کلمه جو
صفحه اصلی

pavlovian

انگلیسی به فارسی

پاولوویان


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to pavlov (russian physiologist and nobel prize winner)

جملات نمونه

1. As we have seen, modern theories of Pavlovian conditioning assume that stimuli can activate the representations of other events.
[ترجمه ترگمان]همانطور که قبلا دیدیم، نظریه های مدرن conditioning فرض می کنند که محرک می تواند نمایش رویداده ای دیگر را فعال کند
[ترجمه گوگل]همانطور که مشاهده کردیم، نظریه های مدرن تهویه Pavlovian فرض می کنند که محرک ها می توانند نمایشی از وقایع دیگر را فعال کنند

2. And it suggests Pavlovian, mechanistic efficiency. Press any given design lever and expect the appropriate response.
[ترجمه ترگمان]و این بیانگر بازدهی مکانیکی است هر اهرم طراحی داده شده را فشار دهید و منتظر پاسخ مناسب باشید
[ترجمه گوگل]و این نشان می دهد کارآیی مکانیکی Pavlovian هر اهرم طراحی داده شده را فشار دهید و انتظار پاسخ مناسب را داشته باشید

3. The Republicans responded like Pavlovian dogs, panting and salivating over a face-saving way out of a political mess.
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان مانند سگ های Pavlovian واکنش نشان دادند، به نفس نفس افتاده و ترشح بزاق را از یک آشفتگی سیاسی نجات دادند
[ترجمه گوگل]جمهوریخواهان مانند سگهای پلوویان پاسخ دادند و از یک چالش سیاسی ناخوشایند سیاسی و سوزش در می آوردند

4. That explains the Pavlovian impulse of people who are out with friends or dates to ignore them and check their BlackBerrys and cellphones, even if 99 out of 100 messages are uninteresting.
[ترجمه ترگمان]این مساله انگیزه Pavlovian افرادی را توضیح می دهد که با دوستان یا تاریخ های دیگری برای نادیده گرفتن آن ها و بررسی BlackBerrys و تلفن های همراه خود، حتی اگر ۹۹ تا از ۱۰۰ پیغام غیر جذاب باشد، توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]این توضیح می دهد که نیروهای Pavlovian از افرادی که با دوستان یا دوستانشان می آیند آنها را نادیده می گیرند و BlackBerrys و تلفن های همراه خود را بررسی می کنند، حتی اگر 99 از 100 پیام غیر مناسبی باشند

5. I had become a Pavlovian parachutist.
[ترجمه ترگمان] من تبدیل به \"Pavlovian parachutist\" شده بودم
[ترجمه گوگل]من تبدیل به یک چترباز Pavlovian شده بودم

6. What this comes down to is classical Pavlovian conditioning.
[ترجمه ترگمان]آنچه که این اتفاق می افتد این است که تهویه مطبوع کلاسیک است
[ترجمه گوگل]این چیزی که به نظر می رسد تهدید کلاسیک پاولوویان است

7. Pavlovian reaction conditions of the study belongs to such an act.
[ترجمه ترگمان]شرایط واکنش Pavlovian این مطالعه به چنین عملی تعلق دارد
[ترجمه گوگل]شرایط واکنش پولوویان مطالعه به این نوع اعمال تعلق دارد

8. This Pavlovian technique resulted in the rats freezing up in nervous anticipation of the shocks every time they heard either sound.
[ترجمه ترگمان]این تکنیک Pavlovian منجر به منجمد شدن موش ها با پیش بینی عصبی لرزش های هر بار که به گوش می رسید منجر شد
[ترجمه گوگل]این تکنیک Pavlovian منجر به ریزش موها در پیش بینی عصبی شوک ها هر بار که هر دو صدا را شنیدند

9. Her yawn was a Pavlovian response to my yawn.
[ترجمه ترگمان]بعد خمیازه ای کشید و خمیازه کشید
[ترجمه گوگل]چهره اش یک پاسخ Pavlovian به زخم من بود

10. Or would he develop a Pavlovian hatred for coffee and be busy elsewhere whenever you pass by?
[ترجمه ترگمان]یا ممکن است در هر جای دیگری که از کنارش بگذرد نفرت شدیدی نسبت به قهوه داشته باشد و در جای دیگری مشغول باشد؟
[ترجمه گوگل]یا او یک نفر را برای قهوه ای Pavlovian توسعه می دهد و هر جا که از آن عبور می کنید در جای دیگری مشغول هستید؟

11. The object of this sort of propaganda was to produce a Pavlovian state of dumb obedience.
[ترجمه ترگمان]هدف این نوع تبلیغات عبارت بود از ایجاد یک حکومت Pavlovian از اطاعت گنگ
[ترجمه گوگل]هدف این نوع تبلیغات، تولید یک دولت Paklovian از اطاعت گنگ بود

12. One half was left in a natural state while the other had its intelligence boosted by Pavlovian methods, such as associating smell and taste with particular food or experiences.
[ترجمه ترگمان]یک نیمه دیگر در حالت طبیعی باقی ماند در حالی که دیگری اطلاعات آن را با روش های Pavlovian افزایش داده بود، مانند حس کردن بو و مزه با غذا یا تجربه خاص
[ترجمه گوگل]یک نیمی در یک حالت طبیعی باقی مانده بود، در حالی که دیگر اطلاعات توسط روش های پولوویان تقویت شده بود، مانند بوییدن و طعم دادن با غذا یا تجارب خاص

13. Behavioral psychology was founded by the American psychologist Watson based on Pavlovian conditioning theory.
[ترجمه ترگمان]روانشناسی رفتاری توسط روانشناس آمریکایی وات سن براساس تئوری conditioning Pavlovian بنیان نهاده شد
[ترجمه گوگل]روانشناسی رفتاری توسط روانشناس آمریکایی واتسون بر اساس نظریه تهویه پاولویان تأسیس شد

14. We guarantee the whole crowd will be singing along in Pavlovian unison by the end of the first verse.
[ترجمه ترگمان]ما تضمین می کنیم که همه مردم در کنار هم سرود اول را خواهند خواند
[ترجمه گوگل]ما تضمین می کنیم که کل جمعیت در پایان قرن اول به همراه پاپولونی ها آواز خواند

15. A type of learning in which a conditioned stimulus is paired with an unconditioned stimulus to elicit a reflex response or respondent behaviour - Also referred to as Pavlovian Conditioning.
[ترجمه ترگمان]نوعی از یادگیری که در آن یک محرک شرطی شده با یک محرک غیر شرطی جفت می شود تا پاسخ واکنشی و یا رفتار پاسخ دهنده - که به سیستم Conditioning Pavlovian نیز منسوب است
[ترجمه گوگل]یک نوع یادگیری که در آن محرک شرطی با یک محرک بدون قید و شرط همراه است تا یک واکنش رفلکس یا رفتار پاسخ دهنده بوجود آورد - همچنین به عنوان تهویه پاولوویان نامیده می شود

پیشنهاد کاربران

پاولوفی ( = پاولوف ی )

اشاره به آزمایش شرطی شدن کلاسیک که دانشمند روسی ایوان پاولف انجام داد.

در آن، رفتار یا رفتارهای مورد بررسی پس از قرار گیری تحت شرایط آزمایش در میان مدت قابل حدس زدن و پیش بینی خواهند شد


کلمات دیگر: