معنی : بی رحمانه
ruthlessly
معنی : بی رحمانه
انگلیسی به فارسی
بی رحمانه
انگلیسی به انگلیسی
• pitilessly, cruelly, mercilessly, brutally
مترادف و متضاد
بی رحمانه (قید)
ruthlessly
جملات نمونه
1. he ruthlessly liquidates all his opponents
او با شقاوت همه ی مخالفان خود را نابود می کند.
2. thousands of civilians were ruthlessly gassed
هزاران نفر غیرنظامی را بی رحمانه با گاز کشتند.
3. They'd ruthlessly choked off all opposition to their plans.
[ترجمه ترگمان]آن ها بی رحمانه مخالفت کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها بی رحمانه مخالفت خود را با برنامه هایشان قطع کردند
[ترجمه گوگل]آنها بی رحمانه مخالفت خود را با برنامه هایشان قطع کردند
4. The regime ruthlessly suppresses all dissent.
[ترجمه ترگمان]این رژیم بی رحمانه همه مخالفان را سرکوب می کند
[ترجمه گوگل]رژیم بی رحمانه تمام مخالفان را سرکوب می کند
[ترجمه گوگل]رژیم بی رحمانه تمام مخالفان را سرکوب می کند
5. He ruthlessly lammed out at his servant.
[ترجمه ترگمان]او بی رحمانه به نوکر خود اشاره کرد
[ترجمه گوگل]او بی رحمانه به خدمتکارش زد
[ترجمه گوگل]او بی رحمانه به خدمتکارش زد
6. The Party has ruthlessly crushed any sign of organised opposition.
[ترجمه ترگمان]این حزب بی رحمانه هر نشانه ای از مخالفت سازمان یافته را سرکوب کرده است
[ترجمه گوگل]حزب بی رحمانه هر نشانه ای از مخالفت های سازمان یافته را خرد کرده است
[ترجمه گوگل]حزب بی رحمانه هر نشانه ای از مخالفت های سازمان یافته را خرد کرده است
7. The uprising was ruthlessly suppressed.
[ترجمه ترگمان]شورش بی رحمانه سرکوب شد
[ترجمه گوگل]قیام بی رحمانه سرکوب شد
[ترجمه گوگل]قیام بی رحمانه سرکوب شد
8. Members of these sects are ruthlessly persecuted and suppressed.
[ترجمه ترگمان]اعضای این فرقه ها تا حد بی رحمانه مورد آزار و اذیت و سرکوب قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]اعضای این فرقه ها بی رحمانه مورد آزار و اذیت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]اعضای این فرقه ها بی رحمانه مورد آزار و اذیت قرار می گیرند
9. The workers are ruthlessly exploited by their employers.
[ترجمه ترگمان]کارگران به طور بی رحمانه توسط کارفرمایان خود مورد سو استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]کارگران به سختی توسط کارفرمایان خود سوء استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]کارگران به سختی توسط کارفرمایان خود سوء استفاده می کنند
10. This extraordinary story was ruthlessly edited down to its allotted span and eventually tucked away in the last of four hour-long programmes.
[ترجمه ترگمان]این داستان فوق العاده به طرز بی رحمانه ای به بخش اختصاص داده شده و در نهایت در چهار برنامه چهار ساعته کشیده شد
[ترجمه گوگل]این داستان خارق العاده بی رحمانه به دور آن اختصاص داده شده و در نهایت در آخرین برنامه های چهار ساعت طول می کشد
[ترجمه گوگل]این داستان خارق العاده بی رحمانه به دور آن اختصاص داده شده و در نهایت در آخرین برنامه های چهار ساعت طول می کشد
11. He has ruthlessly pruned his original plans for a quick dash to the top.
[ترجمه ترگمان]او بیرحمانه برنامه های اصلی خود را به سرعت به سمت بالا هدایت می کند
[ترجمه گوگل]او با بی رحمانه برنامه های اصلی خود را برای یک تیر سریع به بالا پر کرد
[ترجمه گوگل]او با بی رحمانه برنامه های اصلی خود را برای یک تیر سریع به بالا پر کرد
12. These weaknesses the Doctor ruthlessly exploits in a bid to regain his lock.
[ترجمه ترگمان]این نقاط ضعف دکتر بی رحمانه و بی رحمانه است
[ترجمه گوگل]این ضعف هایی که دکتر به طرز بی رحمانه در تلاش برای بازگرداندن قفل خود سوء استفاده می کند، سوء استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این ضعف هایی که دکتر به طرز بی رحمانه در تلاش برای بازگرداندن قفل خود سوء استفاده می کند، سوء استفاده می کند
13. Ideas had been ruthlessly stolen from the Nice masked ball at Mardi Gras.
[ترجمه ترگمان]در ماردی گراس، ایده ها و عقاید را بی رحمانه از دست داده بودند
[ترجمه گوگل]ایده های بی رحمانه از توپ خوب ماسک در Mardi Gras به سرقت رفته است
[ترجمه گوگل]ایده های بی رحمانه از توپ خوب ماسک در Mardi Gras به سرقت رفته است
14. Any opposition to the regime is ruthlessly suppressed.
[ترجمه ترگمان]هر گونه مخالفت با رژیم بیرحمانه سرکوب می شود
[ترجمه گوگل]هر گونه مخالفت با رژیم بی رحمانه سرکوب می شود
[ترجمه گوگل]هر گونه مخالفت با رژیم بی رحمانه سرکوب می شود
15. Theories that have been falsified must be ruthlessly rejected.
[ترجمه ترگمان]نظریه هایی که جعل شده اند، باید بیرحمانه رد شوند
[ترجمه گوگل]نظریه هایی که جعل شده اند باید بی رحمانه رد شوند
[ترجمه گوگل]نظریه هایی که جعل شده اند باید بی رحمانه رد شوند
پیشنهاد کاربران
قاطعانه
کلمات دیگر: