجمه ترگمان]پیرزن از تخت به سوی میز رفت
[ترجمه گوگل]زن پیرمرد از تخت تا جدول بیرون زد
2. The poor old man is beginning to dodder.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد بیچاره کم کم دارد تلوتلو می خورد
[ترجمه گوگل]مرد ضعیف پیر می شود
3. Old Louis, feeble and doddering, choking on his own spit.
[ترجمه ترگمان]لوئی زا پیر، لرزان و لرزان، روی تف خود خفه می شد
[ترجمه گوگل]قدیمی لوئیس، ضعیف و خسته کننده، خیره شدن به خود تف کردن
4. He doddered down the street.
[ترجمه ترگمان]از خیابان گذشت
[ترجمه گوگل]او خیابان را بیرون آورد
5. Couldn't get round that doddering old snail.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست آن حلزون پیر را دور بزند
[ترجمه گوگل]نمیتوانستم دور گردنم را بگیرم که رسیده است
6. Reaching a host is tantamount to survival in dodder and several features in its development enhance this ability.
[ترجمه ترگمان]رسیدن به میزبان برابر با بقا در dodder و چندین ویژگی در توسعه آن، این توانایی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]رسیدن به یک میزبان به معنی زنده ماندن است و چندین ویژگی در توسعه آن این توانایی را افزایش می دهد
7. Certain plants, including mistletoe and dodder, parasitize other plants to obtain water and nutrients.
[ترجمه ترگمان]برخی از گیاهان، از جمله داروش و dodder، از گیاهان دیگر برای به دست آوردن آب و مواد مغذی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از گیاهان، از جمله مدفوع و گیاهخوار، گیاهان دیگر را برای تولید آب و مواد مغذی موثر می کنند
8. The dodder is one kind of annual autoecious weed of alfalfa, cosmopolitan weed quar ine object.
[ترجمه ترگمان]The یکی از انواع علف های هرز سالانه علف هرز و یک شی cosmopolitan است
[ترجمه گوگل]مزرعه یکی از انواع علفهای هرز سالانه یونجه، علف هرز جهان است
9. Jim expression nods dully, next dodder along ground went kitchen.
[ترجمه ترگمان]جیم با بی حوصلگی سر تکان می دهد، و کنار زمین تلوتلو می خورد و به آشپزخانه می رفت
[ترجمه گوگل]بیان جیم بلافاصله بیدار می شود، در کنار زمین، آشپزخانه می رود
10. Dodder can reduce agricultural productivity and can render a seed crop unmarketable since it's hard to separate it from its host plant.
[ترجمه ترگمان]Dodder می تواند بهره وری کشاورزی را کاهش دهد و می تواند محصول دانه را تولید کند چون جدا کردن آن از گیاه میزبان دشوار است
[ترجمه گوگل]Dodder می تواند بهره وری کشاورزی را کاهش دهد و می تواند محصول دانه را غیر قابل فروش کند، زیرا سخت است که از گیاه میزبان آن جدا شود
11. Dodder:any of various leafless, annual parasitic herbs of the genus Cuscuta that lack chlorophyll and have slender, twining, yellow or reddish stems and small whitish flowers.
[ترجمه ترگمان]Dodder: هر یک از گیاهان خشک و بی برگ و ساله گیاه genus که فاقد کلروفیل هستند و ساقه های نازک، twining، زرد یا مایل به قرمز دارند
[ترجمه گوگل]داودر: هر یک از گیاهان نابالغ، گیاهان انگلی سالم از جنس Cuscuta که دارای کلروفیل نیستند و دارای باریک، دوتایی، ساقه زرد یا قرمز و گلهای سفید سفید هستند
12. Objective To investigate the influence of dodder on the activities of cytochrome P450(CYP450) system:CYP1A CYP2D and CYP3A4 in rat liver microsome.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی تاثیر of بر فعالیت های سیستم of P۴۵۰ (CYP۴۵۰): CYP۱A CYP۲D و CYP۳A۴ در microsome موش صحرایی
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه به منظور بررسی تأثیر کپک بر فعالیت سیستم سیتوکروم P450 (CYP450): CYP1A CYP2D و CYP3A4 در میکروسوم کبدی موش صحرایی
13. The dodder is one kind of annual autoecious weed of alfalfa, cosmopolitan weed quarantine object.
[ترجمه ترگمان]dodder یکی از انواع علف های هرز سالانه علف هرز است
[ترجمه گوگل]هویج یک نوع از علف هرز سالانه یونجه، شیطان قرنطینه علف های هرز جهان است
14. After the accident, the driver could only dodder along.
[ترجمه ترگمان]بعد از تصادف، راننده فقط می توانست تلوتلو بخورد
[ترجمه گوگل]پس از تصادف، راننده تنها می تواند در کنار هم باشد